29

آبان

1403


15 مرداد 1401 14:37 0 کامنت
سه روز پس از سفر جوبایدن به خاورمیانه شاهد سفر ولادیمیر پوتین به کشورمان بودیم.
این فاصله‌ی زمانی کوتاه نشان از آن دارد که منطقه‌ی حساس، پیچیده و پر ابهام خاورمیانه در نقشه‌ی ژئوپلتیک جهان نقش جدیدی به خود گرفته است و جنگ اوکراین هم سایه‌ی سنگین خود را به این نقش جدید افکنده است.
از یک سو روسیه در راستای رویارویی جدیدش با غرب و با سفر به ایران و دیدار با مقامات کشورمان همینطور رئیس جمهور ترکیه خواست به همتای آمریکایی‌اش نشان دهد که در آوردگاه حالا مهم‌تر شده‌ی خاورمیانه دست وپا بسته که نیست،حتی در پی تقویت روابطش با کشورهای آنجا هم هست.
در حالی که بایدن سعی در انسجام بیشتر بین متحدان قدیمیش با پیش کشیدن بحث‌هایی چون پدافند هوایی یکپارچه، ترغیب در نزدیک کردن بیش از پیش برخی کشورهای منطقه به رژیم صهیونیستی و تکرار حمایت‌های همیشگی آمریکا از این رژیم داشت، او همچنین تحت تاثیر بحران انرژی ناشی از جنگ اوکراین تلاش زیادی هم به خرج داد تا کشورهای حوزه‌ی جنوبی خلیج فارس را به افزایش تولید نفت، تشویق کند که به باور کارشناسان در این امر ناموفق بود.
اما سوال اساسی این است که جایگاه کشور ما در این صورت بندی جدید تحولات منطقه‌ای و بین المللی چیست؟ پاسخ این است که محور و اساس سیاست خارجی هر کشور باید منافع ملی آن کشور باشد و کشور ما هم از این قائده مستثنی نیست.
در این چارچوب باید از فرصت به دست آمده از تقویت روابط با روسیه نهایت استفاده رابرد، مثلآ شاهدیم پروژه‌ی بسیارمهم کریدور حمل ونقل بین المللی شمال و جنوب یعنی وصل شدن روسیه به هند از طریق ایران که تحققش به رویا می‌ماند، صورت اجرایی به خود گرفت و اخیرا اولین ترانزیت آزمایشی آن از هند و از طریق بندرعباس به روسیه صورت گرفت.
البته تحقق کامل این اتفاق بی گزند از فشارهای آمریکا نخواهد بودو عزم جزم طرفین بویژه هند باطل السحرآن است که به نظر می آید هند هم از انگیزه‌ی بیشتری نسبت به قبل در تحقق این اتفاق برخوردار است. از دیگر سو، شاهد بهبود روابط کشورمان با کشورهای عربی منطقه بویژه عربستان هستیم.
تحولی قابل توجه که حکایت از آن دارد که مذاکرات این دو کشور در سطح وزیران خارجه ی دو کشور در بغداد صورت خواهد پذیرفت. از قضا در این بهبود رابطه قدرتهای بزرگ جهانی چون آمریکا و روسیه و حتی چین اشتراک نظر دارند چه آنکه علاوه برآنکه آمریکا در تلاش برای مدیریت وحتی کاستن تنش بین خود و ایران است دو کشور دیگر هم چون روابط خوبی هم باایران و هم عربستان دارند، علاقمند به کاهش تنش وحتی بهبود روابط بین دو کشور هستند.
تداوم آتش بس کنونی در یمن یقینا اولین دست آورد ارزشمند این تحول است، هرچند محافلی در تهران اعتقاد دارند چرخش فعلی عربستان تاکتیکیست و مقطعی و امکان بهبود روابط به شکل ریشه ای وجود ندارد اما با تعمیق نگاه دیپلماتیک بر پایه ی صلح و توسعه ی منطقه ای متوجه می شویم این امکان وجود دارد.
چه آنکه ایران و عربستان علی رغم اختلافات اشتراکات بسیاری دارند، از جمله آنکه هر دو کشور علاوه برآنکه دوقدرت مهم منطقه ای هستند و منافعی مشترک در اوپک دارند در مجموعه‌ای بزرگتر دو کشور مهم اسلامی هم هستند.
آنچه می تواند اثرات مثبت بهبود روابط منطقه ای ما را مضاعف کند برداشته شدن تحریم های دشوار کنونیست.در حالی که باید از تقویت روابط با شرق استقبال کرد می توان به سوی کاهش تنش با غرب هم قدم برداشت تا روند توسعه ی کشور تسهیل گردد.
این حقیقتی غیر قابل کتمان است که غرب بارها جواب دست دوستی ما را در جنگ افغانستان،عراق و حتی توافق برجام را به شکلی خصومت وار پاسخ داده است،اما یکی از دلایل مذاکره بین طرفینیست که به هم اعتماد ندارند.
غربی که زمستان دشواری تحت تاثیر بحران کنونی اوکراین پیش روی خود می بیند باید بادادن حداکثر امتیازات به ایران از مزیتهای کشورمان در این زمینه بهره مند شود.از این روکشور ما مبتنی بر قابلیتها،ظرفیتها و موقعیت ارزشمندی که دارد می تواند با تکیه بر سه اصل عزت ،حکمت،مصلحت ضمن عدم وابستگی به هر قدرت خارجی از مواهب روابط خوب با دنیا در پیشرفت،رفاه وآبادانی خویش بهره گیرد.
img
دیدگاه ها (0)
img