03

دی

1403


اجتماعی

24 آبان 1402 09:42 0 کامنت

المان‌ها می‌توانند از مولفه‌های اصلی معرفی یک شهر در ابعاد مختلف فرهنگی، اجتماعی، تاریخی و غیره باشند. ایجاد این نمادها به خصوص در سال‌های اخیر یکی از کارکردهای مدیریت شهری محسوب می‌شود به طوری که هر چند وقت یکبار شاهد رونمایی از یک المان در سطح شهر هستیم. این رویکرد نکات مثبت و منفی دارد؛ ایجاد یک المان‌ با شاخصه‌های لازم به پویایی شهر و ایجاد احساس رضایت در شهروندان کمک می‌کند که این از نکات مثبت است. به عنوان مثال، المان «صیادان آفتاب» در ساحل سورو از معدود نمونه‌های موفق المان شهری در بندرعباس است که در طراحی آن به هویت شهری توجه ویژه‌ای شده و جانمایی درست آن نیز فضا را برای استفاده و استقبال شهروندان بوجود آورده است. اما برخی از المان‌های ایجاد شده اخیر نه تنها رضایت شهروندان را به دنبال نداشته که به نظر می‌رسد تفکر خاصی در پس ایجاد آن نیز نبوده است و صرفا به عنوان یک گزینه سطحی برای زیباسازی شهر ایجاد شده که شاید حتی پس از قرارگیری این هدف را هم نتوانسته محقق کند. در همین راستا با «فرنوش مخلص»، دکتری منظر شهری و عضو هیئت علمی پژوهشکده هنر، معماری و شهرسازی نظر گفتگو کرده‌ایم. این پژوهشگر در آسیب شناسی چند نمونه از المان‌های شهری بندرعباس گفت:«المان‌های موجود عموماً در مسیر گذر و یا در مسیر خیابان‌ها و در دید سواره است. بنابراین نقش کارکردی- اجتماعی نداشته و تنها در یک دید بصری قابل ارزیابی هستند». شرح این مصاحبه در ادامه آمده است.

             

در المان‌های طراحی شده برای شهر بندرعباس جای خالی چه چیز را مشاهده می‌کنید؟
برای ارزیابی درست از المان‌های یک مکان مؤلفه‌های مختلفی مانند مؤلفه‌های دسترسی، کارکردی، اجتماعی، خوانایی و هویتی مورد توجه است. المان‌های شهر را می‌توان در دو دسته کلی بررسی کرد: بررسی از حیث هویتی و عطف شهری و بررسی از حیث کارکردی و دسترسی.هر مبلمان شهری را نمی‌توان المان خواند تعداد کمی از مبلمان‌های شهری بندرعباس را می‌توان در دسته المان‌های شهری با ویژگی‌های تاریخی، نشانه‌ای و طراحی متناسب با بستر طبیعی-تاریخی آن ارزیابی کرد. مبلمان‌هایی چون نورپردازی شبانه بر روی پل سواره، تیرهای برق وسط بلوار، مجسمه‌های نمادین وسط بلوارها،... به عنوان یک المان شهری محسوب نمی‌شوند. بلکه صرفاً مبلمان شهری با شکلی تقلیدی از سایر شهرهای دیگر نمود دارند که نمی‌توانند نقش نشانه‌ای و هویتی برای این شهر ایفا کنند.مبلمان شهری، در نقش یک نشانه و المان شهری زمانی به عطف و نماد شهری تبدیل می‌شوند که بتوانند در ارتباط با اجتماع و در پیوند با شرایط مکانی و مطالبه‌ای محیط نقش ایفا کنند. المان‌های موجود عموماً در مسیر گذر  یا در مسیر خیابان‌ها و در دید سواره است. بنابراین نقش کارکردی- اجتماعی نداشته و تنها در یک دید بصری قابل ارزیابی هستند. 
در المان‌های شهر بندرعباس، مکانیابی درست آنها در ارتباط با زندگی اجتماعی، قرارگیری در نقاط عطف دسترسی برای تأکید بر مکان‌های مختلف چون مرکز محلات، تقاطع راه‌ها و مرکزشهر و عدم تعریف فضای جمعی برای زندگی شهروندان در بازه زندگی روز و شب صورت نگرفته است. به‌ویژه در شهری مانند بندرعباس که با شرایط اقلیمی و محیطی، ساعات شب از حیث حضور اجتماع و کارکردهای شهری زمان فعال‌تری نسبت به روز برای حیات شهر به شمار می‌آید، المان‌های شبانه آن ضعیف و نادیده گرفته شده است. 
     
