نوشتن پیرامون فرهنگ و هنر در هرمزگان کاری بسیار پیچیده است به این دلیل که شکاف عمیقی بین اهالی واقعی این حوزه و نهادهای حاکمیتی وجود دارد، به خصوص در تعاریف مرتبط با خود فرهنگ و هنر. جریان اندیشمند و جریان حاکم در هرمزگان در دو جهان متفاوت از هم زندگی میکنند و درست همین جاست که بنبست شکل میگیرد.
جریان حاکم نه توان دارد و نه تلاشی میکند که نگاه دهه شصتی خود را تغییر دهد و در تمامی نشست های مرتبط با فرهنگ که به شکل فرمالیته و بدون شناخت از جامعه برگزار میشود چهره های تکراری با حرف های تکراری دیده میشوند و در این خصوص تفاوتی نمی کند که کدام جریان سیاسی قدرت را در دست دارد. در سال های اخیر یک معضل جدید هم اضافه شده و آن هم افرادی سودجو هستند که خود را به عنوان هنرمند معرفی میکنند و به کانون های قدرت نزدیک می شوند و با تسخیر انجمن های فرهنگی وضعیت را پیچیدهتر هم می کنند که بررسی این مورد خود یک یادداشت دیگری را می طلبد. فرهنگ و هنر برای سیاستمدارن و تصمیمگیران در هرمزگان اهمیت چندانی ندارد و اگر می توانستند به کلی از آن خلاصی می یافتند اما خب نمی شود. این بی توجهی البته دو دلیل عمده دارد که اولی همانی است که اشاره شد؛ عدم شناخت و دومی شرایط عجیب اقتصادی است. در جامعه ای که برق، آب و نان بحران ملی محسوب می شود، تمام تمرکزها به سمت این موضوعات حیاتی میرود و زمان و بودجه ای برای فرهنگ و هنر نمی ماند.
بد نیست یک مثال تاریخی زده شود؛ در عصر ملوک هرمز در منطقه ای که ما امروز هرمزگان مینامیم اقتصاد در شکلی پویا قرار داشت و تجار جهانی به این سرزمین سرازیر می شدند. در این عصر معماری شکوفا می شود و علما و شاعران تاثیرگذاری در این منطقه متولد میشوند و حاکمان برنامه های دقیقی برای رفاه و حتی سرگرمی مردمانشان تدوین می کنند؛ در واقع ثروت فرهنگ و هنر را هم تقویت میکند و جزیره هرمز یکی از پایگاه های اصلی شاعران و اندیشمندان زمانه میشود. اما پس از افول هرمز به دلیل حمله پرتغالی ها و سقوط کامل آن در عصر صفویه منطقه ای که امروزه هرمزگان نامیده می شود در سراشیبی فرهنگی قرار گرفت و پس از سقوط صفویه به دلیل حمله افغان ها میتوان گفت به کمای کامل می رود زیرا که دیگر مردم شهرها درگیر به دست آوردن لقمه ای نان بودند.
در ده سال اخیر فرصت سوزیهای بسیاری شد و اگر چه بودجه های خوبی برای زیرساخت های فرهنگی در نظر گرفته شد اما به دلیل نبود مطالعات دقیق میلیاردها تومان برباد رفت که مهمترین آن تالار هنر بندرعباس در خط شرقی ساحل بود. باز هم وقتی دلایل را بررسی می کنیم بر میگردیم به همان تفاوت نگاه سیاستمدارن هرمزگانی و اندیشمندان دلسوز. متاسفانه گروه های سیاسی با ولع به همه پست های اداری دستدرازی می کنند و باعث این دست ویرانی ها می شوند. فقط کافی است امروز در شهر قدم بزنید و ببینید فرهنگسراها و پلاتوهایی که در این سال ها توسط شهرداری ساخته شد در دست چه کسانی است و چه استفاده هایی از آن میشود؟ یا بد نیست از خودمان بپرسیم چرا از دهه هشتاد تا به حال عملیات ساخت کتابخانه عمومی شهر به پایان نرسیده؟ انتخاب مدیرانی سیاستزده که رضایت دوستان همفکرش را به همه چیز ترجیح میدهد یکی دیگر از دلایل آشفتگی در این استان است. خصوصی سازی بی مطالعه فرهنگسراها یکی دیگر از مشکلات فرهنگی است که آسیبی به درخت فرهنگ و هنر وارد کرده که شاید نیم قرن تلاش هم نتواند آن را به حالت معمول برگرداند. ما متاسفانه در حال از دست دادن بدنه هنری شهر هستیم فضایی برای تجربه هنرمندان جوان در نظر گرفته نشده و همه مکان های هنری نگاهی خرید و فروشی به هنر دارند. بی توجه به تاریخ هنر، مفهوم تجربه گرایی، هنر کارگاهی وهمین عدم آگاهی باعث شده هنر پرسشگر و منتقد از بین برود. تصور حضرات به هنر در بهترین حالت کنسرتهای پر فروش و سینمای کمدیهای سطحی است و متوجه این نیستند که نقاش ها، مجسمه سازها، گروه هنرهای جدید، فیلمسازان تجربی و دیگران هم جزوی از عالم هنر هستند که نوع فعالیتشان ارتباطی با گیشه ندارد مثل این است که سینمای استاد کیارستمی و فیلم های کمدی آب دوغ خیاری را در یک ظرف قرار دهیم. زمانی که تمامی هنر را از دید کالا بودن متصور شوید فاجعه آغاز میشود. با خودمان مرور کنیم در چند سال اخیر کدام اثر سینمایی ما در جشنوارههای معتبر ملی و جهانی درخشیده؟ کدام نقاش ما آثارش در سطح ملی و توسط کارشناسان مورد بررسی قرار گرفته؟ در هنر تئاتر نسبت به دهه قبل خودمان در چه وضعیتی قرار داریم؟ و دیگر هنرها که همه به خوبی از آن آگاهیم.
در جمع بندی پایانی باید گفت وضعیت بحرانی است و بعید میدانم در سال پیش رو هم شاهد دگرگونی خاصی در عالم فرهنگ و هنر هرمزگان باشیم به همان دلیل اولی که اشاره شد. شاید برخی بپرسند خب چه باید کرد؟ پاسخ دقیق نیاز به مطالعات و تحلیل های تیمی دارد اما اگر بخواهیم اندکی شرایط را تغییر دهیم پیشنهاد می شود فضاهای فرهنگی را آزاد کنیم تا پاتوق اندیشمندان و گفتگوی اهالی هنر باشد. برای فرهنگسراها در محلات بودجه های آموزشی قرار دهیم تا همه اقشار غنی و ضعیف بتوانند کودکان و نوجوانان خود را با هنر پیوند بزنند. مدیران و کارشناسان فرهنگی شهر فضا را برای فعالیت هنری سهل و سانسور و پیچ و خم های اداری برداشته شود تا هنرمندان به انزوا رفته به میدان برگردند.افراد بیانگیزهای که سالهاست انجمن ها را تسخیر کرده و عملکردی ندارند کنار رفته و فضا را برای افراد جدید باز کنند. در همه دقایقی که این یادداشت را می نوشتم به خوبی میدانستم که هیچ کدام از این ایده ها عملی نمی شود و فقط به یک دلیل در روزهای آخر اسفند 1403 تصمیم به نوشتن گرفتم و آن هم ثبت در آرشیو بود تا شاید اگر نیم قرن بعد پژوهشگر علاقمندی خواست وضعیت این سال های ما را بررسی کند راحتتر بتواند تحلیل کند.با این همه نوروز بمانید که ایام شمایید.
اخبار مرتبط
پربازدیدترین ها
مجموعه سازه گستر گامبرون
شرایط جدیدی برای دریافت کارت اعتباری سهام عدالت اعلام شده که براساس آن شش گروه از سهامداران نمیتوانند کارت اعتباری بگیرند.
مدیر فناوری اطلاعات و ارتباطات سازمان منطقه آزاد قشم از الکترونیکی شدن مراحل ثبت نام و تمدید کارت شهروندی قشم با هدف کاهش مراجعات حضوری برای کنترل بهتر و مقابله با شیوع ویروس کرونا در جزیره خبر داد.
نرخ کرایه حمل خودرو در مسیر پل - لافت برای سفر به جزیره قشم افزایش یافت.
با آغاز سال ۲۰۲۱ میلادی خدمات پیامرسان واتساپ برای میلیونها کاربری که از تلفنهای همراه قدیمی استفاده میکنند، متوقف خود خواهد شد.
جدیدترین اخبار