03

دی

1403


سیاسی

01 آبان 1403 08:26 0 کامنت

به گزارش صبح ساحل، این کارشناس مسائل سیاسی در ارتباط با وضعیت کنونی نوار غزه گفت: وضعیت کنونی میل و خواست جمهوری اسلامی ایران نبوده است. طوفان الاقصی بدون هماهنگی ایران و حزب‌الله اتفاق افتاد و آن‌ها ناچار شدند وارد این اتفاق شوند بدون اینکه برای این موضوع برنامه‌ریزی انجام داده باشند. تحلیل این بود که اگر حماس در غزه  شکست بخورد قطعا اسرائیل سراغ حزب‌الله و جمهوری اسلامی خواهد آمد و استراتژی این بود که از شکست حماس ممانعت کنند. ممانعت از شکست حماس به این معنا بود که اسرائیل در اهداف خودش در جنگ با غزه نرسد و اجازه ندهند پیروز میدان تلقی شود به همین دلیل از هفتم اکتبر، حزب الله وارد یک درگیری محدود با اسرائیل شد و انتظار داشت این درگیری همچنان محدود بماند ولی این اتفاق رخ نداد و ما شاهد یک جنگ تمام عیار در لبنان هستیم.
وی گفت: در حال حاضر تمرکز رژیم صهیونیستی از غزه به سمت لبنان رفته است. بعد از اینکه از غزه دست آورد خاصی نداشتند به این معنی که اهدافی که از حمله زمینی به غزه اعلام کرده بودند بسبیاری از آن‌ها محقق نشد و سازمان حماس ضربه نخورده است و سیستم فرماندهی آن و هدایت و کنترل آن سر کار است حتی بعد از یکسال از طوفان الاقصی حملات موشکی به شهرک‌های اطراف غزه از خان یونس و جاهای دیگر اتفاق می افتد، نه اسرا آزاد شدند و نه تونل‌ها تخریب شدند و با وجود نسل کشی قحطی و کشتار جنون‌آمیز صهیونیست‌ها به اهداف خود در غره نرسیدند از اینرو سعی دارند این شکست را در جبهه لبنان جبران کنند و به دستاوردهایی برسند. بعد از سال 2003 تمرکز رژیم صهیونیستی بیشتر روی حزب الله بود و روی حماس تمرکز نداشت به همین دلیل در هفتم اکتبر غافلگیر شد و نتوانست حمله حماس را پیش بینی کند. در جنگ با حزب الله  ما شاهد ترور فرماندهان، ترور سید حسن نصرالله، موضوع پیجرها بودیم از اینرو این موارد نشان می‌دهد طی این دو دهه رژیم صهیونیستی تلاش کرده است تا به صورت قابل توجه روی حزب‌الله تسلط پیدا کند.

 

مستهلک کردن اسرائیل، استراتژی گروه‌های مقاومت و ایران 
کدیور با بیان اینکه در حال حاضر تمام جبهه‌ها و گروه‌های مقاومت درگیر نبرد هستند، گفت: بعد از طوفان الاقصی گروه‌های مقاومت عراق درگیر شدند و درگیر هستند. استراتژی کلی گروه‌های مقاومت مستهلک کردن اسراییل است در واقع درگیر کردن اسراییل در یک جنگ طولانی و مستهلک کردن ارتش و سازمان اطلاعاتی رژیم صهیونیستی بدون اینکه دستاورد خاصی داشته باشد. استراتژی ایران نیز بر همین مبنا است و نه ایران و نه هم پیمانانش مایل به ورود به یک جنگ بزرگ و منطقه‌ای نیستند. تنها اتفاق مهمی که می‌تواند در این روند اخلال ایجاد کند بحث پاسخ موشکی ایران به رژیم صهیونیستی در وعده صادق 1 و 2 بود که وعده صادق یک در پاسخ به حمله به کنسولگری ایران و وعده صادق  دو به انتقام ترور آقای هنیه و سید حسن نصرالله اتفاق افتاد. در وعده صادق 2 حجم حمله و سطح حمله بسیار بالا است و بسیار بعید است که اسرائیل پاسخ این حمله موشکی سنگین را ندهند زیرا اگر پاسخ ندهند معادله بازدارندگی ایران را تثبیت کرده‌اند و خطوط قرمز ایران را به رسمیت شناخته اند. 
وی گفت: آن چه ممکن است ایران را به‌صورت مستقیم وارد یک جنگ کند و باعث تبدبل  شدن به یک جنگ گسترده منطقه‌ای شود مواجهه ایران با اسراییل است. اگر پاسخ اسرائیل به نحوی باشد که ایران مجبور به واکنش شدیدتری شود احتمالا یکسری درگیری‌های پینگ پنگی و رفت و برگشتی خواهیم داشت که می‌تواند به طرفین آسیب‌های بسیار بالایی بزند. مشخصا صنعت نفت و گاز و هسته ای ایران پاشنه آشیل است. از طرفی دیگر ایران می‌تواند آسیب‌های بسیار بزرگی به اسراییل وارد کند. با توجه به اینکه اسراییل بسیار کوچک است و از عمق استراتژیک و وسعت جغرافیایی خاصی  بهره‌مند نیست، ایران می‌تواند از این تقطه ضعف استفاده کند و ضربات بسیار مهلکی به زیر ساخت‌های این رژیم بزند. در حالت کلی استراتژی ایران این است که وارد یک جنگ فرسایشی شود و آرام آرام توان اسراییل را از بین ببرد و مدت‌ها این رژیم را درگیر جنگ کند تا تضعیف شود و ازداخل نیز دچار آسیب و اعتراضات داخلی شود البته  بنای ایران بر این نیست که وارد یک جنگ تمام عیار شود.

