29

آبان

1403


29 آذر 1402 08:12 0 کامنت
دوران کودکی زیباترین و پاک ترین فصل زندگی هر انسانی است.دوران خوشی که همه از آن به نیکی یاد می کنند و آرزو می کنند که بار دیگر به آن دوران بازگردند.در واقع هیچ سرزمینی به زیبایی و رنگارنگی و سرسبزی سرزمین کودکی نیست.دورانی که سنگ بنای شخصیت هر انسانی در آنجا گذاشته می شود و در واقع همه هستی و وجود هر انسانی محصول دوران کودکیش می باشد.
کودکان در واقع پایه و اساس نخست جمعیت یک جامعه محسوب می شوند و به علت انعطاف‌ پذیری و آسیب پذیری بیشتر نسبت به سایر اقشار و گروه‌های اجتماعی و سنی،نیاز به مراقبت و حمایت بیشتری دارند.
در طی دهه های اخیر شهرهای ما با پیروی از روند ابهام آمیز و مدرن شهرسازی دچار نوعی افت کیفیت زندگی شده و در این میان کودکان به عنوان "نسل فردا" توان دفاع از حقوق خود را نداشته و بیش از سایرین متضرر و مورد غفلت واقع شده‌اند.
بدون تردید اگر دوران کودکی مورد توجه و مراقبت قرار نگیرد بیشترین آسیب دراین بازه زمانی متوجه آنها می گردد که اثراتش شاید تا آخر عمر باقی بماند.
چالش‌های عدیده ی زندگی شهرنشینی در دنیای امروز از جمله انواع آلودگی‌ها،مشکلات ایمنی و محدودیت‌­ها در محیط خانه، مدرسه،کوچه و خیابان و فضاهای بازی،آمار نگران کننده جراحات و تصادفات رانندگی (به عنوان دومین عامل مرگ و میر کودکان)،مسائل مربوط به خشونت علیه کودکان و مقوله کودک آزاری،سلامت روان و مسئله نشاط کودکان و آموزش های متناسب با دوران کودکی و نوجوانی از جمله عواملی هستند که متخصصان و کارشناسان را وادار کرده که ایده شهر دوستدار کودک در سطح جهان را مطرح نمایند.
امروزه در بیشتر کشورهای توسعه یافته با توجه به اهمیت موضوع،قوانین و مقرراتی را برای حمایت و حفاظت از کودکان وضع می کنند.
صندوق حمایت از کودکان سازمان ملل متحد(یونیسف) نیز در همین راستا طرحی تحت عنوان شهر دوستدار کودک ارائه داده است تا در سراسر دنیا کارشناسان در طراحی شهرها،حقوق و روحیه ی کودکان را لحاظ کنند تا آنها بتوانند در یک محیطی آرام و استاندارد رشد یافته و بدون هیچ دغدغه ای استعدادهای خدادادی که الله متعال در وجود کودکان به ودیعت نهاده به خوبی شکوفا گردد.
حال این سوال پیش می آید که شهری که ما در آن زندگی می کنیم چقدر دوستدار کودک است و در طراحی شهرها خصوصا در چینش مبلمان شهری چقدر به حقوق و روحیه کودکانمان توجه کرده ایم و سوالی مهمتر این است که آیا در تدوین قوانین و مقررات شهرهایمان،کودکان جایی دارند و حقوق آنها دیده شده است؟
مگر نه این است که منشا هر حرکت و تحولی باید قوانین موضوعه در آن زمینه باشد،آیا از کودکان در بسیاری از طرحها و پروژه ها که مربوط به آنان است نظر خواهی می شود؟
کودکان چه از نظر جسمی و چه از بعد روحی،آسیب پذیرترین قشر جامعه محسوب می شوند و باید در بررسی و اندازه گیری هنجارها و ناهنجاری های شهری و اجتماعی میزان سنجش،توان و تحمل کودکان باشد (مثل آلودگی هوا آلودگیهای صوتی و .....).
امروزه متاسفانه در طراحی و تاسیس ساختمان ها و سازه های شهری یک نگاه مرد سالارانه وجود دارد که گویی مردان بزرگسال و قوی هیکل تنها ساکنان شهر می باشند.برای مثال در ساختمان ها،روشویی ها را مخصوص بزرگسالان می سازند به طوری که دست کودکان نه به شیر روشویی می رسد و نه به آیینه و نه به مایع دستشویی.
در اغذیه فروشی ها و رستوران ها سایز قاشق و چنگال و ظروف غذا وحتی اندازه میز و صندلی ها و مقدار و نوع غذاها هیچ ربطی به کودکان ندارد و مخصوص بزرگسالان است و کودکان مجبورند خود را با آنها وفق دهند.
کودکان باید در محیطی شاد و سرزنده زندگی کنند.شهری عبوس و اخم کرده و عصبی محیط مناسبی برای رشد کودکان نیست.
شهرداری ها باید برای ایجاد و فراهم کردن فضایی شاد و مفرح برای کودکان،بوستان کودک راه اندازی کنند تا نونهالان عزیز در یک محیط شاد و سرسبز و کاملا کودکانه بتوانند ساعاتی از روز را در آنجا با همسالان خود بگذرانند.
در یک کلام شهر دوستدار کودک، شهری است که نیازهای کودکان را در کانون توجه قرار داده و تلاشی است در راستای توسعه، مناسب سازی،بسترسازی از منظر کالبدی و اجتماعی شهر برای فعالیت کودکان،تا آنها نیز مانند سایر شهروندان منطبق با نیازهایشان بتوانند در شهر زندگی کنند.
با این توضیح متاسفانه شهرهای ما با استانداردهای تعریف شده برای شهر دوستدار کودک فاصله زیادی دارد.به امید روزی که بتوانیم فضای شهرهایمان را طوری طراحی کنیم که کودکانمان بیشترین سهم را از فضای شهریمان داشته باشند و آینده سازان این سرزمین با استفاده از مواهب خدادادی که الله متعال به این کشور بخشیده با تربیت صحیح و شکوفا شدنشان به زنان و مردانی تبدیل شوند که ایران را زیباتر از امروز به نسلهای بعد از خود تحویل دهند.

روزنامه صبح ساحل

img
دیدگاه ها (0)
img