03

دی

1403


اجتماعی

15 شهریور 1399 08:43 0 کامنت

فرقی نمی‌کند که باشی. درونگرا باشی یا برونگرا. برقراری ارتباط با شئی که روی دهانت را گرفته، خیلی دشوار است. وقتی که از صدایت گرفته تا لبخند و اخم‌هایت، زیر پوششی رنگانگ به نام ماسک، به‌اجبار نهان می‌شود، فقط تو می‌مانی و نگاه‌های نگران و مشکوک دو چشم. اینجاست که حس بی‌تفاوتی و عدم اطمینان به دیگری، لابه‌لای ملکول‌های هوا جا خوش می‌کند. پس از هشت‌ماه زندگی اجباری با کرونا، همچنان استفاده از ماسک مهمترین شیوه پیشگیری است. ماسک زدن، حکم الزام بقا دارد. حالا از سوپرمارکت و داروخانه گرفته تا لباس‌فروشی و خیاطی‌، ماسک را در ویترین هر فروشگاهی به راحتی می‌توانی بیابی. هم ماسک‌های یکبارمصرف دولتی و هم نوع لاکچری میلیونی اش. درمیان این حجم زیاد تنوع، اما خبری از عرضه ماسک مخصوص ناشنوایان نیست. لب‌های ناشنوا در این بحران نیز بسته شدند. هرچه بیشتر از بحران می‌گذرد، روزبه روز ناشنوا خانه‌نشین‌تر می‌شود. پرسش مهمی که مطرح می‌شود اینکه ناشنوایان در این بحران نیز، از حضور در جامعه محروم شدند؟

بار سنگین ارتباط بر دوش ناشنوا

به نوشته روزنامه صبح ساحل، افراد ناشنوا با لب‌خوانی ارتباط برقرار می‌کنند. این افراد در بحران کرونا، به دلیل استفاده جامعه از ماسک، نمی‌توانند لب‌خوانی کنند. همین موضوع موجب مشکل در برقراری ارتباط‌شان می‌شود. استفاده از ماسک شفاف، در طول بحران کرونا، موجب احساس امنیت بیشتری در ناشنوایان می‌شود. این ماسک‌ها دارای یک قسمت شفاف روی دهان است. از این طریق لب‌ها دیده می‌شوند و لب‌خوانی آسان است. بسیاری از NGO های فعال ناشنوایان، از منزوی شدن افراد ناشنوا در بحران کرونا هشدار داده‌اند. به گفته‌ی این انجمن‌ها، میلیون‌ها نفر از ناشنوایان، در صورت در دسترس نبودن ماسک شفاف، با مشکلات بسیاری روبه‌رو می‌شوند. طبق آمار اداره کل بهزیستی هرمزگان، سه هزار و 984 ناشنوا، کم‌شنوا و دارای مشکل گفتاری در استان زندگی می‌کنند. هیچ مرکز تولیدی ماسک ناشنوایان اما در استان فعال نیست.به گفته‌ی روابط عمومی بهزیستی، تولیدکننده‌های استان، از تولید ماسک مخصوص ناشنوایان استقبال نکردند؛ اما این پرسش پابرجاست که چرا بهزیستی از مراکز عرضه این ماسک‌ها در کشور این ماسک‌ها را تهیه و در اختیار متقاضیان قرار نداده است؟ «فاطمه عابدی‌فر»، مترجم زبان اشاره و عضو افتخاری کانون ناشنوایان هرمزگان، می‌گوید حقوق ناشنوایان تنها در بحران کرونا نیست که نادیده گرفته‌شده است. او می‌گوید ناشنوایان بیش از هر چیز، به «مناسب‌سازی اجتماعی» نیاز دارند. او ادامه می‌دهد: «هیچ مرکزی در استان هرمزگان عرضه‌کننده ماسک شفاف نیست. این وظیفه بهزیستی است که ماسک را از استان‌های دیگر تهیه و برای خرید در اختیار ناشنوایان قرار دهد». او عدم تحقق نیاز‌های گذشته‌ را دلیل بی‌انگیزگی پیگیری و درخواست ماسک، از سوی کانون ناشنوایان استان به اداره کل بهزیستی عنوان می‌کند.

جای خالی مترجم در ادارات

«چند شب پیش دوستم بیمار شده بود. به‌اجبار به بیمارستان رفتیم. هردو ناشنوا بودیم. در بیمارستان چون کادر پزشکی همه از ماسک استفاده کرده بودند، نمی‌توانستم به‌خوبی ارتباط برقرار کنیم. هرچه از پزشک می‌خواستیم که ماسکش را بردارد تا بتوانیم لب‌خوانی کنیم اما او نمی‌پذیرفت. هیچ‌کدام از پرستاران هم‌زبان اشاره را بلد نبودند. مترجمی هم آنجا نبود که به ما کمک کند. درنهایت به خانه بازگشتیم». فاطمه عابدی‌فر خاطره یکی از اعضای کانون ناشنوای استان را تعریف می‌کند. همه ناشنوایان استان در مراجعه به ادارات مختلف با مشکل ارتباطی روبرو هستند. در بحران، به دلیل استفاده ماسک، این مشکل دوچندان شده است. عابدی‌فر می‌گوید که بارها به ادارات پیشنهاد داده‌شده تا چند مترجم ناشنوا را برای مراجعان ناشنوا استخدام کنند اما پذیرفته‌نشده است. او می‌گوید حتی پیشنهاد برگزاری کلاس آموزشی زبان اشاره رایگان برای کارکنان نیز، از سوی کانون ناشنوایان به ادارات ارائه‌شده اما استقبالی نشده است. او می‌گوید: «زبان اشاره را تنها ناشنوایان و خانواده‌شان نباید بیاموزند. چون ناشنوایان عضوی از جامعه هستند، جامعه باید از این زبان شناخت داشته باشد. همان‌طور که برای زبان انگلیسی در مدارس برنامه‌ریزی می‌شود، باید یک محتوای آموزشی تدریس زبان اشاره نیز پیش‌بینی شود». ناشنوایان مجبور هستند همیشه با خود یک مترجم به همراه داشته باشند. آیا نباید در ادارات، برای ارتباط و خدمت‌رسانی بهتر به بخشی از اعضای جامعه، آموزش زبان اشاره جزو کارگاه‌های آموزشی کارکنان قرار گیرد؟

