تقریبا بخش زیادی از هویت و معنای ما از طریق اسطورهها، که به معنی ذهنیتهای انسانی و جمعی شکل گرفته در طول تاریخ فرهنگها هستند، تحکیم میشوند. نوروز هم یک اسطورهی آفرینشی یا کیهان پیدایشی است و نوید نو شدن و تولد دوبارهی همهچیز را با خود دارد، از این رو میتوان نوروز را جشن امید دانست که در آن بینشی اتوپیایی ( ایدهآلی بینقص دربارهی نظمهای اجتماعی) در اذهان عمومی شکل گرفته و هرساله تکرار و بازتکرار میشود. ناصر فکوهی دکترای انسانشناسی سیاسی در مقالهیی با عنوان \"نوروز و همبستگی بر محور انسان\" مینویسد:«سفرهی نوروزی میتواند در یک نمادگرایی مدرن، به گونهیی کاملا متفاوت تعریف شود: اینکه شادیها و داشتههایمان را با دیگران شریک شویم تا بتوانیم انتظار داشته باشیم در غمها و دردهایمان نیز شریکی خواهیم داشت. شاید در بطن پیام نوروزی این امر از هر نکتهی دیگری مهمتر باشد و نیاز به تفکر بیشتری داشته باشد.