       
 از دیدگاه شما این المان‌ها با هویت و تاریخ این شهر همخوانی دارند یا معرف و یادبودی برای شهر محسوب می‌شوند؟
فارغ از مکان‌یابی المان‌ها، پاره‌ای از المان‌ها که معیشت، شرایط زندگی و محیطی بندرعباس را خوانش می‌کنند، می‌توان به عنوان المان‌های هویتی نام برد. اما عموم المان‌های شهر در نقش یک هنر شهری مانند مجسمه یا دیوارنگاری نمود یافته که نقش کارکردی نیز ندارند. 
به این معنا که پاره‌ای از این هنرهای شهری علی‌رغم روایت محیطی و معیشتی شهر، خوانشی تاریخی از شهر ندارند و خود به‌عنوان عطفی فضایی برای خوانش فضاهای جمعی و تقویت وحدت فضایی شهروندان از شهر نقش ایفا نمی‌کنند. المانی را می‌توان یادبود خواند که نقش اجتماعی-کارکردی دارد و در ارتباط مستقیم با زیست مردم باشد. این المان‌ها باید به عنوان یک عطف‌شهری عامل تقویت فضای جمعی بوده و طیف وسیعی از اجتماع را به خود جذب نمایند.
 حاصل آن ارتقای خوانایی مکان، افزایش امنیت محیطی و تقویت حس تعلق خاطر شهروندان به شهر خواهد بود. از طرفی به‌عنوان نشانه‌های شهری می‌توانند معرف مهمی از تاریخ، هویت معیشتی-اجتماعی و شرایط محیطی شهر برای گردشگران باشند. از این بعد، المان‌های بندرعباس نقش کافی و خوانایی در این روایت ندارند. 
  
به‌طورکلی در طراحی المان‌ها به چه مواردی باید توجه کرد؟
منظر شهر درک انسان از نمادهای شهری است. نمادها در ذهن انسان تولید و فهم می‌شوند. در واقع منظر شهری ادراک شهروندان از شهر است که به واسطه نمادهای شهری مانند کوچه، خیابان، دریا، فضای جمعی، نظرگاه، مبلمان شهری و هنر شهری،... صورت می‌گیرد.
احیا و تقویت هویت مکان توسط افراد در محیط از يك سو حاصل ارتباطات درونی، تصورات ذهنی، خصوصیات محیطي، مبانی فرهنگی و اعتقادت افراد بوده و از طرف دیگر متأثر از بسترهای بیرونی در محیط نظیر نوع طراحی، سازمان محیط، دسترسی، کالبد و عملکرد است. المان‌های شهری علاوه بر زیبایی باید نقش کارکردی و روایتی خوانایی برای شهر داشته باشند. 
زیبایی امری تک‌بعدی و بسیط نیست؛ بلکه امری مرکب از معانی و ادراک مخاطبان است. آنچه قابل فهم باشد و بتوان معنا و ادراک از آن تفسیر شود، پس یک پدیده زیبا است. المان‌ها از جنس زیبایی فرمی هستند؛ وابسته به خاطرات مخاطب از بستر جامعه. اگر در جایگاه درستی تعریف و قرار داده شوند می‌توانند یکی از راه‌های امن‌کردن شهرها و شناخت شهروندان از شهر باشند. حس آشنابودن و تسلط به فضاهای شهر احساس تعلق و امنیت را فراهم خواهد کرد. از دستاوردهای المان‌ها به عنوان ابزارهای یک منظر خوانا، حس تعلق به مکان و شهر و به دنبال آن وجود چشم ناظر در مسیر ارتقای ادراکی شهر است. 
از این جهت ویژگی‌های یک المان شهری مهم‌تر از برشماردن انواع و دسته‌بندی کردن آنها است. وقتی به دسته‌بندی شکلی و تک‌بعدی روی آورده می‌شود از همان نقطه انحراف از مفهوم کارکردی و معنایی المان‌ها و مبلمان‌های شهری و سوق‌یافتن به هنری کالبدی فارغ از زمینه، آغاز می‌شود. یک المان شهری به عنوان گونه‌ای از مبلمان‌های شهر باید بتواند در مکان قرارگیری خود نقش‌های زیبایی، اجتماعی، کارکردی، خوانایی، هویتی، امنیتی و دسترسی را ایفا کند. المان در شهر باید در ارتباط مستقیم با مردم بوده و بتواند با خوانش صحیح و درست از هویت و تاریخ مکان تعریف، و مکانیابی درستی برای ارائه آن به شهروندان گزینش شود. در این شرایط این المان می‌تواند عطف فضایی خوبی برای تعریف یا تقویت فضای جمعی در شهر، افزایش ایمنی در ساعات مختلف پویایی شهر، جذب گروه‌های اجتماعی مختلف و به موجب آن افزایش امنیت و وحدت فضایی را فراهم نماید. بنابراین در مدیریت مؤلفه‌های کمی مانند مبلمان و المان‌های شهری در منظر شهر، باید به سه روش توجه کرد: اول به مدیریت تکنیکی مبلمان‌های شهری که بر مکانیابی درست و انتخاب صحیح و هوشمندانه از خوانش مفاهیم شهر تأکید دارد. دوم، داشتن رویکردی کل‌نگر که در آن شهر یک سیستم یکپارچه است و با شناخت درست و واحد از آن می‌توان اقدامی مؤثر در جهت خوانایی و حس تعلق خاطر شهروندان به شهر ایجاد نمود. در این خوانش صحیح است که می‌توان از مبلمان‌های شهری به عنوان المان‌های نمادین و هویتی بهره برد.  سوم، رویکرد ابزاری شامل انتخاب ابزار مناسب با سازمان شهر و مطالبات شهروندان در خوانش مفاهیم منظرشهر.
 
