02

آذر

1403


اجتماعی

22 اسفند 1401 08:56 0 کامنت

هنگامی که شب‌ها رویای ترسناک یا حتی دل‌انگیزی می‌بینیم، صبح که از خواب برمی‌خیزیم مدام از خودمان می‌پرسیم، چرا این خواب‌ها را دیده‌ایم؟ آیا کسی هست که بتواند این خواب را برای ما تعبیر کند؟ آیا ممکن است خوابی که دیده‌ایم هشداری در مورد اتفاقاتی باشد که ممکن است برایمان رخ دهد؟ احتمالا صفحه‌ی جستجوی تلفن همراه را باز می‌کنیم و در مورد خوابی که دیده‌ایم تحقیق می‌کنیم. دکتر تقی کیمیایی اسدی دکترای نورولوژی و نویسنده‌ی کتاب خلقت و تکامل مغز و روان، در این باره توضیح می‌دهد که در خواب‌های انسان جنبه‌ی معنوی وجود ندارد و حتی برعکس گفته‌های زیگموند فروید روانکاو، نمی‌توان آن را منبعی برای نمود انگیزه‌ها و میل‌های ناخوداگاه در نظر گرفت. تحقیقات نشان می‌دهند که یکی از کارکردهای خواب تثبیت اطلاعاتی است که روزانه به دست می‌آوریم و از منظر علوم اعصاب خواب دارای یک چرخه با چهار مرحله‌ی متفاوت است که در یک خواب معمولی حدود چهار تا شش بار این چرخه تکرار می‌شود. مرحله‌ی اول آن درست قبل از خواب عمیق اتفاق می‌افتد و چیزی شبیه خلصه یا چرت زدن کوتاه است، در این مرحله ایده‌های ذهنی که با اتفاقات یا تفکرات پیش از خواب ارتباط دارند نمایان می‌شوند. مرحله‌ی دوم، خواب با امواج آهسته است که در آن آگاهی از بین می‌رود و انسان از محتویاتی که در ذهن می‌گذرد بی‌خبر می‌ماند و بعد خواب عمیق رخ می‌دهد. مرحله‌ی بعدی خواب با حرکات سریع چشم نام‌گذاری شده که دیدن رویاهای واضح عموما در این مرحله‌ اتفاق می‌افتد. علت اینکه خواب می‌بینیم به فیزیولوژی مغز بازمی‌گردد و برای تثبیت اتفاقات سه چهار روز گذشته و اتفاقات قدیمی است. در آخر مراحل خواب و در موقعیتی که شخص در حال بیدار شدن است، دوباره رویاهایی به سراغش می‌آید که با عنوان توهمات هیپنوپمپیک از آن یاد می‌شود. در این مرحله هیپوکامپ مغز که مسئول به خاطر سپردن است فعال می‌شود و فرد می‌تواند آنچه را دیده به خاطر بیاورد. برخی از محققان نوروساینس معتقد هستند که کار خواب و رویاهایی که می‌بینیم صرفا و صرفا تقویت مدارهای مغز است، چرا که اگر این مدارها در مدت خواب شبانه خاموش بمانند به مرور از بین می‌روند. این محققان می‌گویند تعدادی از خواب‌ها بین تمام انسان‌ها مشترک است، مانند سقوط، دنبال شدن، مورد حمله قرار گرفتن از جانب حیوانات، گم شدن و غیره که سمبولیک نیستند. در واقع ترس‌ها، اضطراب‌ها و دلخوشی‌هایی هستند که در طی تاریخ طبیعی در مغز انسان نهادینه شده اند . از طرف دیگر دکتر اسدی، در این کتاب می‌گوید که هیچ‌کس قادر نیست خواب دیگری را تعبیر کند، چرا که توهمات هیپوپمپیک از نیم‌کره‌ی راست مغز می‌گذرد و این نمیکره مسئول افسانه سازی است، در واقع خواب‌های عجیب و غریبی که ممکن است مدت زیادی فکر ما را مشغول ریشه و تعبیر خود کند صرفا ممکن است فعالیت مغشوش مدارها در نیم‌کره‌ی راست باشد. به طور کلی اینکه بخواهیم بگوییم خواب‌ها دارای معانی سمبولیک هستند، به ریشه‌ی ایدئولوژی وچهارچوب فکری ما بازمی‌گردد، اگر به روح معتقد باشیم قاعدتا گمان می‌کنیم روح ما در شب به جاهای مختلف سرک کشیده و ما محصول گشت وگذار او را در رویا می‌بینیم. اگر به مفاهیم روانکاوی معتقد باشیمف گمان می‌کنیم رویا منبع غرایز ناخوداگاه و فعل و انفعالات روانی است که ما از آگاه شدن به آن‌ها وحشت داریم و در خواب صرفا به آن‌ها دست پیدا می‌کنیم. اگر هم به علوم اعصاب و فیزیولوژی مغز معتقد باشیم خواب را همانطور که دکتر کیمیایی توضیح می‌دهد، حاصل فعالیت مدارهای عصبی مغز می‌دانیم.

دیدگاه ها (0)
img