اجتماعی
افسردگی یک مسئلهی مهم سلامت روان با پیامدهای اقتصادی گسترده است و مطالعات اخیر نشان میدهد که ممکن است بین افراد منتقل شود، گرچه مکانیسمهای این سرایت نامشخص بوده و اثر بافت اجتماعی مورد مطالعه قرار نگرفته است. با این حال مدتی است مشخص شده است که افسردگی مسری است: اگر هم اتاقی شما افسرده باشد، احتمال اینکه شما نیز افسرده شوید بسیار بیشتر خواهد بود، اما این که چگونه این اتفاق میافتد کمی مبهم است. آیا این مساله بیانگر نوعی همدلی است؟ آیا مربوط به مواد شیمیایی است؟ مختص استرس است؟ یا صرفا تلقینی است که از محیط حاصل میشود؟ اجتناب و نشخوار فکری از علائم اصلی افسردگی هستند . برای کمک به مبتلایان و عزیزانشان برای درک بهتر این موضوع، بررسی علمی سرایت افسردگی و ارتباط افسردگی با اهمالکاری، تنبلی و از دست رفتن بخش عمدهی زندگی به نظر ضروری میرسد.
آزمایشها چه چیزی را اثبات میکنند؟
مطالعهیی که توسط چون لی یانگ و همکارانش به تازگی در مجلهی روانپزشکی منتشر شده به ما کمک میکند تا بخشی از این راز را برطرف کنیم. از آنجایی که قرار دادن انسان در شرایط آزمایشگاهی برای این مطالعه ممکن نبود، این محققان مطالعهی خود را بر روی موشها انجام دادند. هنگامی که یک موش غیر افسرده در قفسی با موشهای افسرده قرار گرفت، پس از پنج هفته، رفتار افسردگی و نشانگرهای هورمونی گویای افسردگی افزایش یافت. این به خودی خود راهی جدید برای تأیید یافتههای قبلی مبنی بر مسری بودن افسردگی بود. اما بینشهای واقعا جالب و بدیع از شرایط کنترل شدهی بیشتر حاصل شد . در آزمایش بعدی شرایط کمی متفاوت بود: محققان به جای اینکه فقط با یک قفس بزرگ کار کنند، یک دیوار شفاف بین موش غیر افسرده و موش افسرده قرار دادند و در این مورد هیچ سرایتی وجود نداشت. این یافته به شدت نشان میدهد که تماس فیزیکی یا شاید نوعی انتقال شیمیایی در فرآیند سرایت دخیل است. تأیید بیشتر این موضوع از مجموعه دیگری از آزمایشها به دست میآید که در آن یک موش غیرافسرده در قفسی با بستر موشهای افسرده قرار داده شد و محققان به برخی رفتارهای افسردگی اشاره کردند، اما خفیفتر از سناریویی که در آن موشها همگی در هم آمیخته شده بودند.
تماس فیزیکی ممکن است کلید اصلی باشد. با این حال، آزمایشکنندگان عامل دیگری را در چگونگی گسترش افسردگی آزمایش کردند: استرس. استرس عامل اصلی در ایجاد افسردگی است، بنابراین یک توضیح ممکن این است که آنچه در واقع مسری است افسردگی نیست، بلکه استرس است و ما شواهد تجربی زیادی داریم - اغلب ما تجربه شخصی زیادی هم از این بابت داریم - که استرس در واقع مسری است. جالب اینجاست که به نظر نمیرسد استرس نقشی در انتقال افسردگی داشته باشد. وقتی موش غیرافسرده و بدون استرس در قفسی با موشهای استرسزده اما غیرافسرده قرار داده شد، افسردهتر نشد. آنها اغلب به کاهش سطح استرس سایر موش ها کمک کردند. انسانها و موشها بسیار متفاوت هستند. در حالی که تحقیقات روی موش ها نشاندهندهی این موضوع است، اما شواهد مستقیمی از نحوه عملکرد انساندر دست نیست. مهمتر از آن، باید تاکید کرد که به هیچ وجه از هیچ یک از این نتایج به دست نمیآید که ما باید از همراهی با افراد افسرده اجتناب کنیم و این نقطهای است که آخرین یافتههای تجربی بسیار با آن مرتبط هستند. تماس فیزیکی، در آغوش گرفتن، و گرفتن دستهای دیگری واقعا میتواند کمک کننده باشد و اغلب به غلبه بر استرس و همچنین افسردگی کمک میکند. بنابراین تماس فیزیکی فقط راهی نیست که در آن خطر ابتلا به بیماری را به جریان بیندازیم در واقع این یک فرصت مهم برای بهتر کردن زندگی مردم اطرافمان است.
