لزوم هوشیاری در پی تحولات سریع منطقه


نویسنده: مصطفی دولخانی

شاهد وقوع رویدادهای سریعی در تحولات امنیتی، نظامی و دیپلماتیک منطقه هستیم؛ سرعت بالای این رویدادهای درهم تنیده و وابسته به هم به حدی بالاست که اذهان را به تحیر واداشته است.
حمله‌ی حماس به اسرائیل، واکنش جنایت‌بار این رژیم به این حمله، درگیری‌های نظامی البته تا کنون کنترل‌شده حزب‌الله با این رژیم، تحولات بسیار مهم در تنگه‌ی راهبردی باب‌المندب، حمله‌ی موشکی کشورمان به مناطقی در سوریه، عراق و همینطور پاکستان و در جدیدترین تحول هم پاسخ پاکستان در حمله  به چند نقطه در خاک کشورمان با حمله‌ی هوایی.اگرچه و تا لحظه‌ی نگارش این یادداشت، کشته‌شدگان این تهاجم پاکستان همگی اتباع غیر‌ایرانی گزارش شده‌اند؛ ضمن آنکه باید دانست عنصر ملیت در تاسف از قتل انسان‌ها هیچ تغییری ایجاد نمی‌کند، اما به باور کارشناسان نباید از پیام‌های سیاسی خاص این اقدام پاکستان هم غافل شد.
در باب چرایی این اقدام خشم‌آگین اسلام‌آباد باید به چند نکته اشاره شود؛ در اولین مورد پاکستان قصد دارد اعلام کند، حاکمیتش برخلاف عراق و سوریه که چند روز قبل مورد حمله‌ی موشکی کشورمان قرار گرفت، نیم‌بند و ناقص نیست؛ چه آنکه این مناطق در بخشی از خاک پاکستان قرار دارند که صداهای جدایی‌طلبی‌شان ازجغرافیای سیاسی پاکستان بلند است و البته ریشه‌های مخصوص به خود هم دارد زیرا پس از تجزیه‌ی  هند و سر‌برآوردن پاکستان به عنوان کشوری نوپا، عنصر ملیت و ملت‌سازی برایش بسیار حیاتیست. موضوع دوم آنکه این کشور با جمعیت بالا، داشتن قدرت اتمی و بهره‌مندی از قدرت بالای نظامی متعارف می‌خواهد خود را بازیگری توانمند وچه بسا بالاتر از سایر کشورهای منطقه و اسلامی نشان دهد، کما اینکه پاکستان به عملیات‌های اینچنینی هند هم پاسخ‌های مشابهی داده.از دیگر سو ذیل این عنوان که کشته‌شدگان اتباعی غیر ایرانی واحتمالا پاکستانی هستند می‌خواهد از شدت تند بودن این پیام سیاسی هم بکاهد. خاصه آنکه مقامات ارشد این کشور در کپی‌برداری کامل از گفته‌های مقامات کشورمان پس از حمله‌ی موشکی ایران به مناطق مرزی پاکستان، همان الفاظ و ادبیات را به کار برده اند، الفاظی که بر احترام به تمامیت ارضی و لزوم گفتگو با یکدیگر تاکید دارد.
اما نگاهی به سیر تحولات گذشته و حال حقایق آشکاری از واقعیات را به ذهن متبادر می سازد؛ حقایقی چون ویژگی‌های ژئوپلیتیک انکارناپذیر منطقه‌ی ما، به طور مثال اینکه همسایگان ما همگی دولت‌هایی نوپا و فاقد پیشینه‌ی قابل توجه تاریخی به عنوان ملت دولت هستند و همین مفهوم لزوم هوشیاری بیش از پیشی را می‌طلبد. موضوع حیاتی دیگرقاعده‌ی مهم حاکم بر روابط بین‌الملل و آنکه فارغ از دین، مذهب، نژاد و عواملی از این دست، اصلی‌ترین موضوع برای هر کشوری منافع ملی آن کشور است و بس.
حوادث اخیر این حقیقت را به وضوح آشکار کرده، مثلا پس از حمله‌ی موشکی کشورمان به مقرهایی در کردستان عراق، شاهد واکنش شدید و خشم‌آلود دولت عراق و همینطور تشکیلات اقلیم کردستان عراق هستیم، حال آنکه چه مقامات اقلیم و چه دولت عراق حمایت‌های بی‌دریغ و حیاتی کشورمان در زمان سرنگونی صدام و حمله‌ی داعش، از این کشور را گویی فراموش کرده اند. خاصه آنکه بحث غرامت‌های ده‌ها میلیارد دلاری ناشی از جنگ تحمیلی که به اذعان سازمان ملل و اینکه دولت عراق آغازگر جنگ بوده برعهده‌ی این کشور است، مقامات کشورمان از سر لطف فعلا آن را مسکوت گذاشته‌اند.
از این روهمه باید بدانیم اتکای ما باید بر توانمندی ها، ظرفیت‌ها و قابلیت‌های خودمان باشد و لاغیر.حفظ ثبات و بقای کشور حیاتی‌ترین موضوع است. مردم مهمترین تکیه‌گاه حکومت‌ها هستند، تقویت انسجام ملی باید ملکه‌ی ذهن همگان باشد، اتکا به قوای نظامی و امنیتی ما و بنیه‌ی فرزندان کشور در این حوزه الزامیست، تقویت بنیه‌ی اقتصادی کشور هم اهمیتش از موارد ذکر شده اگر بیشتر نباشد کمتر نیست و همه‌ی این موارد از رهگذر مدیریت توانمند، تلطیف فضای سیاسی داخلی، میدان دادن به همه‌ی سلایق سیاسی و احترام به همه‌ی سبک‌های زندگی و توازن در سیاست خارجی می‌گذرد.

روزنامه صبح ساحل

برای این مطلب تا کنون نظری ثبت نشده‌ است.
0 / 200
  • نظر شما پس از بررسی و تایید منتشر خواهد شد.
  • لطفا از بکاربردن الفاظ رکیک، توهین و تهمت به اشخاص حقیقی و حقوقی خودداری کنید.

آخرین خبرها