03

آذر

1403


سرویس بین الملل

13 مرداد 1403 08:09 0 کامنت

اقتصاد جهانی در حال تحول، کشورهای منطقه مانند ایران و آذربایجان را به ایجاد اتحادهای منطقه‌ای جدید با محوریت یکپارچگی تجاری، اقتصادی و حمل و نقل سوق می‌دهد. ایران در خط مقدم این روند قرار دارد و به طور فعال در سازمان‌های منطقه‌ای مانند سازمان همکاری شانگ‌های، اتحادیه اقتصادی اوراسیا حضور دارد.در مقابل جمهوری آذربایجان نیز همین مسیر را طی می‌کند و در همین راستا به دنبال مشارکت راهبردی با چین و همکاری با ایران است. برای نمونه، صادرات آذربایجان به چین در سال گذشته ۴۰ درصد افزایش داشته است. این رشد شامل طیف متنوعی از محصولات، از کک نفتی و سوخت جت گرفته تا پلی‌اتین بکر و سایر پتروشیمی‌ها می‌شود. در سال‌های اخیر، آذربایجان حدود ۱.۷ میلیارد دلار در اقتصاد چین سرمایه‌گذاری کرده، در حالی که سرمایه‌گذاری چین در پروژه‌های آذربایجان از ۸۰۰ میلیون دلار فراتر رفته است. در حال حاضر حدود ۲۷۵ شرکت با سرمایه چینی در آذربایجان ثبت شده که نشان‌دهنده روابط اقتصادی قوی و رو به رشد بین دو کشور است. علاوه بر این، آذربایجان در حال گسترش صادرات محصولات غذایی، الیاف پنبه، عطر، تجهیزات و قطعات صنعتی به بازار چین است. همچنین ایران و آذربایجان در حال همکاری بر روی کریدور ارس هستند که می‌تواند موجب تحولات جدی در منطقه شود.

  

 دو تحول تاثیرگذار بر قفقاز

 
براساس گزارش «بنیاد جیمزتاون»؛ اخیرا، روابط جمهوری آذربایجان با چین و ایران به طور قابل توجهی گرم شده است، به طوری که باکو و پکن شراکت استراتژیک خود را منعقد و باکو و تهران بازگشایی سفارت جمهوری آذربایجان در ایران را اعلام کردند. باید توجه داشت که در قفقاز جنوبی، این توافق‌ها بر توسعه مسیرهای ترانزیتی شرق به غرب و شمال به جنوب تأثیر می‌گذارد و همچنین توازن قوا در منطقه را تغییر می‌دهد. در یک تصویر بزرگتر؛ همکاری باکو با کشورهای همسو با مسکو، می‌تواند موجب تقویت روسیه شده و موقعیت غرب را در قفقاز و فراتر از آن تضعیف کند. دو تحول در چند هفته گذشته نشان‌دهنده تحولات مربوط به ژئوپلیتیک در قفقاز جنوبی است. هر دو رویداد احتمالاً این روند را تشدید می‌کنند و پیامدهایی نه تنها برای کشورهای منطقه بلکه برای نظم بین‌المللی نیز خواهد داشت. در نشست آستانه سازمان همکاری شانگ‌های در ۴ ژوئیه، الهام علی اف، رئیس جمهور آذربایجان و شی جین پینگ، دبیر کل حزب کمونیست چین، بیانیه مشارکت راهبردی را امضا کردند که بر اساس آن از دو کشور خواسته شده تا از لحاظ اقتصادی، نظامی و استراتژیک همکاری خود را تقویت کنند. علاوه بر این، در ۱۵ ژوئیه، پس از یک سال مذاکره و پس از انتخاب رئیس جمهور جدید ایران، مسعود پزشکیان، ایران به آذربایجان اجازه داد تا سفارت خود را در تهران بازگشایی کند.
 در واقع، باکو در تقویت روابط با چین و ایران، موازنه قدرت در قفقاز جنوبی را تغییر، موقعیت غرب را تضعیف و فرصت تقویت مجدد نفوذ روسیه را می‌دهد. این تحولات منعکس‌کننده تلاش طولانی مدت چین برای گسترش نفوذ خود در قفقاز برای تضمین ترانزیت کالا از شرق به غرب بین خود و غرب و مقابله با گسترش نقش ترکیه در منطقه است. 
همچنین، آذربایجان علاقه‌مند است روابط خود را با چین به ابراز نارضایتی از غرب در حمایت از ایروان، تبدیل کند. با انجام این کار، باکو امیدوار است نشان دهد که آذربایجان فضای بیشتری برای بازی دارد. تحول دوم مربوط به روابط آذربایجان و ایران است که به دلایل مختلف، اختلافاتی در روابط دو کشور بروز کرد. در مجموع، کارشناسان باور دارند که اعلام شراکت راهبردی چین و آذربایجان بر روابط بین دو کشور در سراسر جهان تأثیر خواهد گذاشت، همچنین بازگشایی سفارت آذربایجان نشان دهنده طلوع عصر جدیدی در روابط بین باکو و تهران است.
  