افسردگی و اهمالکاری با هم مرتبط هستند
هنگامی که افراد افسرده هستند اغلب علاقه خود را به فعالیت هایی که معمولاً از آنها لذت میبرند از دست می دهند. این می تواند منجر به تعلل در فعالیتهای سرگرمکننده شود. حتی اگر فرد فکر میکند که ممکن است دوست داشته باشد در یک رویداد شرکت کند، ممکن است در انجام آن تردید کند. افرادی که با قرار دادن مشکلات در "سبد خیلی سخت" خود را از برخورد مستقیم مشکلات کنار میکشند و آنها را به تعویق میاندازند، در برابر افسردگی آسیب پذیرتر هستند. این مساله گویای یک رابطه بزرگ مرغ و تخم مرغ است. اگر در مورد مشکلات به جای برخورد مستقیم با آنها نشخوار فکری کنید، میتواند به تشدید افسردگی کمک کند، اما افسردگی همچنین ممکن است باعث شود افراد احساس سردرگمی کنند.
زمانی که افراد افسرده هستند، برنامهریزی یک سلسله رفتار برایشان دشوار است. هنگامی که ذهن شما به دلیل افسردگی مه آلود است، برنامهریزی کارهای چند مرحلهای می تواند بسیار سخت باشد. امتناع شما از شروع میتواند مانند لجبازی به نظر برسد، در حالی که در واقع در برنامهریزی وظایف در حالت افسردگی مشکل دارید.
افسردگی ارتباطات را تحت شعاع قرار میدهد
افسردگی با تفکر "چه فایده ای دارد" همراه است. به عنوان مثال، شما دوست دارید پدر و مادر باشید، اما فکر می کنید "چرا کسی باید یک کودک را به دنیا بیاورد، وقتی که ما در حال نابود کردن این سیاره هستیم." یا اگر مخارج خارج از کنترل است، ممکن است فکر کنید "چرا باید سعی کنم وضعیت مالی خود را درست کنم، وقتی وامهای دانشجویی دارم که هرگز آن را پرداخت نمیکنم.
