مردمان لافت به واسطهی همسایگی با دریا، برای سالهای متمادی به
دریانوردی و کسب درآمد از لنج مشغول بودند. اکنون نیز بخشی از مردم بندرلافت از این راه زندگی میگذرانند. اسناد و شواهد تاریخی نشان میدهند که در هزاره اول پیش از میلاد ناوگانهای دریایی در طول خلیج فارس عبور کردند. از آنجا که این ناوگان در آن زمان آشنایی چندانی با علوم دریانوردی نداشتند، لازم بود که با فاصلهی کمی از ساحل حرکت کنند تا راه خود را گم نکنند. بنابراین مسیر آنها از سواحل شمالی خلیج فارس میگذشت. بدیهی است که جزیره قشم بهعنوان بزرگترین جزیره خلیج فارس، توقفگاه مناسبی برای این ناوگان دریایی بودهاست. از آن جا که برخی از سفرهای دریایی در فاصله دماغه لافت تا سرزمین اصلی صورت میگرفته، میتوان متصور شد که کشتیها در کنار دماغه شمالی جزیره قشم یا همان لافت، لنگر میانداختند و آب و آذوقه تهیه کرده و کالا مبادله میکردند. دریانوردی و امرار معاش از دریا در تار و پود زندگی مردم لافت بودهاست؛ به واسطه این موضوع
کارگاههای لنجسازی زیادی نیز در لافت وجود داشتهاست؛ اما امروز افزایش افسارگسیخته قیمتها و گرانی چوب، موجب تعطیلی بسیاری از کارگاههای لنجسازی شده به گونهای که دیگر باید با لنج سازی، میراث ارزشمند لافتیها، خداحافظی کنیم. به سبب اهمیت تاریخچه لافت و برای آشنایی بیشتر با
دریانوردی قدیم به سراغ «سید احمد پوازی»، امام جمعه اهل سنت بندر لافت و از بزرگان این شهر رفتیم. گفتوگو با ایشان را در ادامه میخوانید.
مردم لافت عمدتا به چه کاری مشغول بودند؟
به گزارش صبح ساحل، لافت یکی از بنادر تاریخی جاده ابریشم دریایی جنوب ایران است. میگویند تا 500 سال جزیره قشم هم به نام لافت شناخته میشده است. در نقشههای قدیمی هم میبینیم که لافت وجود دارد. از آنجایی که مردم لافت در آن زمان همه به دریانوردی اشتغال داشتند، یکی از حرفهها در جزیره، ساخت لنج بود. تا سال 1375 تعداد 17 لنجسازی در لافت موجود بود که در حال حاظر آخرین لنجهای چوبی در 2 لنجسازی باقیمانده در حال ساخت است. با شرایط اقتصادی امروز به نظر میرسد که دیگر این حرفه چندان ادامه نداشته باشد. بدنه لنجها از چوبهای جنگلهای هند و آفریقا ساخته میشود و باوجود گرانیهای موجود ما دیگر نمیتوانیم چوبی برای
ساخت لنج بخریم. در گذشته لنجهایی تا تناژ هزارتن هم در لافت ساخته شدهاست.
چه کسانی از استادان بهنام لنجسازی در لافت بودند؟
از آنجایی که بیشتر مردم لافت لنجساز بودند، لنجسازان و استادان بسیار خوبی نیز تربیت کرده بودند. «حاج حبیب سلیمانی»، «حاج محمد سلیمان زواری» و «عبدالله محمد عبید» از لنج سازهای قدیم بودهاند. پدرم «سید محمد پوازی» هم از سال 1340 لنجساز بودهاست. «ذکریا زواری»، «عبدالرحمن حمودی»، «عبدالله ملایی»، «عبدالله فقیهزاده» و «محمد فقیهزاده» نیز از
لنجسازان بهنام لافت بودهاند.
این لنجها چه ویژگی مهمی داشتند؟
لنجهایی باید ساخته میشد که بتوانند باوجود موجهای سهمگین در اقیانوس طی مسیر کنند. لنجی که در جنوب کشور ساخته میشد، «لنج بوم» نام داشت. این لنج از هرطرف که موج بیاید میتوانست 80 درصد مقاومت کند و تنها 20 درصد احتمال داشت که غرق شود.
