14

مهر

1403


14 مهر 1403 08:38 0 کامنت

طی روزهای گذشته خبری از کاهش رشد جمعیت ایران و رسیدن به نرخ ترسناک زیر  0.72 اعلام شد. این خبر مرا به یاد فیلم اسطوره‌ای «فرزندان بشر» یا children of men انداخت. فیلم علمی تخیلی از الفونسو کوآرن، کارگردان شهیر مکزیکی که داستانی شبه آخرالزمانی را در سال ۲۰۲۷ روایت می‌کند. دیدن این فیلم خالی از لطف نیست زیرا تا حدودی فضای ظریفی از آینده جمعیتی ایران و کشورهای شبیه به ایران را برای ما ترسیم می‌کند.


در این فیلم شرایط بشر تغییریافته، هیچ‌چیز ناشناخته‌ی دیگر نظم زندگی انسان‌ها را بر هم نمی‌زد، همه‌چیز عادی شده جز فقدان یک‌چیز که تا پیش‌تر عادی بوده؛ اما در این برهه از تاریخ به دست آوردن دوباره‌اش، شبیه به یک معجزه است و قهرمان فیلم به دنبال نجات همان چیز عادی. درواقع ما انسان‌ها «این اتفاق عادی» را در کنار پیش‌بینی‌های عجیب ناسا همچون امکان نابود شدن ما با یک جرم آسمانی یا تلاش‌های ما برای درمان کردن سخت‌ترین بیماری‌ها، عظمت و شگفت‌انگیز بودنش را به‌کل فراموش کرده‌ایم.
این اتفاق عادی در فیلم ما، همان تولد انسان است، تولد بشر! موضوعی که تا به امروز، تحمل دنیای پیچیده مدرن یا رنج مرگ‌ومیر را برای جهانیان ممکن کرده است. همان اتفاقی که دنیای خاکستری ما را با صدای شادی‌های توقف‌ناپذیر چند کودک، رنگ و لعاب بخشیده است. در دنیای فیلم Children of Men، 18 سال از تولد آخرین نوزاد گذشته و بدون این تولدها، جهان تقریباً به خرابه تبدیل‌شده است. بشر به جان خود افتاده و به‌جای صدای کودکان، صدای گلوله را فقط می‌شنویم. این فضای ترسناک، خبر از فرارسیدن آخرالزمانی می‌دهد که ناگهانی اتفاق نیفتاده و مثل یک بیماری، آرام‌آرام زمین و مردمانش را از بین می‌برد. تولد انسان و به دنیا آمدن یک کودک همین‌قدر مهم است.
در سکانس‌های آخر که تنها یک کودک متولد می‌شود، رنگ و فضای فیلم تغییر می‌یابد. امید به شکل رگه‌های نور در فیلم می‌دمد. حالا بازگردیم به خبر کاهش نرخ جمعیت و آرام‌آرام پیر و تاریک شدن فضای ایران. مسئله‌ای که به‌زودی تمام فضای کشور را در برمی‌گیرد. پیری جمعیت، کاهش زادوولد به مرز هشدارهای جدی رسیده است؛ موضوعی که اثرهای آن بر همه حوزه‌ها سایه می‌افکند و آثار سوء خود را، زمانی نشان می‌دهد که دیگر نمی‌شود آن را جبران کرد.
بر اساس آخرین برآوردهای مرکز آمار ایران، ۹ میلیون و ۵۲۱ هزار نفر سالمند در کشور زندگی می‌کنند که پنج میلیون و ۸۹۷ هزار نفر آن‌ها در سن ۶۰ تا ۷۰ سال، دو میلیون و ۶۵۸ هزار نفر در سن ۷۰ تا ۸۰ سال و ۹۶۶ هزار نفر از سالمندان کشور نیز در سن بیشتر از ۸۰ سال هستند. جمعیت سالمندان در ایران، با توجه به نرخ رشد سریع آن به‌شدت در حال افزایش است. این آمار به‌راستی تکان‌دهنده است. 15 سال آینده در بخش‌های بزرگی از ایران، تولد یک مسئله‌ی فراموش‌شده یا در برخی موارد لوکس حساب خواهد شد. با توجه به اقدامات ساده و ناچیز دولت همچون وام‌های کم‌مقدار و بن‌های خرید چند صدهزارتومانی، قطعاً رشد جمعیت ایران همچنان نزولی خواهد ماند. گویی فوریت و درک شرایط بحران جمعیت هنوز در جامعه، دسته کم برای تصمیم‌گیرندگان کلان کشور احساس نشده است. برخی منابع می‌نویسند که ایران در بین کشورهای منطقه یا حتی آسیا بالاترین رکورد سرعت کاهش نرخ موالید را ثبت کرده است. به‌راستی‌که همین گزاره بایستی خواب از چشم همه برباید. این را بگذارید در کنار مهاجرت افسارگسیخته جوانان از کشورمان که قلب هر ایران‌دوستی را شرحه شرحه می‌کند.
درحالی‌که با این آمارهای منتشرشده، دیگر آینده‌ای برای مدارس و پارک‌های مملو از کودکان ایرانی متصور نیستیم، همسایه‌های کشورمان با شرایط اسفناک اقتصادی و اجتماعی خود همچون جنگ باز در رشد جمعیتی بین 3 تا 4 درصدی به سر می‌برند که احتمالاً 5 کودک به ازای هر زن است. جوان‌ها و کودکان این کشورها طی سال‌های گذشته برخی از آن‌ها به‌سوی مرزهای ایران روانه شده‌اند و برنامه روشنی هم برای مدیریت آن‌ها به چشم نمی‌خورد. به نقل از منتقدان، طرح‌های جوانی جمعیت کشور حتی روی کاغذ هم پر از اشکال است چه برسد به اجرا. امیدوارم روزی نرسد که ما نیز همچون قهرمان فیلم «فرزند بشر» در سرداب‌های نمناک به دنبال نجات فرزند ایران باشیم.

روزنامه صبح ساحل

دیدگاه ها (0)
img