   

  

 از دید بصری و متریال المان‌های مذکور را چگونه ارزیابی می‌کنید؟
 صرف نظر از تحلیل خوانش درست مفاهیم هویتی مبلمان‌ها، در یک قاب تصویر، از دید بصری قابل قبول هستند. از این جهت که دید ناظر را درگیر می‌کند و روایتی هنری از محیط شهری دریایی دارد. تأکید بر رنگ و پوشش مردم، معیشت و جریان زندگی دریایی، تأکید بر نخل به عنوان نمادی طبیعی از شهر، روایت یک سکانس از بازی کودکانه،...از نقاط مثبت مبلمان‌های شهری بندرعباس هستند. اما از زاویه دید بصری دو نکته انتقادی بر آن وارد است؛ علی‌رغم ظرفیت‌های خوانایی و هویتی مبلمان‌های طراحی شده، از آنجاییکه عموماً در مسیر گذر و در دید سواره هستند نمی‌توانند ادراک کامل و خوانایی از شهر را ارائه دهند. از این حیث برای آنکه این مبلمان را المان شهری بخوانیم باید تأمل کرد. المان با وجود فاکتورهای اجتماعی، ابزاری برای خوانایی سازمان فضایی شهر، ایجاد عطف فضایی و کارکردهای وابسته به آن تعریف و ارزیابی می‌گردد. در بستر شهر بندرعباس مبلمان‌های شهری عموماً فارغ از ویژگی‌های ارزیابی المانی می‌باشند. 
با تکیه بر شرایط محیطی و اقلیمی بندرعباس که زندگی شبانه پویاتری از زندگی روزانه دارد، نورپردازی شبانه، بسیار اهمیت دارد. این نورپردازی به عنوان یکی از المان‌های مهم شهری که منوط به بازه مهمی از حیات منظرشهری است، چندان کافی نبوده است. نــور بــه عنــوان عنصــر غیــرکالبــدی منظــر شــهری نقــش بــه ســزایی در تــداوم حیــات شهرنشــینی شــهروندان در شــب و شــکل‌گیری منظــر شــبانه شــهر ایفــا می‌کنــد. شـکل‌گیری تعامـلات اجتماعـی و ارتقـای سـطح کیفـی فضاهای جمعی به واسطه نورپردازی‌های شبانه مقولـه‌ای اسـت کـه در جوامـع مدنـی بسـیار بـدان پرداختـه می‌شـود. از آنجـا کـه نورپـردازی شـهری اقـدام ویـژه‌ای جهـت ارتقای امنیت شهر، تسـهیل تـداوم حیـات جمعـی در زندگــی شــبانه شهر و تداوم خوانایی شهر در طول شبانه روز است، توجه به آن از الزامات مدیریت شهری بندرعباس بوده که با مکانیابی درست و  تأکید بر تمرکز نورپردازی در فضاهای پیاده و اجتماعی بر ارتقای کیفی منظر شهر و افزایش همبستگی اجتماعی گام مثبتی بردارد. 

دیدگاه ها (0)
img