01

دی

1403


اجتماعی

01 خرداد 1402 08:13 0 کامنت
بر کسی پوشیده نیست که آموزش و پرورش، مهمترین بنیاد و نهاد رشد و اعتلای نسل آینده است و معلمان، مهمترین قشر جامعه‌اند که عهده‌دار این وظیفه‌ی خطیر هستند. به‌رغم آنکه روزی نیست که از زبان این مسئول و آن مدیر، سخنان ستایش‌آمیزی از این دست در بزرگداشت و پاسداشت مقام معلم گفته نشود و آنان را در شمایل پیامبران قرار ندهند، با این حال، نگاهی گذرا به واقعیت زندگی و زیست مادی و روزمری یک معلم کافی‌ست تا با مشکلات ومصائب روزافزونی که با آن دست به گریبانند، پی‌ببریم.
صندوق ذخیره‌ی فرهنگیان که شرح مصائب آن، خود مثنوی طویلی است، در کنار طرح رتبه‌بندی که سرآخر پیکر مثله‌شده‌ آن اجرایی شد و همچنین برخوردهای امنیتی با فعالان صنفی و جلوگیری از تشکل‌یابی معلمان، تنها گوشه‌ای از مشکلات این قشر است که به‌راستی نیازمند توجه جدی است و رفع و حل آن، اصلاحاتی ریشه‌ای و عمیق در ساختارهای کنونی می‌طلبد. در طرح این مباحث و در شناخت وضعیت و مشکلات فعلی فرهنگیان، به گفتگو با «فرج کمیجانی»، فعال اصلاح‌طلب و دبیرکل مجمع فرهنگیان نشستیم که در ادامه می‌خوانید:
   

 در طی دو سه سال اخیر به نظر می‌رسد به شکلی در زمینه فرهنگی ـ آموزشی سیاست‌گذاری‌ شده است که فاصله‌ای میان فرهنگیان و ساختار ایجاد کرده است. از نظر جنابعالی چرا تاکنون پاسخی ریشه‌ای و درست به مسائل معلمان داده نشده است؟ 

آموزش و پرورش ما دچار هزاران مشکل است یعنی از نظر محتوای آموزشی، تجهیزات، فضای فیزیکی و نیروی انسانی در واقع با انباشتی از مشکلات مواجه هستیم و حل و فصل این موارد نیازمند اجماع کلی از سوی حاکمیت است که متاسفانه چنین رویکردی هیچ زمان وجود نداشته است. آموزش و پرورش از بدو انقلاب تا امروز در تمامی دولت‌ها گویا یک طفلی سر راه بوده است و هیچ‌گونه توجه جدی به آن نشده است و روز به روز نیز شاهد افزایش این مشکلات هستیم. البته در بعضی از دولت‌ها یک‌سری اقدامات به اصطلاح روزمره صورت داده‌اند اما کفایت نکرده و به چشم نیامده است. عمر خرابی به حدی است که ورود به آن بسیار دشوار می‌نماید. هزینه‌های روی غلتک افتادن آموزش و پرورش، بسیار سنگین است. تا زمانی‌که مسائل و مشکلات آموزش و پرورش، معلمان و جامعه حل و فصل نشود، آرزوی توسعه‌یافتگی در واقع توهمی بیش نخواهد بود، لذا چاره‌ای جز ایجاد یک اجماع ملی میان نخبگان و مسئولین وجود ندارد تا از این طریق آموزش و پرورش در اولویت قرار گیرد و مسائل آن رفع شود.
 از نظر من در این خصوص اراده‌ای وجود ندارد چرا که با انباشت مصائب مواجه هستیم. آموزش و پرورش در هیچ‌کدام از دولت‌ها در اولویت قرار نگرفته است. 
  

 علاوه بر آنکه مدت‌های مدیدی گذشت تا طرح رتبه‌بندی به سرانجام برسد، با این‌همه آنطور که فرهنگیان انتظار داشتند، این طرح اجرا نشد. ماجرای این طرح چه بود و وضعیت فعلی آن چگونه است؟ 

سند تحول بنیادین در سال ۱۳۹۱ توسط شورای عالی انقلاب فرهنگی تصویب شد و بایستی عملیاتی می‌شد. از سال ۱۳۹۱ تا ۱۴۰۰ بارها در صدا و سیما و رسانه‌ها اعلام کردند که طرح رتبه‌بندی در حال اجرا است. تشکل‌ها در دولت روحانی گرد هم آمدند و پیش‌نویس لایحه آماده و تحویل مجلس شد و نهایتاً بعد از فراز و نشیب مورد تصویب قرار گرفت اما متاسفانه آن طرحی که مد نظر ما بود با آن‌چه تصویب شد زمین تا آسمان فاصله دارد، یعنی آن چیزی که شورای عالی انقلاب فرهنگی مد نظر داشت با طرحی که مورد تصویب مجلس قرار گرفت کاملاً متفاوت است. در واقع بایستی دو نوع دریافتی وجود داشته باشد، اول این‌که معلم‌ها همانند کارمندان دولت استخدام شوند و حقوق دریافت کنند و دوم طرح رتبه‌بندی است که برای افزایش انگیزه‌ی ورود به آموزش و پرورش میان جوانان مطرح شد و قرار بود بر اساس رتبه‌بندی نیز به معلم‌ها حقوق تعلق گیرد، اما متاسفانه این قانون در مجلس به شکل دیگری تصویب شد. مبلغی را همانند کمک معیشتی مشخص کردند که معلم‌ها برای ترمیم حقوق دریافت کنند. متاسفانه این قانون نیز بسیار بد اجرا شد. دولت و وزیری که حتی به همین علت عزل شد در مدت یک سال حدود سی و شش هزار میلیارد تومان در وضعیت بد اقتصادی هزینه کردند اما حتی ذره‌ای به چشم معلم‌ها نیامد. اکنون در کل کشور نمی‌توانید یک معلم پیدا کنید که از این وضعیت رضایتمند باشد. 
  

