12

مهر

1403


حوادث

12 مرداد 1394 10:24 0 کامنت

صبح ساحل، حوادث - با وقوع دو حادثه آتش سوزي هفته گذشته و مرگ چهارنفر، مانند هميشه توجه ها براي چندصباحي به اصول ايمني و تجهيزات مقابله با بحران و مانند آن جلب مي شود که معلوم هم نيست تا چه حد به اقدام عملي منجر شود يا نشود. برخي که در مقام بالادست سختگيري براي تجهيز ساختمان ها را ضروري مي بينند و در نتيجه مديران ساختمان ها و سازندگان هم براي مدتي رعايت اصول ايمني را بر خود واجب مي بينند، اما باز هم تاريخ  تکرار مي شود، روز از نو روزي از نو. اما چرا اين روند تجهيز ساختمان ها و اماکن به وسايل ايمني و رعايت قانون از سوي مديران ساختمان ها و سازندگان آنها با عنوان يک اصل رعايت نمي شود و اصلاً چرا پس از تاييد خريده مي شود و مردم هم در آن سکونت مي کنند يا به عنوان کسبه مشغول کار؟ چند بار ديگر بايد بلايي همچون اتفاقات رخ داد. پيش آيد تا باور کنيم آتش و سيل و زلزله و هر آنچه حوادث غيرمترقبه خوانده مي شود فقط براي همسايه نيست. مجتمعي که روز پنجشنبه به دنبال حادثه آتش سوزي 3 نفر در آن جان دادند، 48  واحد مسکوني و 449 واحد تجاري دارد،در کدام کشوري چنين مي شود که هيچ يک از مالکان و موجران اصلاً اعتنايي به پله هاي اضطراري و پشت بام قفل شده آن نکنند. اصلاً کجاي دنيا چنين مي شود که عده اي بوي سوختگي در مجتمع به مشامشان برسد و بي تفاوت بگذرند. شايد پاسخ اين باشد که «در جايي که پارکينگ به واحدهاي تجاري تبديل  مي شودو پايان کار داده مي شود» چنين اتفاقي هم طبيعي است. در عمليات نجات تنها يک پله بالابر وجود دارد و آتش نشان ماسک همراه ندارد و هيچ يک از نهادهاي ايمني و نجات در اين شهر که مرکز استان و دومين قطب اقتصادي کشور است، دستگاه مکنده اي ندارند که دود متصاعد شده که در حال فوران از ساختمان 9 طيقه است را به بيرون بکشد و به سمت انسان هاي بي پناه، پشت در بام مانده و به منزل پناه آورده نرود و سه نفر بي گناه را به کام مرگ نکشاند، و با وجود همه اين نواقص مسوولان هنوز و هربار و هر سال از تکميل تجهيزات قصه سر مي دهند و يکديگر را تحسين  مي کنند و به يکديگر لوح هاي سپاس مي دهند، آن هم براي آزمون هايي که نداده اند  چرا که حادثه اي رخ نداده که توان و قدرت مقابله با بحران سنجيده شود. خيل پاسخ ها براي همه چراها و ابهام ها در بين مردم ومسوولان وجود دارد اما يک پاسخ بسيار روشن کننده تر از همه است يک پاسخ که مي تواند چگونگي رفتارهايمان که شهر را به اينجا رسانده توجيه کند. شهري که باوجود چنددهه شروع بلندمرتبه سازي اش و برخوردار شدن از مجتمع هاي تجاري - مسکوني و تجمع آنها در نقطه پرتردد شهر و برق و جلاي نماهاي ساختماه هايش در دو آتش سوزي نه چندان بزرگ آن، چهارنفر جان دادند و و آن پاسخ هم اين است که همه چشم بر روي همه آنچه دوروبرمان مي گذرد بسته ايم. هرکس فقط امروز و اين لحظه را مي بيند، آن کس که مي سازد فقط به فکر فروش است، آن کس که مي خرد فقط به فکر خريد و بهره است و هرکس به فکر نجات کشتي خود است دريغ آنکه آنکس که آن طرف تر کشتي را با قانون شکني سوراخ مي کند در واقع تو را هم غرق مي کند. قوانين ايمني ساخت وساز سالهاست که وجود دارد اما يک ساختمان نمونه هم در اين شهر يافت نمي شود که بتوان الگو قرار داد. اينها نشان مي دهد هنوز نمي دانيم توسعه فقط رشد عددي نيست، بلکه توسعه شاخضي است که ابعاد کيفي آن مهمتر است و به جاي آنکه به ظاهر شهرمان را زيبا بسازيم بايد ببينيم چه اندازه ساختمان ها و بناهايي که ساخته مي شوند در مقابل خطر تهديد جان انسان ها ايمن ومحافظ هستند. در مقابل هزينه اي که صرف نما و زيبايي آن شده چقدر صرف در امان بودن و تضمين جان انساني که در آن به سر خواهد برد شده است و مي شود.

شايسته است به عنوان شهروند قدرشناس زحمات آتش نشاناني باشيم که آخرهفته گذشته در اوج گرماي مردادماه به دل آتش زدند و با جانفشاني هاي خود جان عده بسياري را نجات دادند، ازجان گذشتگان با تجهيزات کافي و ناکافي، خسته و بي خواب در دو حادثه هم مصدوم داشتند هم دوست و همکار عزيزشان را از دست دادند. کار آنها هيچ گاه با حقوق هاي (احتمالا) اندکشان جبران نمي شود و سپاس گزاري شهروندان تنها شايد دلگرمي آنها در لحظات کاري هميشه دشوارشان باشد.

دیدگاه ها (0)
img