کتاب‌یار

داستان ما، آدم‌های اشتباهی


نویسنده: محیا تکنده

عزیز نسین نویسنده‌ی ترکی است که به خاطر داستان‌های اجتماعی طناز، در سراسر جهان مخاطب‌های خاص خود را دارد. این نویسنده بیشتر به داستان‌های کوتاهی پرداخته که علاوه بر داستان، درون‌مایه‌ای از اوضاع و احوال جامعه در اختیار مخاطب قرار می‌دهد. قبل‌تر، داستان‌های عزیز نسین در قطع‌های کوچک و در رده‌ی داستان‌های عامه‌پسند چاپ می‌شد، اما مدتی است که آثار این نویسنده به شکل جدی و در چاپ‌های مطبوع‌تری منتشر می‌شود. قهرمان‌ داستان‌های عزیز نسین، کارگران، رانندگان تاکسی، زنان خانه‌دار و به طور کلی افرادی از طبقات متوسط و فرودست جامعه است، کسانی که در سرعت زندگی طبقات بالایی گم می‌شوند و کمتر به چشم می‌آیند.  بلندترین داستان عزیز نسین کتاب "پخمه" است که سریال مرد هزار چهره‌ی مهران مدیری هم اقتباسی از آن محسوب می‌شود. نسین با زبانی طنزآمیز داستان مردی را ارائه می‌دهد که در جامعه‌ی رو به گذار به سرمایه‌داری، تلاش می‌کند روزی حلال و اندک بخور و طابقت بیاوری برای خود دست و پا کند. اما روزگار به او مجال  نمی‌دهد و رشته‌ای از حوادث را یکی پس از دیگری بر سر راه او قرار می‌دهد. شخصیت اصلی داستان که از اول هم در دبیرستان نظام به پخمه معروف بوده است، به خاطر دزدیدن چند کتلت و اشتباه گرفته شدن با مقام بالایی از ارتش در سیلی از اتفاقات می‌افتد. او به خاطر سادگی و جهل خودش و البته فساد حاکم بر جامعه‌ اسیر حوادثی می‌شود که کلیت زندگی او را تحت تاثیر قرار می‌دهد. اگر چه زبان طنزآلود و سرگرم کننده‌ی عزیز نسین برای مخاطب بسیار جذاب است، اما چیزی که کتاب پخمه را برای خواننده به اثری خاص و کم‌نظیر تبدیل می‌کند، زبردستی نویسنده در انتقاد از بروکراسی، تقلید از جوامع غربی، مذهبیون ریاکار، جامعه‌ی متظاهر و مردم خرافه‌پرست است. در قسمتی از داستان می‌خوانیم: «یک روز یکی از شاکی‌هایم به نام عطیه به ملاقاتم آمده بود. تصمیم گرفتم این قضیه را روشن کنم. عطیه چهل پنجاه سالی داشت و خیلی هم بد ترکیب بود. اصلا از زشتی لنگه نداشت. گفتم: عطیه خانم تو را به خدا، تو را به مذهب، راست بگو من کی و چه وقت تو را از راه به در بردم و سرت کلاه گذاشتم؟ عطیه خندید و گفت: قسم نده. کسی که سر من کلاه گذاشته تو نیستی، کاظم نامی بود که قسم می‌خورد با من ازدواج می‌کند. هر چه داشتم و نداشتم سه هزار لیر پول و طلا و گوشواره‌هایم را به او دادم و او همه را برداشت و رفت که رفت. من هم به پلیس شکایت کردم و آن‌ها عکس سابقه دارها را نشانم دادند و بین آن‌ها چون تو از همه جوان‌تر و بهتر بودی، گفتم همین است». گرچه کتاب در کشور ترکیه و در حال و هوای سال‌ها پیش نوشته شده، اما در جامعه‌ی امروزی هر کسی در هر کشوری می‌تواند با طنز تلخ عزیز نسین همذات‌پنداری کند. اگر مدت‌هاست از کتاب خواندن دور افتاده‌اید، برای شروع، رمان پخمه‌ی عزیز نسین توصیه‌ی خوب و پرلطفی است، این کتاب را از  دست ندهید. 

برای این مطلب تا کنون نظری ثبت نشده‌ است.
0 / 200
  • نظر شما پس از بررسی و تایید منتشر خواهد شد.
  • لطفا از بکاربردن الفاظ رکیک، توهین و تهمت به اشخاص حقیقی و حقوقی خودداری کنید.

آخرین خبرها