30

آبان

1403


چند مدت قبل آقای علی لاریجانی از مردان کهنه دنیای سیاست از کلید واژه ی انقلابی‌های کاسب کار رونمایی کرد. شاید در امتداد پروژه ی خالص سازی و روند چند ساله اخیر در کشور که برخی از مردان سیاست به دنبال گرفتن کارت هایی برای بازی و یا خرج کردن کارت های خود برای ماندن در زمین بازی بودند؛ باید گفت که عامل تنظیم گری نیروهای حزبی در کشور، یک صحنه بده بستان بوده است. کاسب کاری انواع مختلفی دارد؛ چه آنانی که به یک وزارتخانه خاص نظر داشته و چه آنانی که به بخشداری یک بخش ناشناخته در شرق هرمزگان راضی می شوند. اما امان از آدم های تقلبی ...
جنید بغدادی می فرماید که آدم صادق در یک روز به چهل حال در آید ولی منافق چهل سال به یک حال بماند! جریان موریانه ای که با رفتن دولت ها انگشتر حلقه نقره دست چپ به انگشتر عقیق شرف الشمس دست راست بدل می کنند. با تغییر نگاه سیاسی در کشور از حجم ریش ها کاسته می شود. با روی کار آمدن دولتی دیگر به پینه روی پیشانی افزوده می شود و آرایه های تقلبی دیگر.
شاید در همین اطراف ما آدم هایی باشند که شامه تیز کرده اند که کدام شخص در انتخابات مجلس پیش ثبت نام کرده، کدام کاندید شانس پیروزی دارد و کدام ستاد انتخاباتی پست ها وصندلی های بهتری رزرو دارد.
 این نگاه ؛ موریانه انقلاب اسلامی است! آنجا که آن شهید عارف می فرماید که اگر تقوا و تخصص ندارید ، اصلا به سراغ مسئولیت ها نروید. طرف هیچ تخصص و تسلط موضوعی و توانمندی شغلی در صندلی که اشغال کرده ندارد، اما هنوز هفته دفاع مقدس نرسیده، زودتر از شورای اداری شهرستان با یک کاغذ تقدیرنامه و هیئت مستندساز و تصویر بردارجلوی درب منزل خانواده شهید ایستاده است! 
اما انگار دستگاه محاسباتی و تنظیم گری حاکمیتی برخی مواقع مصلحت ها را با مولفه های خودساخته معاوضه می کند! از آقایی که یک روز در کسوت معاون رئیس جمهور و رئیس سازمان محیط زیست بوده؛مبانی بنیادی و موسس انقلاب اسلامی را تکفیر می کند تا رئیس دفتر یک نماینده ادوار در یکی از شهرستان های هرمزگان که عقاید خود را با یک عکس پروفایل انقلابی پنهان می کند. این جریان قلابی که سهمش از سفره انقلاب هم تامین بوده و مانند موریانه برخی از شعوب اعتماد عمومی را تخریب می کند، از دیرباز لانه در ساختار دارد!
حدودا دو سال قبل خانم کبری آسوپار روزنامه نگار و فعال رسانه ای؛ بعداز انتشار نوشته ای هتک آمیز نسبت به موسسه آیت الله مصباح یزدی توسط حسین قدیانی و در پی آن نامه [بدون عتاب] مشفقانه ی حسین شریعتمداری خطاب به حسین قدیانی؛ نوشته ای را خطاب به مدیر مسئول روزنامه کیهان - حسین شریعتمداری- و محمد حسین صفار هرندی در کانال تلگرامی خود منتشر کرد. کلید واژه این نامه را میتوان این جمله دانست: حواسم نبود، وصل بودن هم مهم است! انگار این وصل بودن مجوز خیلی از حرف ها و کارهاست!
نوشتار خانم آسوپار، دغدغه و بغض فرو خورده ی همه ی آنانی است که برای بودن، ماندن و دیدن از "حضرت آقا" گفتن خرج نمی کنند. تابلوی معرقِ طلا کوب گران قیمت" رهبری و شهید سلیمانی" بالای سرشان نیست ولی در سرشان بودنِ تصویرشان در هر قابی مرور نمی شود. به جناحی ، دفتری، نهادی،شخصیت حقوقی و مسئولی متصل نیستند ولی تمام اهتمام آنان قطع نشدن اعتماد مردم از نظام است‌. به نام انقلابی نمیتوان چهره مبانی انقلاب را با ادبیات وهن آلود و کلام توهین آمیز و اقدام نسنجیده خراشید.
برای آنانی که در آسایشگاه های اعصاب و روان تمام سهمشان از سفره انقلاب یک تخت با اعمال شاقه است. برای خانواده شهیدی که هنوز سهمش از سفره انقلاب عینکی با فریم مناسبش نبوده است. برای آن جانبازی که ۳۰ سال است خواب به چشمش نرفته است که وارثان حقیقی انقلاب بودند تعظیم می کنم. نه برای آنانی که با رانت ها و نامه ها ی سفارشی هکتارها زمین در حاشیه شهرها صاحب شده اند. شرح این کاسب کاری ها بیشتر حال دلمان را بد می کند. سنگ محک را باید عوض کرد و لانه موریانه ها را پرچم زد که سم پاشی لازم است و گرنه ...
روزنامه صبح ساحل
img
دیدگاه ها (0)
img