30

آذر

1403


اجتماعی

10 بهمن 1402 08:11 0 کامنت
«اثری که من در این‌جا طرح می‌ریزم در روزهای بی‌فردای تنهایی سعادت‌آمیز اما تب‌آلودی به من القا شده‌است که نو برخاسته از بیماری، در اتاقم در ویلنوو کنار دریاچه لمان رودرروی گردوینی بلند قامت که رازدار اندیشه‌هایم بود به رویا می‌رفتم. من به اندیشه جان کسان درگذشته و روزهای مرده و سایه‌های دوست داشته‌ام که به دیدنم می‌آمدند دست به نوشتن بردم».
این‌ها سطوری از رمان سفر درونی اثر رومان رولان نویسنده‌ی زبان‌زد فرانسوی است. این نویسنده‌ی ایده‌آلیست علاوه بر چیرگی در نوشتن مقاله، نمایشنامه و رمان، توانسته در حیطه‌ی فعالیت‌های اجتماعی، مبارزه با فاشیسم و جستجوی صلح جهانی فعایت‌های کارآمد و مثمر ثمری به انجام برساند. رومن رولان در کتاب سفر درونی، موفق شده به یک خودزندگی‌نامه‌ی عارفانه، شاعرانه و حتی فلسفی برسد. رولان در این کتاب طوری به بررسی درونیات، افکار و احساسات خود می‌پردازد، که خواننده گمان می‌کند نویسنده در حال بازگو کردن درونیات اوست، انگار که مرز‌های بین فردی، زمانی و مکانی را درنَوردیده و توانسته به فهمی عام و کلی از اوضاع و احوال بشر برسد.
برای خواننده مواجهه با درونیات و سیر سفری که رولان از خویشتن آغاز می‌کند، می‌تواند شروعی برای رسیدن به بینش و دیدگاهی نو درباره‌ی جهان وشیوه‌ی واکنش به اوضاع و احوال پیرامون باشد. رولان به عنوان کسی که ارزش‌ها، افکار و عملکردی انسان‌دوستانه و صلح‌طلبانه در زندگی خود اتخاذ کرده، هنگامی که بررسی و بازنگری این درونیات می‌پردازد، مخاطب را با مسائلی روبه‌رو می‌کند، که کتاب‌های واکاوی خویش و خودیاری هم از عهده‌ی آن بر نمی‌آیند. در واقع این کتاب برای کسانی که می‌خواهند نسبت به خودشان و نوع بشر به شناختی درخور و موثر دست پیدا کنند، اثری شیرین، گیرا و کارآمد محسوب می‌شود.
جدا از محتوای بی‌نظیر کتاب، زبان و فرم بیانی آن آنقدر شاعرانه و لطیف است که مانند موجی آدمی را در خود فروبرده و با خود همراه می‌کند. رومن رولان در جایی از کتاب می‌نویسد: « در آن زندان سه‌گانه خانه قدیمی، سینه در فشارمانده خودم و دایره نحوست مرگ، جوانه وجدان کودکانه‌‎ام زیر نگاه‌های مضطرب مهر مادری روییدن گرفت. گیاهی نازکتاب، همزاد رستنی‌هایی که حیاط را و دیوارها را گل‌آذین می‌کردند. گلیسین و اطلسی، که نفخه زنده لبان یک‌روزه‌شان را با نفس مرده در می‌آمیختند. بمانندِ آن‌ها که پای در خاک دارند و سوی روشنایی گردن می‌کشند، زندانی خردسال، به انگیزش غریزه کور و هنوز در خواب مانده، راه‌های نادیدنی گریز را در هوا می‌جست». صداقت و واقع‌گرایی نویسنده و ارزشمندی باورها و خواسته‌هایش، فضای این کتاب را گرم و صمیمی می‌کند، طوری که انگار خواننده در خانه‌ی گرمی از آگاهی، صمیمیت و مهربانی پا گذاشته است. اگر خواهان تجربه‌یی نو در حیطه‌ی رسیدن به جهان‌بینی و خودشناسی هستید، خواندن کتاب سفر درونی از رومن رولان را از دست ندهید. 

روزنامه صبح ساحل

دیدگاه ها (0)
img