پس از لغو سفر ابراهیم رئیسی، رئیس جمهور ایران، در ماه گذشته به آنکارا، اکنون علی باقری معاون وزیر خارجه ایران در گفتگو با یک رسانه ترکیهای اعلام کرده که رئیسی هفته اول ژانویه به ترکیه خواهد رفت. ایران و ترکیه دو کشور مسلمان همسایه، هر دو دارای گذشته امپراتوری باشکوه و پر از درگیری نظامی هستند. قبل از انقلاب اسلامی ایران در سال ۱۹۷۹، هر دو کشور شرکای غرب و اعضای بلوک امنیتی منطقهای سنتو بودند. اما پس از تغییر رژیم در تهران، ترکیه به عنوان یکی از اعضای ناتو و متحد آمریکا و انگلیس باقی ماند و ایران وارد مشارکت استراتژیک با قدرتهای جنوب جهانی مانند چین، روسیه و هند شد. همچنین ایران عضو دو گروه بین المللی بریکس و سازمان همکاری شانگهای بوده و دارای دیپلماسی فعالی در مناطقی مانند خاورمیانه، قفقاز جنوبی و آمریکای لاتین است.
اختلافات سیاسی
برخی از اختلافات سیاسی ایران و ترکیه به ژئوپلیتیک منطقهای در خاورمیانه، قفقاز جنوبی و آسیای مرکزی مربوط میشود. به ویژه،
تهران و آنکارا در مورد موضوعاتی مانند سوریه و آینده دولت بشار اسد، اختلاف ارمنستان و آذربایجان و بهرهبرداری از منابع انرژی در حوزه خزر و آسیای مرکزی دیدگاههای متفاوتی دارند. اما ایران و ترکیه علیرغم اختلاف نظرها و دیدگاههای متفاوت در مورد موضوعات فوق، در سالهای اخیر نشان دادهاند که به یکدیگر احترام میگذارند و میتوانند در مناطق مختلف با یکدیگر همکاری کنند. در مورد این همکاری میتوان به دو مورد اشاره کرد؛ نخست «پلتفرم آستانه» بود که در آن روسیه، ترکیه، ایران و سوریه برای حل و فصل مناقشه سوریه گفتگو کردند. مورد دوم، پلتفرم منطقهای قفقاز با فرمت ۳+۳ متشکل از روسیه، ترکیه و ایران + آذربایجان، ارمنستان و گرجستان برای کاهش تنشها در قفقاز است. همچنین، دو کشور باوجود اختلاف نظرها، هدف مشترکی در حفظ ثبات منطقه در خاورمیانه دارند. هرچند در گذشته نگرش ایران و ترکیه نسبت به اسرائیل کاملا متفاوت بود، اما روابط تهران و آنکارا پس از روی کار آمدن رجب اردوغان و به ویژه پس از وخامت روابط ترکیه از سال ۲۰۰۹ تا ۲۰۱۰، رو به بهبود گذاشت. هرچند که در دوره اردوغان، این روابط به دلیل اختلاف نظرهای عمیق در مورد جنگ سوریه و یا قره باغ گاها با تنش همراه بوده است. اما دو کشوره همواره تلاش کردهاند به سرعت این تنشهای را برطرف و بر روی منافع مشترک به ویژه در بخش اقتصادی تاکید کنند که در ادامه به آن اشاره میشود.
همگرایی حول اقتصادی
باوجود نزدیکی جغرافیایی، ایران از نظر منابع طبیعی بسیار غنیتر از ترکیه بوده که آن نیز به دلیل
ذخایر عظیم گاز و نفت است. با این وجود، هم ایران و هم ترکیه از موقعیتهای جغرافیایی مطلوبی در خاورمیانه برخوردار هستند و به آبراهها و راههای تجاری دارای اهمیت استراتژیک دسترسی دارند. ترکیه و ایران در دهه گذشته توانستهاند روابط اقتصادی خود را از رقابتهای منطقهای خود جدا کنند، و این همکاریهای اقتصادی بهطور غیرمستقیم به نظم ژئوپلیتیکی کمک کرده است. از نظر منافع اقتصادی که هر یک از کشورها میتواند برای طرف مقابل فراهم کند، ترکیه ایران را منبع استراتژیک تامین نفت خام و گاز طبیعی و منبعی ضروری برای امنیت انرژی خود و تلاشهایش برای تنوع بخشیدن به فعالیتهای اقتصادی خود میداند. همچنین، ایران با توجه به جمعیت بیش از ۸۵ میلیونی بازار مهمی برای صادرات غیرنفتی ترکیه محسوب میشود. علاوه بر این، ترکیه همواره از ایران به عنوان پل ارتباطی با بازارهای آسیای مرکزی استفاده کرده است. در مورد ایران، ترکیه بزرگترین واردکننده گاز طبیعی ایران علاوه بر نفت خام است. آنکارا همچنین یک دروازه ترانزیت اقتصادی برای دستیابی به بازارهای اروپایی بوده و حتی آنکارا در دورههایی به تهران کمک کرده تا شرایط دشوار اقتصادی را به نوعی دور بزند.