 ظرف خالی صداوسیما

مشکل ناشنوایان تنها به استفاده از ماسک ختم نمی‌شود. آموزش در مقابله با بحران معضل دیگری است که با آن روبرو هستند. محتوای آموزشی پروتکل‌های بهداشتی، در نخستین روزهای ورود کرونا به کشور، در فضای مجازی و رسانه‌ها منتشر شد. در میان سیل عظیم این دادها، خبری از محتوای آموزشی مخصوص ناشنوایان نبود. از بیلبوردهای سطح شهرها گرفته تا ویدئوهای آموزشی که در شبکه‌های تلویزیونی رسمی کشور پخش شد. هیچ‌کدام از این محتواها، مناسب ناشنوایان نبود. جای خالی محتوای آموزشی مخصوص ناشنوایان، هنوز نیز پس از هفت ماه به چشم می‌خورد. همین موضوع این پرسش مهم را به وجود می‌آورد که آیا در این همه‌گیری نیز، این قشر از جامعه کنار گذاشته شدند؟ به گفته‌ی روابط عمومی بهزیستی استان، محتوای آموزشی بهداشتی و مراقبتی مناسب کلیه گروه‌های هدف این سازمان، در بحران کرونا برای همه مراکز بهزیستی شهرستان‌ها ارسال‌شده است. بسیاری از ناشنوایان از وجود این محتواها ابراز بی‌اطلاعی کرده‌اند. در کانال‌های خبری و اطلاع‌رسانی پربازدید شهرستان‌های استان اما خبری از اشتراک این محتوا نیست. این موضوع نشان‌دهنده‌ی ضعف ارتباط بهزیستی با رسانه‌ها در انتقال محتوای مخصوص معلولان است. جالب این است که حتی در سایت صداوسیمای خلیج‌فارس نیز محتوای آموزشی مخصوص ناشنوایان وجود ندارد. علاوه بر آن اخبار استان نیز بدون مترجم ناشنوایان پخش می‌شود. علت را از صداوسیمای مرکز خلیج‌فارس جویا می‌شوم. پاسخی اما از سوی روابط عمومی این شبکه ملی به دستم نمی‌رسد. طبق بررسی آرشیو شبکه، برنامه‌ی آموزشی مخصوص ناشنوایان نیز در شبکه خلیج‌فارس پخش نشده است. در راستای اجرای قانون حمایت از حقوق معلولان، صداوسیما موظف به تولید حداقل 5 ساعت برنامه رایگان در هفته با موضوع آگاه‌سازی است. با توجه به بحران همه‌گیری کرونا، لزوم افزایش این برنامه‌های آموزشی بیشتر نیز شده است. ناشنوایان استان از آموزش بحران در رسانه‌ی ملی نیز بی‌بهره‌‌اند.

 قانونی که اجرا نمی‌شود

قانون جامع حمایت از حقوق معلولان سال ۸۳ به تصویب مجلس شورای اسلامی رسید. پس از گذشت بیش از یک دهه از تصویب این قانون، اما برخی از مواد آن اجرایی نشد. طرح بازنگری این قانون دو سال طول کشید. اسفندماه ۹۶ این طرح در مجلس تصویب شد. سال ۹۷ شورای نگهبان این طرح را تائید کرد. مناسب‌سازی و دسترسی و تردد و تحرک، خدمات بهداشتی، درمانی و توان‌بخشی، امور ورزشی، فرهنگی، هنری و آموزشی، کارآفرینی و اشتغال، مسکن، فرهنگ‌سازی و ارتقاء آگاهی عمومی، حمایتهای قضایی و تسهیلات مالیاتی، معیشت و تسهیلات اداری، شورای هماهنگی امور افراد دارای معلولیت از مواد اصلی این قانون است. به گفته‌ی فعالان حقوقی و سمن‌های ناشنوایان، این قانون تاکنون به‌خوبی اجرایی نشده است. در بحران کرونا این نقص‌های اجرایی نمود بیشتری پیداکرده است. سازمان‌های مسئول با پرتاب توپ در زمین یکدیگر، شانه از زیر بار مسئولیت اجرا و انجام وظایف خود خالی می‌کنند. ناشنوایان و سایر معلولان استان تا کی نباید سهمی از جامعه داشته باشند؟ در بحرانی که بخش زیادی از جامعه را به انزوا کشانده است، ناشنوایان که امکانات اولیه ارتباطی را ندارند، چگونه برای زندگی در جامعه باید تلاش کنند؟ تا کی سازمان‌های متولی، با بهانه‌های مختلف، توجه به وضعیت ناشنوایان را به‌عنوان موضوع کم‌اهمیت در بحران تعبیر می‌کنند؟
دیدگاه ها (0)
img