" این نوع تفکر اغلب برای دیگران (به عنوان مثال، شرکا/همسر) کاملاً سرسخت و ناامیدکننده است. درگیری و تنشی که این نوع تفکر میتواند در روابط ایجاد کند افسردگی فرد را بدتر میکند. یکی از درمانهای روانشناختی افسردگی، فعال سازی رفتاری نام دارد که شامل برنامهریزی برای فعالیتهای لذتبخش و شرکت در فعالیتهایی است که به شما احساس تسلط و موفقیت میدهد. این مساله میتواند راهی موثر برای رهایی از افسردگی باشد. تغییر رفتار خود به این روش میتواند سبک تفکر شما را از افسردگی دور کند، حتی اگر به طور خاص روی تغییر تفکر خود کار نمیکنید. تلاش برای فعال سازی رفتاری به طور بالقوه گزینه مناسبی برای افرادی است که بودجه لازم برای پرداخت به یک روانشناس را ندارند. دستورالعملها سادهتر از گزینههای خودیاری هستند که بر افکار تمرکز میکنند، بنابراین انجام آن از رویکرد خودیاری آسانتر است. کنارهگیری اجتماعی که با افسردگی همراه است میتواند منجر به اهمالکاری در انجام یک کار شود که شامل رفتارهایی مانند تماس تلفنی با غریبه ها یا ملاقات با فرد جدید است. ممکن است از فکر تماس تلفنی با یک درمانگر یا یافتن یک تعمیرکار برای تعمیر سقف خود کاملاً اجتناب کنید. با گذشت زمان، افراد مبتلا به افسردگی میتوانند اعتماد خود را نسبت به توانایی خود برای پیگیری از دست بدهند. افسردگی می تواند به صورت پوسته پوسته شدن و غیرقابل اعتماد شدن افراد ظاهر شده و باعث آزار دیگران شود. اکه این موضوع به خودی خود باعث می شود که فرد افسرده بیشتر آسیب ببیند و خجالت بکشد و یک چرخه معیوب ایجاد شود. گاهی اوقات افراد مبتلا به افسردگی در حالی که افسرده هستند از تلاش خود برای انجام دادن کارها خجالت کشیده و برای پوشاندن آن دروغ میگویند. افراد دیگر اغلب متوجه میشوند که حقیقت به آنها گفته نمیشود و عصبانی میشوند، که دوباره به چرخه معیوبی کمک میکند که فرد احساس افسردگی بیشتری میکند و از نظر اجتماعی کمتر مورد پذیرش قرار میگیرد. مانند اضطراب ، این بحث وجود دارد که برخی از تفکراتی که در افسردگی می بینیم، در واقع یک فرآیند انطباقی است که به هم ریخته است. برخی از انواع تفکر زمانی که مردم در حالت غمگین هستند بهبود مییابند، و عقبنشینی وقتی اعتماد به نفس کسی از بین میرود، جنبههای محافظتی از خود دارد.
اگر اهمال کاری جنبه اصلی افسردگی شماست، مطمئنا شما تنها نیستید. امیدواریم این مقاله به شما کمک کرده باشد که بهتر بفهمید چه اتفاقی در حال رخ دادن است و ممکن است به شما کمک کند آن را برای دیگرانی که به آنها نزدیک هستید توضیح دهید تا بتوانند بینش و همدلی بیشتری به دست بیاورید.
روزنامه صبح ساحل
نظرسنجی
اخبار مرتبط
ازدواج و طلاق در هرمزگان افزایش یافت
بازگشت حجاج هرمزگانی از حج تمتع
رگ مصنوعی جایگزین شریان بيماربندرعباسي شد
شرکت آب و فاضلاب روستایی هرمزگان رتبه سوم دستگاه برتر استانی را کسب کرد
احداث مصلی بندرعباس در بی پولی گیر کرده است
پربازدیدترین ها
مجموعه سازه گستر گامبرون
شرایط جدیدی برای دریافت کارت اعتباری سهام عدالت اعلام شده که براساس آن شش گروه از سهامداران نمیتوانند کارت اعتباری بگیرند.
مدیر فناوری اطلاعات و ارتباطات سازمان منطقه آزاد قشم از الکترونیکی شدن مراحل ثبت نام و تمدید کارت شهروندی قشم با هدف کاهش مراجعات حضوری برای کنترل بهتر و مقابله با شیوع ویروس کرونا در جزیره خبر داد.
جدیدترین اخبار
حذف تیم تنیس روی میز جوانان ایران از مسابقات قهرمانی جهان
لیست قیمت جدید کالاهای اساسی در کشور منتشر شد
توضیح وزیر صمت درباره گرانی خودرو/ افزایش قیمت خودروها نصفه نیمه اعمال شد
ایران خودرو افزایش قیمت ها را اعمال کرد
واکنش سازمان غذا و دارو به فروش برچسب اصالت دارو در دیوار
حباب سکه ۸ میلیون و ۲۰۰ هزار تومان شد