به عنوان مثال، ترکیه در طول جنگ ۸ ساله بین خود و عراق (۱۹۸۸-۱۹۸۰) و زمانی که ایران به دلیل اختلال در تردد دریایی با مشکلاتی در منطقه خلیج فارس مواجه شد، ابتکار عمل برای کمک به ایران برای تامین نیازهای اقتصادی خود را بر عهده گرفت. همین امر در سال ۲۰۱۲ نیز صادق بود و نقش حیاتی در کمک به ایران برای دور زدن تحریمهای اقتصادی ایفا کرد. در مقابل، این فشارها فرصتهای اقتصادی نیز برای ترکیه فراهم میکند. به عنوان مثال، تعداد زیادی از شهروندان ایرانی در سالهای اخیر در بخش املاک ترکیه سرمایهگذاری کردند. بنابراین، میتوان گفت که روابط بین دو کشور در کوتاه مدت برای مقابله با رکود اقتصادی ادامه خواهد داشت، اما آنها باید تلاش مجدانهای را برای جلوگیری از کاهش حجم تجارت بین خود به ویژه با بحرانهای موجود دو کشور انجام دهند.
تاثیر جنگ غزه
بسیاری از جنبههای مسیر
دیپلماتیک ترکیه و ایران در جریان درگیری کنونی بین حماس و اسرائیل نشان میدهد که مواضع آنکارا و تهران بیش از هر زمان دیگری به هم نزدیک شده است. هر دو کشور از فلسطینیها حمایت و حماس را یک نهاد سیاسی مشروع دانسته و مبارزه آن را علیه رژیم صهیونیستی عادلانه و آزادیبخش میدانند. ایران و ترکیه سیاست بنیامین نتانیاهو نخست وزیر اسرائیل در قتل عام فلسطینیان در نوار غزه را محکوم و غرب (آمریکا و اتحادیه اروپا) را به همدستی در جنایات نیروهای نظامی اسرائیل متهم میکنند. همچنین، هر دو به قطعنامههای حامی فلسطین در سازمان ملل رای میدهند، کمکهای بشردوستانه به غزه ارسال میکنند، خواستار آتش بس و برقراری صلح پایدار در خاورمیانه هستند و قدس را پایتخت فلسطین میدانند. البته، باوجود شباهتهای بسیار بین مواضع در رابطه با جنگ جاری بین اسرائیل و حماس، ایران و ترکیه نگاه یکسان به موضوع ندارند. برای نمونه، آنکارا «دیپلماسی لفاظی» را به بیانیههای سیاسی ترجیح میدهد، اگرچه این امر نیز ضروری بوده، اما بعید است که تأثیر جدی بر سیاست اسرائیل یا حامی اصلی آن، ایالات متحده داشته باشد. اما ایران باور دارد که باید مخالفت با اسرائیل را از نظر جغرافیایی و ترکیب مشارکتکنندگان به همه کشورهای مسلمان منطقه و همچنین کمکهای نظامی و مالی موثر به حماس گسترش داد. همچنین تاکید میکند که همه کشورهای مسلمان باید روابط دیپلماتیک خود را با اسرائیل قطع و تلآویو را تحریم تجاری و اقتصادی کنند. بهویژه فروش و ترانزیت نفت و گاز به اسرائیل را حداقل در طول جنگ فعلی متوقف کنند. ایران همچنین از کشورهای خاورمیانه میخواهد که از میزبانی پایگاههای نظامی آمریکا در کشورهایشان و در منطقه گستردهتر خودداری کنند. با این حال، ترکیه موضعی متفاوت و ملایمتر در مورد این مسائل دارد. آنکارا سفیر خود را از تل آویو فراخوانده است، اما تا آنجا پیش نرفت که روابط دیپلماتیک خود را با اسرائیل قطع کند. اردوغان اقدامات بنیامین نتانیاهو را محکوم میکند اما احیای روابط کامل با رهبر آینده اسرائیل را رد نمیکند. اردوغان با صدای بلند و علنی از غرب، آمریکا و ناتو انتقاد کرده است، اما قصدی برای بستن پایگاههای نظامی آمریکا در ترکیه ندارد. او همچنین در اجلاس سران مسلمانان و ترکها سخنرانیهای تاثیرگذاری در حمایت از فلسطینیها انجام میدهد، اما از شرکا و متحدان خود نمیخواهد که روابط تجاری و اقتصادی با اسرائیل را قطع کنند. باید توجه داشت که، نفت عراق، قزاقستان و آذربایجان همچنان از طریق ترکیه به اسرائیل میرسد.در مجموع، به نظر میرسد که در سفر ماه ژانویه ابراهیم رئیسی به ترکیه، موضوع فلسطین محور مذاکرات دوجانبه باشد اما موارد دیگر شامل امنیت مرزها و ایجاد گذرگاههای مرزی جدید، پیشنهاد منطقه آزاد تجاری در مرز مشترک، تشکیل شورای همکاری در سطح عالی، آبهای فرامرزی، مبارزه با تروریسم و مسائل منطقهای در سوریه و قفقاز جنوبی نیز بررسی شود. همه این موارد میتواند در صورت توافق باعث همگرایی بیشتر دو کشور شود.