03

دی

1403


19 مرداد 1399 10:29 0 کامنت

تنها یک روز از انفجار ویرانگر بیروت پایتخت لبنان گذشته است. انفجاری که چندهزار زخمی و بیش از صد کشته برجای گذاشته و حجم عظیمی از ویرانی را در عروس شهر های خاورمیانه بوجود آورده است. بیش از دو تن ماده شیمیایی نیترات آمونیوم که در انباری در بندر بیروت نگه داری می شد بر اثر حادثه ای مشتعل و در ادامه منفجر شد . کارشناسان شدت انفجار بیروت را یک‌دهم شدت انفجار بمب اتمی در هیروشیما تخمین زده اند. و چه کنایه آمیز که سالروز انفجار بمب اتمی در ژاپن تنهایک روز بعد از انفجار بیروت است.
این مقدمه در آستانه روز خبرنگار نوشته می شود و همزمان گمانه زنی ها در مورد آتشسوزی بزرگ در شهر عجمان در امارات که شب گذشته رخ داد ادامه دارد.
بله خبرنگار و روزنامه نگار که باشید خبر و رویداد دست از سرتان برنمی دارد و در لحظه مورد هجوم حجم زیادی از اطلاعات هستید . درست است که این روزها اکثر مردم دسترسی تقریبا زیاد و گسترده ای به اطلاعات روزانه دارند اما وظیفه اهل رسانه است که خبر را از ناخبر و راست را از دورغ تمیز دهد و تحویل مخاطب دهد، حداقل تاجای ممکن جلوی نشر اخبار بی ارزش و‌بی اساس را بگیرد، به شایعات دامن نزند، کذب منتشر نکند و اگر از صحت محتوایی صد در صد اطمینان ندارد به نشر آن اصرار نکند.
متاسفانه این روز ها شاهد حضور و فعالیت خبرنگاران و روزنامه نگارانی هستیم که مشخص نیست از چه فیلتر کارگزینی برای فعالیت در یک رسانه عبور کرده اند ، در بهترین حالت با اینکه استاندارد های رسانه ای را می دانند اما بنابه دلایلی اهمیتی به آن نمی دهند و در بدترین حالت خبرنگار حتی مفهوم ابتدایی خبر رانیز نمی داند ! این طیف در سالهای اخیر کیفیت خروجی رسانه های استان را چنان پایین آورده اند که موجب تضعیف و تبدیل جایگاه رسانه به ارگان روابط عمومی سازمان های مختلف شده اند و خود گاها نادانسته یا دانسته اقدام به نشر اکاذیب، دامن زدن به شایعه ، نشر اخبار بی اساس و بی ارزش می کنند و اهمیتی هم به راست و‌دروغ بودن آن نمی دهند. این اقدامات، ارتباط رسانه با مخاطب مردمی  به عنوان اصلی ترین سرمایه یک رسانه را قطع می کند و‌موجب پناه آوردن رسانه به مخاطبینی جعلی یا در شرایط کمی بهتر مخاطب سفارشی مانند ادرات و سازمان ها و بنگاه های اقتصادی می شود.
در شرایطی‌که اقتصاد رسانه ها و به خصوص خبرنگاران و اهل رسانه در وضعیت خوب و متعادلی قرار ندارد این امر ممکن است طبیعی به نظر برسد اما اگر کمی دقیق تر به موضوع نگاه شود متوجه این مسئله می شویم که اصولا این دست رسانه ها ساده ترین راه را برای درامد زایی پیداکرده اند. چه بسا یک رسانه می تواند با هدف گذاری های مدت دار برای خود هم تکلیف اقتصاد خود را روشن کند هم مانع تولید محتوای باکیفیت نشود.
جریانات غالب بر رسانه های امروز ، کار را برای فعالیت خبرنگاران دغدغه مند و بعضا حرفه ای سخت تر می کند و متاسفانه ظاهرا درک این مسئله که هر محتوایی را نمیتوان از هرکسی انتظار داشت برای مدیران مسئول و سردبیران کمی سخت است. در حالی که خبرنگاران کار آشنا تشنه تولید محتوای حرفه ای و اصولی هستند و به لحاظ ذهنی درگیر اینگونه مسائل ، ( که وظیفه ذاتی آنان نیز هست) اغلب مدیران از آنان توقع تولیدات سفارشی و بی ارزش به لحاظ ارزش های رسانه ای را دارند و این مسئله در دراز مدت با وجود مشکلات متنوع در زندگی یک خبرنگار، به فروپاشی ذهنی او منجر می شود و در نهایت شاهد کنار گذاشتن این حرفه توسط آنها هستیم. اتفاقی که در سال های گذشته به وفور  درمیان اهالی رسانه اتفاق افتاده و نه تنها اقدامی برای جذب دوباره این افراد صورت نگرفته که گاها مدیران رسانه با جایگزینی افرادی کم تجربه و نا آگاه به این حوزه موجبات سقوط هر چه بیشتر رسانه خود و تبدیل آن به بولتن روابط عمومی یک یا چند ارگان و سازمان و بنگاه را فراهم می کند.
وقتی نگاه غالب دستگهاهای اجرایی به رسانه و‌خبرنگار آنی نیست که باید باشد ، معنی جدیدی شکل می‌گیرد، رسانه یا فردی غیر مستقل که صاحب فکر و اندیشه نیست ، سفارشی نویس ، بی خطر‌ و‌متیع !
در حالی که روابط بین سازمان ها و اهل رسانه باید بر اساس احترام و درک متقابل باشد ، خبرنگار کار ناآشنا، یا ذوب در دستگاه اجرایی مقابلش می شود یا تبدیل به دشمن آن! درحالی که آدرس را به غلط رفته و جای اینکه حوزه فعالیتش جامعه باشد ، به طرف ارگان ها چرخیده و سعی میکند سوژه خود را ازدرون آنها بدست بیاورد ، حال یا با مطالب انتقادی غالبا یک طرفه یا مجیز گویی های غیر رسانه ای و متعفن. درحالی که در هر دوحالت تنها چیزی که فراموش شده جامعه و جغرافیای اجتماعی محل زندگی و‌فعالیت خبرنگار است.
بنظر میرسد حلقه مفقوده این زنجیره معیوب ، آموزش های صحیح و‌ تربیت نسل کاربلد و سختگیری در ورود افراد به کار است که اینروز ها مشاهده نمی شود.

img
دیدگاه ها (0)
img