خبر قتل فجیع "داریوش مهرجویی" و همسرش "وحیده محمدی فر" هنوز کاملاً پخش نشده بود که شایعهها در خصوص نحوه وقوع ماجرا شروع شد که البته به زودی هم تکذیب شدند. به دنبال اظهار نظرها با خود گفتم چگونه در این مدت بسیار کم عده ای توانستند این همه شایعه بسازند؟ بعید نیست هم اکنون با اظهار نظرات خود واقعیت را به سمتی منحرف کنند به خصوص که یکی از هنرمندان غیرمسئولانه گفته بود "خوب شد اقلاً خود را نکشت".
«جسد تکهتکه شده را که در آسانسور میگذاشتند، ضعف کردم». دوستم چند روز پیش از مسافرت برگشته بود. در تماساش با من، از اضطراب و ناراحتی بسیارش پس از دیدن فیلم و خواندن خبر قتل «بابک خرمدین» گفت. او گفت در این چند روز اینترنت نداشته و اخبار را دنبال نمیکردهاست. فیلمهای روز قتل و مصاحبه پدر و مادر مقتول را چند روز تاخیر در بسیاری از رسانههای داخلی و خارجی دیدهاست. از حجم خشونتی که اتفاق افتاده، بسیار وحشتزده بود. میگفت در یک رسانه رسمی خوانده که مادر و پدر مقتول، حتی مشکل روانی هم نداشتهاند. همین خبر باز او را بیشتر ترسانده بود. او تنها یک نمونه از مخاطبانی است که نحوه پوشش اخبار حوادث، اینچنین تحت تاثیر قرارش داده.