07

آذر

1403


اجتماعی

20 اسفند 1401 08:27 0 کامنت
در یادداشت اول هفته، به چند زاویه‌ی مختلف از احساس نفرتی که در مورد خود تجربه می‌کنیم، پرداختیم. امروز نوبت به آن رسیده که نقش دیگری‌های مهم، در برهه‌های مختلف زندگی را در این احساس ناخوشایند بررسی کنیم. کودکی را در نظر بگیرید که هنوز قادر نیست از خود دفاع کند، برای بقا و زنده ماندن به مراقبت‌کنندگان خود، یعنی افراد خانواده نیازمند است. او به این افراد اعتماد کامل دارد و همانطور که از منابع مختلف می‌شنویم خانواده اولین و محکم‌ترین ستونی است که ما انسان‌ها برای پر و بال گرفتن به آن تکیه می‌کنیم. اما چه اتفاقی می‌افتد اگر افراد این خانواده به دلایلی مانند ناآگاهی، قرار داشتن در شرایط نامناسب، اختلالات روانی و غیره با کودک رفتاری خشن، تحقیر آمیز و انتقادی داشته باشند؟ برای مثال ممکن است همیشه و برای هرکاری که کودک انجام می‌دهد از او انتقاد کنند، به دلایلی که کودک درک نمی‌کند با او دعوا می‌کنند، کودک را مورد خشونت کلامی و فیزیکی قرار می‌دهند و به طور کلی دنیای فرزند خود را سیاه می‌کنند. فکر نکنید این‌ رفتارها، تنها در فیلم‌های ژانر ترسناک یا سایکوتیک اتفاق می‌افتد، در دنیای ملموس امروز والدین شاید به صورت کاملا ناآگاه و صرفا مطابق عرف یا شیوه‌ی تربیتی اجدادی چنین رفتارهایی را انجام دهند. هنگامی که این کودک مداوما تحت چنین رفتارهایی از جانب والدین خود قرار می‌گیرد، به مرور به این نتیجه می‌رسد که من دوست داشتنی نیستم، لایق نیستم، من همیشه خرابکاری می‌کنم، همیشه گند می‌زنم، من زشت هستم و سایر خودگویی‌هایی که مسبب یک نفرت عمیق و ریشه دار می‌شود. فردی که چه در کودکی و چه در بزرگسالی با ما رفتاری تحقیر آمیز و انتقادی دارد، احتمالا یک دیگری بزرگ است، کسی که ما حرف‌هایش را می‌پذیریم و مهم‌تر از همه گمان می‌کنیم این رفتارها به نفع ما خواهد بود. حتی اگر این افراد در حال حاضر در زندگی ما حضور نداشته باشند، احتمالا صدای آن‌ها را هنوز در گوش خود می‌شنویم و در واقع خودمان زبان آن‌ها برای ادامه‌ی این حقارت‌ها و انتقاد‌ها هستیم. همه‌ی ما نیاز داریم تا یک فرد با محبت و دلسوز، آینه‌‌مان  باشد و  ما را متوجه عیب‌هایمان کند، اما کسی که این کار را با تندخویی و سعی بر مسلط شدن بر ما انجام می‌دهد، خواسته و ناخواسته در یکی چرخه‌ی نامتناهی از احساسات منفی گرفتارمان می‌کند، که نفرت از خود تنها یکی از وجهات آن است. پس یکی از گام‌های مهم در کاهش احساس نفرت از خود، این است که از کسانی که باعث ایجاد یا تشدید این احساس می‌شوند فاصله بگیریم. گاهی حتی فاصله گرفتن برای ترمیم زخم‌هایی که از چنین ارتباطی دیده‌ایم کفایت نمی‌کند، به زمان و کمک حرفه‌ای نیاز است. اما به هر حال قبل از هر کاری، باید بدانید که آگاه شدن به ریشه‌های تنفر از خویشتن خود یک گام موثر در درمان است و هیچ درمانی فوری رخ نخواهد داد. 
دیدگاه ها (0)
img