03

دی

1403


اجتماعی

19 تیر 1402 08:18 1 کامنت

این روزها که زمینه‌ی خواندن خبرها، شایعات و حتی یافته‌های جدید علمی حسابی فراهم است و هر کس خواسته و ناخواسته روزانه با سیل عظیمی از جملات قصار و توصیه‌ها بمباران می‌شود، احتمالا شما هم زیاد به این جمله برخورده‌اید که اگر دردمند هستید، اگر رنج می‌کشید و اگر مضطرب هستید، سعی کنید به دیگران آسیبی وارد نکنید، یا دیگران را نرجانید، چرا که این کار نه تنها رنج شما را کاهش نمی‌دهد، بلکه باعث به وجود امدن دردهای دیگری هم می‌شود. این گزاره از لحاظ اخلاقی درست است، ما نه تنها نباید به دیگران آسیبی وارد کنیم، که می‌بایست تا آنجا که می‌توانیم مرهم دردهایشان هم باشیم. اما از لحاظ روانی به چه صورت است؟ واقعیت این است که اکثر ما آدم‌ها، هنگامی که در شرایط بحرانی قرار داریم، مضطرب هستیم، از چیزی غمگین شده‌ایم و به طور کلی شرایط خلقی ما در حد پایینی قرار دارد، درک و تفسیرمان از دنیا، واکنش‌های دیگران و توصیف نیت آن‌ها تحت تاثیر این خلق منفی قرار می‌گیرد. به عبارت دیگری، در شرایطی که از لحاظ روانی آسیب دیده‌ هستیم، درک ما از رفتار، گفتار و قصد دیگران، منفی می‌شود. ناخواسته نسبت به دیگران بدبین می‌شویم، در حالت تدافعی قرار می‌گیریم و همه چیز را سیاه انگاری می‌کنیم. برای مثال تصور کنید امروز حسابی سر کیف هستید و راضی و خشنود سرکار رفته و به استقبال همکارتان می‌روید، با او گرم می‌گیرید، شوخی می‌کنید و توقع دارید که او هم با شما همراهی کند. اما در کمال ناباوری می‌بینید که او با شما به سردی رفتار می‌کند و به راهش ادامه می‌دهد. در این شرایط احتمالا خلق شما هم تنگ می‌شود، با خودتان فکر می‌کنید که چه اتفاقی افتاده و بعد با حجم زیادی از پیغام‌های منفی ذهنی درباره‌ی همکار مذکور روبه‌رو می‌شوید. با خودتان فکر می‌کنید که او حق نداشته با شما چنین برخوردی داشته باشد و هر چقدر هم که از هرکجا عصبی و ناراحت باشد، باید نحوه‌ی برخوردش را کنترل کند و «به دیگران آسیب نزند». بله این توصیه‌های اخلاقی درست به نظر می‌رسد، اما واقعیت چیزی دیگری است. واقعیت این است که هر کدام از ما در صحنه‌ی زندگی خودمان مشغول جنگ هستیم. جنگ با ناملایمات، با فشار اقتصادی، با توقعات جامعه و غیره، همه‌ی ما حق داریم که گاهی عبوس و بی‌حوصله باشیم. در چنین شرایطی بهتر است به یاد داشته باشید که همه‌ی آدم‌ها گاهی بدخلق می‌شوند و اینکه توقع داشته باشید همه همانطور که عرف توقع دارد رفتار کنند، یک انتظار خیالی است. در چنین شرایطی اگر می‌توانید مرهم باشید، گفتگو کنید، درد و دل بشنوید و اگر شخص مقابل میل به چنین لطف‌هایی ندارد، تنهایش بگذارید، تا خود با خودش کنار بیاید، مساله را حل کند و بعد به شرایط معمول بازگردد. 

دیدگاه ها (1)
img
img
مهدی 1 سال پیش
ممنون از اشاره به موضوع خوبتون. اگر فردی همچنان درگیری های خودش را دارد و میلی به ارتباط ندارد به جای حضور در جامعه بهتره در خلوت خودش به جمع بندی برسد. حضور در جامعه مستلزم ارتباط و تعامل است. توجیه!