از چنین لنجهای مقاومی در لافت تولید میشد که امروز هم ماکت آن را در ساحل بندرکنگ داریم. در تاریخ آمده که لنجهای جنگی نادرشاه افشار را هم که برای پیمودن دریا و رفتن به مسقط استفاده میکرد، لنجسازان لافت، کنگ و گوران ساختهاند. این لنجها 6ماه در آب و 6ماه در بیرون از آب بودند تا تختهها و چوبهای آنها خشک شود و برای سفر بعدی آماده باشند. لنجهای تجار بندرعباسی، قشمی، لافتی و کنگی را در لافت جداف میگرفتند.
گفتید سفر دریایی لنج 6ماهه بوده؛ این سفر از چه زمانی شروع میشد؟
دریانوردان با باد «کوش» که در شهریورماه میوزد از لافت میرفتد. این باد از مشرق میوزید و آنها را به بصره عراق میبرد. در آنجا به مدت یک تا 2ماه طول میکشید تا بار را خریداری کرده و بارگیری کنند. تجاری از بندرکنگ به لافت میآمدند و آب و آذوقه برای سفر 2ماهه روی دریا برمیداشتند. آنها بسته به وضعیت باد، 40 تا 60 روز روی دریا بودند. لنجها با جزر دریا از تنگه هرمز عبور میکردند. بار لنجها یا برای شهر کلکته هند بوده یا به دارالسلام و تانزانیا و آفریقا میرفتند.
دریانوردان در این سفر از چه مسیرهایی میگذشتند؟
در این سفر دریایی اول برای بارگیری به طرف بصره، عراق و آبادان میرفتند. بعد از آن اگر هوا آرام بوده به طرف کنگ میرفتند و از آنجا آذوقه برمیداشتند و اگر هوا آرام نبود از لافت آذوقه تهیه میکردند. پس از آن از جلوی سورو و خواجه عطای بندرعباس رد میشدند، از بین هرمز و قشم گذر میکردند و در پشت لارک با استفاده از ستارهها یا قطبنما جهتیابی کرده و به سوی بندر گوادر پاکستان میرفتند. پس از آن به سوی هند و شرق آسیا و سپس از اقیانوس به سوی آفریقا میرفتند. سر راه به عدن هم میرفتند و هدایایی میخریدند. دوباره از راس مسقط (دریای سلامه یا تنگه هرمز) عبور میکردند و به بنادری که بار باید تخلیه میشد مثل خواجه عطا بندرعباس، لافت، کنگ، بوشهر، کنگان، دیر، آبادان و بصره میرفتند. این یک سیر دریایی بود که همه تاجران از کویت، عراق، بندردیر، سیراف، بندرکنگ و بندر لافت با هم شراکت داشتند.
چه کسانی روی لنج فعالیت میکردند؟
برای سفر دریانوردی غیر از صاحب لنج (که تاجر و سرمایه گذار بود)، یک ناخدا (که فرماندهی داخلی و کارهای بندرگاه را برعهده داشت) و یک معلم دریا (که طول و عرض جغرافیایی را در وسط اقیانوس مشخص میکرد) در لنج حضور داشتند. معلم دریا هرروز محاسبه میکرد که لنج یا کشتی چقدر به جلو رفتهاست. با
نقشههای دریانوردی و کمان، خورشید را به زوال آفتاب و جایی که خورشید غروب میکند میرساندند و با حرکات پرگار و نقاله اندازهگیری میکردند.
در واقع شغل معلم دریا، رساندن لنج با علم و تجربه به مقصد بودهاست. علاوه بر آنها در لنج یک سرهنگ حضور داشت که معاون فرمانده کشتی و ناخدا بود. بعد از آن مجدمی و ملوانهای عادی بودند که مسئول بادبان یا آب بودند. همچنین طباخ و ولک که پذیرایی از ملوانان را برعهده داشت نیز در سفر دریایی یکدیگر را همراهی میکردند. برای این سفرهای دریایی باید لنجهای خوب میساختند و ناخداها و معلمان دریایی خوبی تربیت میکردند که این علوم بهخصوص در بندرلافت وجود داشتهاست.
