29

آبان

1403


اجتماعی

10 اردیبهشت 1403 08:20 0 کامنت
وقتی رابطه‌ی شرکای عاطفی دچار تنش می‌شود، اغلب از روشی برای برقراری روابط استفاده می‌کنند که مخرب و اسیب‌زا است. کلمات دردناک، توهین‌آمیز و برنده، زخم‌هایی نامرئی بر جای می‌گذارد که قادر است هر رابطه‌ای را در طول زمان از بین ببرد. وقتی شرکای صمیمی با هم دعوا می کنند، بیش از آن که بر حل و فصل مساله تمرکز کنند بر خروجی آن تمرکز می‌کنند، یعنی می‌خواهند از شرایط تنش‌زا هر چه سریع‌تر عبور کرده و قائله را ختم به خیر کنند و اغلب اوقات، تعاملات مخرب حل نشده باقی می ماند و به آرامی اعتماد را از بین می برد.
 اگر شریک زندگی پس از یک تعامل منفی، احساس پشیمانی واقعی از آنچه گفته‌است، داشته باشد، ممکن است بتواند بخشی از آسیب را جبران کند. اما، چندان اهمیتی ندارد که چقدر از گفته های خود متاسف است، تکرار همان کلمات آزاردهنده، توهین آمیز یا آسیب رسان در نهایت باعث می‌شود که زوجین نتوانند آرامش و اعتماد را دوباره ایجاد کنند. بسیاری از مردم از یک حقیقت اساسی آگاه نیستند و آن این است که هیچ کس صرفا در سنی که در حال حاضر است در یک بحث منفی شرکت نمی‌کند. در واقع افراد نه تنها با سن کنونی شریک عاطفی خود، که با کودکی و نوجوانی او هم در ارتباط هستند.
اختلافات شدید عاطفی دردناک اغلب منجر به عقب نشینی افراد به سنین پایین‌تر می‌شود و توان واکنش بالغانه را از بین می‌برد.. این امر مخصوصاً زمانی صادق است که در کودکی با هر یک از طرفین به شیوه‌ی مشابهی رفتار شده باشد و آسیب‌ها و عبارات مخرب زخمی قدیمی را در آن‌ها فعال کند. در نتیجه، هر دو شریک ممکن است نتوانند در زمانی که احساس می‌کنند مورد حمله قرار گرفته‌اند، متمرکز و شفاف مانده و رفتار عاقلانه‌یی از خود نشان دهند. بسیار مهم است زوجینی که می‌خواهند عشقی ایمن و عمیق‌تر ایجاد کنند،  حملات بد، مخرب و توهین‌آمیز را از دایره‌ی کلامی خود برای همیشه پاک کند، حتی استفاده گاه به گاه، تاثیرات منفی ماندگار و انباشته ای را بر جای می‌گذارد. دکتر رندی گانتر، زوج‌درمانگر و خانوده‌درمانگر امریکایی خرابکاران کلامی خطرناک که تیشه به ریشه‌ی ارتباط عاطفی می‌زنند را به هفت دسته تقسیم کرده‌است و توصیه می‌کند از این عبارات به هیچ‌عنوان استفاده نشود. 
 