 به نظر می‌رسد همان طرح رتبه‌بندی نیم‌بندی هم که ظاهراً اجرا شده، در شرایط فعلی به ابزاری جهت برخوردهای سیاسی بدل شده است. به این ترتیب که فعالان صنفی فرهنگیان اغلب از آن محروم شده‌اند. 

بله متاسفانه همین‌طور است. طی پیگیری‌های صنفی و تجمعات برای حدود چهل هزار نفر در سطح کشور تشکیل پرونده داده‌اند و رتبه‌بندی را برای پرونده‌دارها حذف کرده‌‌اند. یعنی به هر شخصی که پرونده‌ای در هیئت تخلفات دارد رتبه‌بندی تعلق نگرفته است. نکته حائزاهمیت این است که اتفاقا اغلب این افراد در واقع فعال صنفی و فرهنگیانی هستند که نسبت به حقوق همکاران خود حساسیت دارند  و در راستای استیفای حقوق صنفی و قانونی خود تلاش می‌کنند. 
  

  موضوع دیگری هم که اخیرا شنیده می‌شود، بحث تایید صلاحیت مستمر معلم‌هاست. اصولا آیا چنین سخنانی مبنای قانونی دارد و مگر در ابتدای استخدام معلمان، تایید صلاحیت و گزینش صورت نمی‌گیرد؟ 

معلم‌ها ابتدا به صورت آزمایشی به مدت دو سال استخدام می‌شوند و پس از گذران دوره‌ی آموزشی دیگر مشکلی برای استخدام دائم وجود ندارد اما اکنون داستان دیگری شکل گرفته است به این صورت که سال به سال بایستی نظارت مستقیم انجام شود و هر کجا که معلمی رفتار مغایر داشته باشد باید مانع ادامه‌ی فعالیت وی شوند. این مساله اخیراً مطرح شده است و من اطلاعی از شیوه‌ی اجرای آن ندارم. 
  

 هرچند دامنه مسایل و مشکلاتی که فرهنگیان با آن مواجه هستند، گسترده و ریشه‌ای است، اما از نظر جنابعالی فوری‌ترین نیازی که در شرایط کنونی بایستی در رابطه با حل مشکلات معلم‌ها به آن توجه شود، چیست؟ 

با توجه به تجربه‌ی زیست چهل ساله‌ی خود در حوزه‌ی آموزش و پرورش و فعالیت صنفی سیاسی و‌ مدیریتی از نظر من ساختار کنونی آموزش و پرورش معیوب است لذا اگر فردی دغدغه‌ی این داستان را دارد نخست باید ساختار درستی را تعریف کند به این معنا که از تعداد اشخاصی که فقط برای معلم‌ها تعیین تکلیف و قلدری می‌کنند و هنر دیگری در آموزش و پرورش ندارند باید کاسته شود. اکنون افزون بر دویست هزار نفر در اداره‌های کل آموزش و پرورش استان‌ها و شهرستان‌ها جهت پشتیبانی معلم‌ها مشغول به کار هستند که البته نیازی به این تعداد نیست؛ این افراد معمولاً برای معلم‌های گچ به دستِ مدارس ایجاد مانع می‌کنند در حالی‌که اگر به اصطلاح ساختار چابکی داشته باشیم هر شخصی وظیفه‌ی خود را انجام خواهد داد و یحتمل می‌توان امیدوار بود که مشکلات آموزش و پرورش به تدریج رفع شود. 
  

 در پایان، اگر موضوعی هست که شایان توجه می‌دانید، بفرمایید.

به عنوان سخن آخر بایستی اذعان کنم که کارمندان دولت در سیستم نظام جمهوری اسلامی ایران مظلوم واقع شده‌اند و دریافتی ایشان متناسب با هزینه‌ها نیست و البته که معلم‌ها در میان کارمندان دولت در واقع مظلوم‌ترین‌ها هستند که با کم‌ترین حقوق گذران زندگی می‌کنند و صد البته که با همین اندک دریافتی می‌توان ادعا کرد که بهترین کارمندان دولت نیز تلقی می‌شوند. با همه‌ ظلم و جفایی که در حق ایشان شده است باز همین معلم‌ها قشر معتبر اجتماع هستند و امید که بالاخره حاکمیت در این خصوص کاری کند کارستان. 
نویسنده: آیت وکیلیان
روزنامه صبح ساحل
دیدگاه ها (0)
img