 تاثیر کریدورهای ترانزیتی

هرچند هنوز مشکلات اساسی در روابط آذربایجان با چین و ایران وجود دارد، اما برقراری این روابط تأثیرات عمیق ژئواکونومیکی و به ویژه ژئوپلیتیکی در قفقاز جنوبی و همچنین به طور کلی بر روابط شرق و غرب، خواهد داشت. آذربایجان آزادی عمل بیشتری در جذب سرمایه گذاری و حمایت چین به دست خواهد آورد و احتمالا بتواند در نتیجه بهبود روابط با ایران پیشرفت بیشتری در راستای گشایش کریدورهای منطقه داشته باشد. همچنین، ارمنستان احتمالاً حمایت چین و ایران از کریدورهای تجاری عبوری از خاک خود را از دست خواهد داد و تهران و پکن هر دو برای اتصال به مسکو به جای آن از مسیرهای عبوری از آذربایجان حمایت می‌کنند. 
چنین تغییری باعث تضعیف بیشتر ایروان در مذاکرات با باکو خواهد شد. همچنین گرجستان که اخیرا در راستای بهبود روابط با روسیه حرکت می‌کند، در صورت ترجیح مسکو برای استفاده از خاک باکو برای ترانزیت، احتمالا ابزارهای کمتری برای دفاع از موقعیت خود پیدا کند. با تقویت روابط با آذربایجان، چین نه تنها اهرم خود را بر مسیرهای تجاری در قفقاز جنوبی افزایش داده، بلکه شراکت خود را با ایران و روسیه به عنوان رهبر ائتلاف ضدغربی که ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه از آن حمایت می‌کند، مستحکم کرده است. ایران نیز دستاوردهای بیشتری کسب خواهد کرد، زیرا تهران جریان تجارت از کریدورهای شمال-جنوب و شرق-غرب را تضمین و نفوذ خود را به سمت شمال در قفقاز جنوبی و مناطق مسلمان نشین روسیه گسترش خواهد داد.
  

 روسیه برنده بزرگ

این امر نشان می‌دهد که روسیه به احتمال زیاد بزرگترین برنده این دو حرکت جدید و غرب بزرگترین بازنده آن باشد. هرچند که احتمالا مسکو از گسترش نفوذ چین یا ایران در منطقه استقبال نکند، همانطور که در گذشته مشاهده شد. با این وجود، کرملین مطمئناً از همسویی چین و ایران و ورود آذربایجان در ائتلاف رو به رشد ضدغربی، خرسند خواهد شد. این امیدها مطمئناً با گرم شدن اخیر روابط بین مسکو و باکو و شاید حتی بیشتر از آن با اشتیاق چین و به ویژه ایران برای همکاری با مسکو تقویت شده است. با وجود همه این موارد، باکو تقریباً به طور قطع تلاش خواهد کرد تا آزادی عمل خود را حفظ کند. اما توافقات با چین و ایران و معنای آنها در مناقشه کنونی شرق و غرب، این موضع را بسیار دشوارتر خواهد کرد. در نتیجه، حداقل در کوتاه‌مدت و شاید در بلندمدت، روسیه ذینفع اصلی توافق‌های چین و ایران خواهد بود و احتمالا غرب به عنوان مهم‌ترین بازنده باقی بماند.

روزنامه صبح ساحل

دیدگاه ها (0)
img