03

دی

1403


30 مرداد 1402 08:15 0 کامنت
رشد اقتصادی بالای چین که تاکنون باعث شگفتی جهانیان شده بود می رود تا در آستانه ی تبدیل شدن به رکودی جدی گردد.البته ظهور چین با شمایل و خصوصیات کنونی،زمانی آغاز شد که دولتمردان این کشور به رهبری «دن شیائوپنگ»با درس گرفتن از افول شوروی دست به اصلاحات گسترده ی اقتصادی زدند و در پی این اصلاحات،اقتصاد این کشور را متحول نمودند و این روند توسط دولتمردان بعدی این کشور هم تداوم یافت.
ره آوردش هم رشد اقتصادی بالایی شد که جهانیان را متحیر کرد.این رشدبه حدی بالا بود که چین درمقطع زمانی سالهای 2001 تا 2010 میلادی  به طور متوسط به عدد خیره کننده ی رشد 10.5 درصدی دست یافت.
همینطوردر در ادامه ی این روند از سال 2013 این کشور به عنوان دومین قدرت اقتصادی جهان پس از آمریکا شناخته شد،به گونه ای که باعث نگرانی دولتمردان آمریکایی قرار گرفته و قدرت یافتن چین را به عنوان مهمترین چالش آمریکا در دهه های آینده قلمداد کردند.اما به نظر می آید چین نشانه های جدی رکود اقتصادی را در سپهر اقتصادش مشاهده می کند.
در جدیدترین تحول،غول عظیم مسکن سازی چین در آمریکا به نام اِوِرگرَند(Evergrande)اعلام ورشکستگی کرد.البته حوزه ی فعالیت این هولدینگ بزرگ املاک درچین هم بسیار گسترده است به گونه ای که گفته می شود دربیش از280 شهراین کشور بیش از1300پروژه دارد و تخمین زده می شود با بیش از300  میلیارددلاربدهی،بدهکارترین توسعه دهنده ی املاک در جهان لقب گرفته است.این اتفاق خود مصداقی بارز ازعمق بحران املاک و مستغلات درچین است.چه آنکه گفته می شود فروش ملک در30 شهر مهم این کشور 28 درصد کاهش داشته است.
 اهمیت موضوع ازآنجا برجسته است که بدانیم اقتصادچین پس ازبحران اقتصادی سال 2008 میلادی به یک اقتصاد وابسته به ساخت وساز تبدیل شد وصنعت ساختمان به پیشران اقتصادی این کشور تبدیل شد و بخش عظیمی از سرمایه گذاری هارا به خود اختصاص داد.
همینطور یکی از مهمترین منابع مالی استانها و ساختار اداره ی مناطق مختلف،فروش زمین به شرکتهای ساختمانی بود که حالا بااین بحران کنونی،این منابع قابل توجه هم نابود شده است.اما مشکلات اقتصادی چین تنها به صنعت ساختمان محدود نمی شود وبنابر گزارش منابع معتبر بین‌المللی به دنبال قرنطینه های  سختگیرانه ی چین دراوایل سال 2020 میلادی یا اواخرسال 98 خورشیدی هماهنگی خود راباسایراقتصادهای مهم جهان ازدست داده.
چه آنکه تصورمی شد با بازگشت چین به عرصه ی اقتصاد جهانی پس از بحران کرونا شاخص های اقتصادی اش به سرعت ترمیم یابداماملاحظه شد این پیش بینی ها درست نبود.مثلا براساس داده های همین مراکز،صادرات چین درماه ژوئیه(10تیرتا9مرداد) امسال در حدود 10 درصد کاهش یافته است. همینطورشاخص ضمنی تولیدناخالص داخلی،به عنوان معیاری گسترده برای تحلیل رشد قیمت‌ها که تمامی کالاها و خدمات تولید‌شده در این کشور را شامل می‌شود، در سه‌ماهه ی دوم سال جاری میلادی، در مقایسه با سال قبل 4. 1درصدکاهش یافته است. 
این عدد، ششمین کاهش این شاخص در این قرن و شدیدترین افت از سال 2009 به حساب می‌آید. به این مشکلات،فشارهای اقتصادی،سیاسی و حتی امنیتی آمریکابرای سنگ اندازی درمسیر رشداقتصادی این کشورراهم بایداضافه نمود.مثلاتلاش آمریکا برای گرفتارکردن چین درمنازعات تنگه ی تایوان،تشکیل ائتلاف های منطقه ای با کشورهای متحدش ضد پکن،محدودیت صادرات قطعات تکنولوژی پیشرفته ی سطح بالا به چین،تحریم های اقتصادی و...علاوه براینها چین دردرون هم با چالشهایی جدی چون پیری فزاینده ی  جمعیت،اتکای شدید به انرژی وارداتی،نابرابری اقتصادی،بحران محیط زیست و...نیزمواجه هست.
از این رو بایددید«شی جین پینگ» رهبر کنونی چین توان نجات دادن موتور اقتصاد جهان از خطر ازنفس افتادن رادارد؟ توانی که بالقوه وجودداردوبرگرفته ازسازگاری ذاتی چینی متاثر از فرهنگ مداراگر،حکمت پذیر،متعهد به وجدان کاری و از همه مهمتر روحیه ی فداکاری فرد برای جامعه که همه متاثراز آموزه های«کُنفِسیوسی»چین است.اماتبدیل این توان بالقوه به بالفعل درشرایط کنونی،گویاچندان آسان به نظر نمی آید.

img
دیدگاه ها (0)
img