 هفت رفتار نابودکننده‌ی ارتباط 

در اولین گام دکتر گانتر توضیح می‌دهد که "دیده شدن، شنیده شدن، تصدیق شدن و جدی گرفته شدن نیازهایی هستند که در اوایل زندگی شروع شده و در ایجاد احساس اهمیت در افراد موثر هستند. هنگامی که شخصی در مقابل شریکی قرار می‌گیرد که نه تنها گوش نمی دهد، بلکه هر تلاشی را که شخص برای شناخته شدن انجام می دهد بی اعتبار می‌کند، در نهایت دچار ترس و تردید خواهد شد. به این عبارات دقت کنید: تو اصلا نمی‌فهمی در مورد چه چیزی صحبت می‌کنی، تو عادت داری همه‌چیز را خراب کنی، چرا برای خودت داستان می‌بافی، من هرگز نخواستم تو را ناراحت کنم، مثل همیشه توی ذهن خودت از کوه کاه می‌سازی و ... . در این شکل از پاک کردن صورت مساله، رابطه در بن‌بستی از انکار قرار گرفته و طرفین نسبت به درک خود از مسائل دچار تردید و بی‌اعتمادی می‌شوند. تنبیه کردن در مقام دومین رفتار مخرب در ارتباط عاطفی شناخته می‌شود، گفتن این مساله که طرف مقابل کار اشتباهی انجام داده‌است که باید از آن خجالت بکشد یا اینکه احمق است یا رفتار غیرقابل قبولی دارد، به او می گوید که نمی تواند کاری را درست انجام دهد، درهیچ  صورتی درست رفتار نمی‌کند و مدام باید در پی اصلاح خود باشد. عباراتی مانند این که تو مثل یک بچه رفتار می‌کنی، چرا اول فکر نمی‌کنی، تا کی قرار است به این رفتار ادامه دهی، دوباره تصمیم احمقانه‌ای گرفتی و غیره باعث خرد شدن هسته‌ی روانی و هویتی طرف مقابل خواهد شد. 
سومین رفتاری که برای تداوم ارتباط بسیار مخرب است، بطلان نامیده می‌شود. یعنی روی تمام تلاش‌ها، اعمال و وجود طرف مقابل خط بطلان بکشید و او را نادیده بگیرید. آیا تا به حال شده است که کسی به شما بگوید آنچه شما ارائه می‌دهید بی‌ربط، ناکارآمد و غیرعقلانی است و وقتی سعی می کنید از خود دفاع کنید، حملاتش را دوبرابر کند و به شما این احساس را بدهد که هر کاری که انجام بدهید نخواهید توانست، پس بهتر است از تلاش دست بردارید؟ عبارات شامل بطلان دقیقا چنین افکار و احساساتی را در طرف مقابل ایجاد می‌کند، کافی است از چنین عباراتی استفاده کنید: باز هم مرا ناامید کردی، خودم می‌دانم که تو هرگز اصلاح نخواهی شد، شاید واقعا نمی‌فهمی، چرا باید در انجام کارها به تو اعتماد کنم؛ تا تاثیرات منفی بطلان را در ارتباط خود مشاهده کنید. در وهله‌ی بعدی با دسته‌ی دستکاری‌ها مواجه هستیم که  استراتژی‌هایی  برای کنترل رفتار طرف مقابل هستند.  غالباً یکی از طرفین به وسیله‌ی دستکاری، نظرات دیگران را که با آنها موافق است، برای تأکید بر حق، نظر یا رفتار خود به شهادت می‌گیرد یا تهدید می‌کند که طرف مقابل باعث شرمساری یا تحقیر شدنش در ارتباط با دیگران می‌شود. 
به این عبارات توجه کنید: فکر می‌کنی اگر دیگران بدانند که اینگونه رفتار می‌کنی، در موردت چه فکری می‌کنند؟ اگر فقط به من گوش می دادی، خودت را در این همه دردسر نمی‌انداختی، تو خیلی مرا دچار دردسر می‌کنی، دیگران هم شاهد هستند. در مرتبه‌ی پنجم یکی از آسیب‌زاترین رفتارها یعنی استفاده از رازهای شخصی در بحث است. زوج هایی که برای مدتی با هم بوده اند، احتمالاً داستان های شخصی خود را که به دیگران نگفته اند، به اشتراک گذاشته‌اند. رازهایی که  قرار است مقدس باشند و برای برنده شدن در یک بحث یا ایجاد احساس افشاگری در دیگری مورد استفاده قرار نگیرند، اما متاسفانه گاهی دقیقا همین اتفاق می‌افتد و باعث بی‌اعتمادی، ناخشنودی و آسیب اساسی به ارتباط می‌شود. عباراتی مانند اینکه برای من نقش معصومانه بازی نکن، من که می‌دانم در گذشته چه کرده‌ای یا با آن کارهایی که مادرت در حقت کرده، باز هم می‌خواهی به او محبت کنی؟ ممکن است در بحث و دعوا استفاده از رازها و ضعف‌های طرف مقابل دل شما را خنک کند اما تاثیر منفی که بر ارتباط می‌گذارد، وصف نشدنی است. عبارت ششمی که برای ارتباط بسیار ویرانگر است، استفاده از تهدید برای واداشتن دیگری برای سازگار شدن با اراده خود است که  نابودکننده قطعی هرگونه صمیمیت در یک رابطه محسوب می‌شود. تهدیدها  فقط زمانی کار می‌کنند که طرف مقابل واقعاً از عواقب آن‌ها ترسیده باشد. فردی که از تهدید برای کنترل استفاده می کند، هر کاری که می تواند برای ماندن در قدرت انجام می‌دهد. در نهایت آخرین موردی که برای ارتباط آسیب‌زا است ترور شخصیتی است. شما می‌توانید توانید به کسی بگویید که اشتباه می کند یا کاری که انجام می دهد را دوست ندارید. این یک چیز دیگر است تا زمانی که  به آنها بگویید اساساً نقص دارند و بنابراین هرگز قابل قبول نیستند. از بین بردن هسته وجود دیگری می تواند احساس ارزشمندی آنها را از بین ببرد.
گرچه تمام موارد گفته شده برای ارتباط زوجین و ارتباط عاطفی است، اما اگر به آن‌ها دقت کنید می‌بینید که در انواع ارتباط‌های روزمره ناخواسته به کار می‌روند، درارتباط با فرزندان، دوستان، همکاران و ... ، طوری که انگار بخش جدایی ناپذیری از ادبیات ارتباطی ما در تمام سطوح شده است. با اگاهی به این عبارات و تاثیر مخرب آن‌ها، می‌توانیم گامی برای حذفشان از ارتباط و ادبیات خود برداریم. چرا که استفاده از این عبارات حتی به شوخی و حتی غیرارادی و ناخواسته می‌تواند سرنوشت یک ارتباط را به تباهی بکشاند. 
روزنامه صبح ساحل
دیدگاه ها (0)
img