انتظارات واقع بینانه از آینده روابط اقتصادی تهران ریاض


نویسنده: مصطفی دولخانی

حدود9 ماه پیش بود که روابط دو کشور ایران و عربستان در چارچوب روند فراز و فرودانه چند دهه اخیر دوباره  و در چارچوب تفاهم نامه‌ای امنیتی و با میانجی‌گری چین احیا شد. البته کاستن نقش چین به میانجی‌گری صرف به نظر دقیق نیست چه آنکه اژدهای زرد با توجه به روابط نزدیکی که با هر دو کشور ایران و عربستان دارد، به نوعی تضمین کننده این احیای روابط هم بوده است.
  
اهمیت و ارزش بالای این احیای روابط از سوی کمتر فرد دلسوز و دغدغه‌مندی به منافع ملی کشور و مصالح منطقه مورد تردید است، اما آنچه شیرینی چنین تحولات ارزشمندی را برجسته می کند، گسترش آن به سایر زمینه‌ها به ویژه بعد اقتصادی و تجاریست چون در این صورت ملت‌های دو کشور و همینطور منطقه از انتفاع دوچندانی بهره‌مند 
می‌شوند. 
همینطور ضمن رونق یافتن و شکوفاتر شدن اقتصاد دو کشور و منطقه، گسترش مراودات اقتصادی و درهم تنیده شدن هر چه بیشتر اقتصاد این کشورها با هم، تضمین قدرتمندی برای روابط سیاسی و امنیتی آنها نیز محسوب می شود.
در این مدت نه ماهه اخیر هم آنچه مورد تاکیدبخشی از نخبگان، کارشناسان و حتی فعالین اقتصادی کشور بوده است، سرعت بخشیدن به بهبود روابط اقتصادی دو کشور است، اما ضمن تاکید بر بهبود و گسترش هر چه بیشتر روابط اقتصادی دو کشور باید به این روابط نگاهی واقع‌بینانه هم داشت، چون هر گونه نگاه غیرمنطقی در این فرآیند ما را از رسیدن به هدف دور می سازد.
اولین نکته اینکه علت اصلی احیای روابط دو کشور تشخیص دو کشور بر احیای روابط پس از چند سال رابطه خصومت‌آمیز با یکدیگر بوده است. این یعنی آنکه سایه  موضوعات امنیتی بر روابط دو کشور بسیار سنگین است پس ورود به فاز اقتصادی در ابعاد گسترده مستلزم سپری شدن زمان بیشتر و ایجاد زیر ساخت‌ها و بسترهای مربوطه است.
خاصه آنکه بخش اقتصادی و تجاری دو کشور چند سال از یکدیگر دچار انفصال بوده و اطلاعات زیر بخش‌های اقتصادی و تجاری‌شان از یکدیگر هم روزآمد نشده چون در این مدت در هر دو سو به ویژه از سمت طرف عربستانی تحولات جدیدی را شاهدیم، چه آنکه به نظر می آید عربستان می خواهد اقتصادش را از شر تک محصولی بودن صرف نجات داده و برای تبدیل شدنش به هاب منطقه‌ای ترانزیتی و گردشگری خیز بزرگی برداشته است. 
عامل مهم دیگر نقش بسیار پررنگ تحریم های سنگین آمریکا بر مراودات اقتصادی و تجاری دو کشور است.
اگرچه بهبود روابط کشورمان با عربستان سعودی بدون چراغ سبز آمریکا به عربستان نبوده، اما سیاست محوری کنونی آمریکا اعمال تحریم های سنگین علیه کشورمان است که مانع بزرگی در گسترش روابط اقتصادی تهران و ریاض است چون این تحریم ها باعث افزایش چشمگیر ریسک سرمایه گذاری در کشورمان شده است. البته نپیوستن ما به FATF هم عامل بازدارنده دیگریست که نوعی تحریم خود خواسته برای ما محسوب می شود.
اقتصاد نفتی هر دو طرف و همینطور برخی تضادهای ایدئولوژیک هم چالش دیگریست که باید به عنوان موانعی دیگر از آن یاد
 کرد.
البته در کنار این موانع که عمدتا هم قابل حل هستند، مزیت‌های بسیاری در گسترش روابط اقتصادی-تجاری وجود دارد.مثلا گسترش روابط اقتصادی با عربستان تسهیلگر گسترش روابط اقتصادی ایران با سایر کشورهای حوزه خلیج فارس به ویژه کویت و بحرین است. همینطور می توان از این بهبود برای گسترش روابط با کشورهای حوزه دریای سرخ هم بهره‌مند شد.
منافع دیگر بویژه استفاده از منابع بانک توسعه اسلامی که مرکز آن در ریاض است و سیستم مالی آن هم ربوی نیست و می‌توان از سود پروژه‌های مشترک اقساط وام هایش را پرداخت هم نکته مهمیست.
سایر زمینه ها مثل گردشگری، معدن، پتروشیمی، محصولات کشاورزی، صنایع دستی و... هم می تواند به عنوان پتانسیل‌های قابل توجهی در گسترش روابط اقتصادی دو کشور در نظر گرفته شود.امید است شاهد استمرار و گسترش اتمسفر کنونی در میان کشورهای مسلمان منطقه باشیم که محور آن دور شدن از منازعات و رقابت‌های امنیتی نظامی و حرکت به سمت رقابت‌های اقتصادی همکاری محور باشد.
برای این مطلب تا کنون نظری ثبت نشده‌ است.
0 / 200
  • نظر شما پس از بررسی و تایید منتشر خواهد شد.
  • لطفا از بکاربردن الفاظ رکیک، توهین و تهمت به اشخاص حقیقی و حقوقی خودداری کنید.

آخرین خبرها