سفر چه زمانی به پایان میرسید؟
لنجها باید بعد از نوروز برمیگشتند. اگر دریانوردان در ماه فروردین از آفریقا برنمیگشتند دیگر طوفانهای دریایی به آنها اجاره نمیداد برگردند. از همین رو برخی دریانوردان در همانجا ازدواج کردند. 12نفر از لافت در هند ازدواج کرده و در آن جا بچه داشتند. البته یکی از خانوادهها هم از هند آمده و همینجا در لافت زندگی میکنند.
مراسمهای خاصی روی لنج انجام میشد؟
در این سفر دریایی مراسمهایی در وسط دریا انجام میشده که به آن ازوا می گوییم. مراسمهایی داشتند که با آهنگ و ریتمی که با دهل و دست انجام میدانند لنگر یا بادبان را جابهجا میکردند. طی مدتی که آنها در راه بودند مراسمی به نام رزیف را هم اجرا میکردند و مراسم رزیفی که ما انجام میدهیم هم برگرفته از آن است.
محصولات صادراتی و وارداتی لنجها چه بود؟
یکی از محصولاتی که از ایران میبردند زیره کرمان بود که به هند و پاکستان و آفریقا میرفت و یکی دیگر از محصولات مهم خرما بود که شرق آسیا نداشت و از آبادان، خرمشهر و عراق و ... بارگیری میشد. تجار بارهای عظیم خرما را از ایران صادر میکردند و از آن طرف هم از هند و آفریقا و ...، چوب، ادویه، لباس و پارچه وارد میکردند.
دریانوردان چطور میتوانستند هنگام سفر از خودشان خبر بدهند؟
از سال 1310 به بعد که تلگرام آمده بود ناخدا میتوانست برای صاحب لنج تلگرامی به آبادان بفرستد و از حال خودشان خبر دهد. قبل از آن هیچ خبری نمی توانستند از خودشان بفرستند.
زمانی که دریانوردان به سفر میرفتند، بقیه مردم در لافت به چه کاری مشغول بودند؟
از شهریور که دریانوردان به سفر میرفتند تا فروردین که برمیگشتند فقط زنها، کودکان و سالمندان در لافت میماندند و بقیه همه با لنج رفتهبودند. بسیاری از زنهای لافتی با مواد اولیهای به نام خوس که از هند و پاکستان به ایران میآمد، چیزهایی میبافتند که در لباسهای زنانه استفاده میشده است.
یکی از زنهای قدیمی لافت میگفت که در نبود شوهرش کارشان آوردن آب و جمع کردن چوب و هیزم برای غذا و حراست از بچهها بود. هرشب همسایهها در یک خانه جمع میشدند و قصهگو برای آنها قصه میگفت. بعد از آن فال میگرفتند که اولین لنجی که از سفر برمی گردد کدام است. یا پدر برای فرزندان چه چیزی هدیه میآورد.
حال و هوایی خوب داشتند و خود را سرگرم می کردند.
هنگام برگشت لنجها هم مراسمی در لافت برگزار میشد؟
از نوروز به بعد لنجها میآمدند. در اول لافت یک نفر مینشست و اولین لنج که به جزیره میرسید به مردم خبر میداد که جمع شوند. همه مردان و زنان به لب ساحل میآمدند. لنج هم با حرکات ازوا و شادمانی به ساحل نزدیک میشد در خور لافت لنگر میانداخت. اولین کسی که از لنج پیاده میشد، ناخدا بود که به خانه صاحب لنج میرفت و اطلاع میداد که همه سالم هستند یا اگر کسی از آنها فوت کرده بود، اطلاع میداد.
اگر کسی در لنج فوت کرده بود آنها دیگر ساز و دهل نداشتند و همه ناراحت وارد شهر میشدند. درصورتیکه کسی در لنج فوت میشد، او را غسل میدادند، روی تختهای میگذاشتند و به سنگی میبستند که برای دفن میت در دریا مشخص شده بود.