  

بار امنیتی مساله هسته‌ای ایران 
این کارشناس مسائل سیاسی در رابطه با دکترین هسته‌ای ایران گفت: همیشه مساله هسته‌ای ایران برای غرب بار امنیتی و بازدارندگی داشته است هر چند استراتژی ایران این بوده است که به سمت سلاح هسته‌ای نخواهم رفت. طی این سال‌ها دکترین ایران دکترین آمادگی بوده است به این معنی که به سمت سلاح هسته‌ای و بمب اتمی نخواهم رفت تا زمانی که حمله  و تجاوزی علیه من صورت نگیرد و موجودیت من به خطر نیفتد. از اینرو درصد غنی سازی همیشه مثل یک شمشیر برای غرب بوده است و به عنوان بازدارنده عمل کرده است به همین دلیل  است که در برجام بیشتر یک معامله امنیتی است که اتفاق می افتد نه یک اتفاق اقتصادی  بلکه یک معامله امنیتی حقوقی است بر سر ذخایر سوخت اورانیوم ایران تا مدت زمان دستیابی ایران به سلاح هسته‌ای را به تعویق بیاندازند اما بعد از خروج آمریکا از برجام این اتفاق برعکس می شود و اکنون ایران به سمت بسیار بالایی از توانایی غنی سازی و ساخت سلاح هسته‌ای رسیده است و این توانایی امروز در جمهوری اسلامی ایران وجود دارد که اگر اراده کند بتواند به این سمت برود.

  

تغییر دکترین هسته‌ای
وی با بیان اینکه بحث‌هایی که اخیرا عنوان می‌شود و آقای خرازی قبلا در مصاحبه با الجزیره عنوان کرد و همچنین آقای صالحی رئیس سابق سازمان انرژی اتمی و یکی از مسوولین سپاه حفاظت از مناطق هسته‌ای موضوع را عنوان کرد که ما ممکن است دکترین هسته ای خود را تغییر دهیم افزود:این بستگی به این دارد که غرب در نزاعی که میان ایران و اسرائیل پیش آمده است چه موضعی اتخاذ کند اگر نزاع میان ایران و اسراییل به نحو بسیار بالایی باشد که ایران احساس کند در صورت دستیابی به سلاح هسته‌ای می تواند بقاع خود را تضمین کند این احتمال وجود دارد به این سمت برود.
احتمال دیگری که حرکت ایران به سمت سلاح هسته ای را تقویت می کند، شکست حزب‌الله در این منازعه است به این معنی که اگر حزب‌الله در این منازعه طبق طرحی که صهیونیست‌ها برای آن در نظر دارند تضعیف و خلع سلاح شود فرصت حمله به ایران برای اسرائیل بسیار مهیاتر است از اینرو ممکن است ایران احساس کند اکنون که نیروهای نیابتی خود را به عنوان عامل بازدارندگی ندارد و به سمت کسب سلاح هسته‌ای برود.

  

تبعات تغییر دکترین دفاعی ایران
وی گفت: کسب و دستیابی به سلاح هسته‌ای هم برای ایران و هم برای نظم جهانی تبعاتی دارد اما در صورتی که ایران این اقدام را انجام دهد مهمترین تبعات آن برای غرب و به تبع آن، فروپاشی رژیم منع اشاعه سلاح هسته‌ای خواهد بود. ساخت سلاح هسته ای طبق ماده 10 ان پی تی غیر قانونی نیست. اگر ایران از ان پی تی خارج شود و به این سمت برود قطعا شکست بزرگی برای غرب خواهد بود. غربی که چند دهه است که تلاش می‌کند ایران را از حرکت به سمت هسته‌ای شدن منصرف کند. چندین دور مذاکرات مختلف صورت گرفت و اتفاقات بسیار زیادی از سوی ایران و غرب انجام گرفت و این یعنی ناکام ماندن تمام تلاش‌های جهانی که غرب بر سر این موضوع انجام داد و از لحاظ حقوقی نیز با توجه به خروج یک جانبه آمریکا از برجام اولین مقصر این موضوع غرب خواهد بود به این جهت که اگر خارج نشده بود، غرب اکنون با این چالش روبرو نبود و نگرانی از هسته‌ای شدن ایران نداشت ولی آمریکا با خروج یک‌جانبه و اروپایی‌ها با عدم حمایت از برجام مانع عایدات اقتصادی ایران شدند و نه تنها تحریم‌ها بلکه فشارهای خود را بر ایران افزایش دادند. قاعدتا مقصر اول برای دستیابی ایران به سلاح هسته‌ای غرب خواهد بود.

  

سخن پایانی
وی در پایان با اشاره به اینکه دستیابی به سلاح هسته‌ای منجر به اتفاقات بسیاری خواهد شد، گفت: این اقدام واکنش منفی جامعه جهانی حتی روسیه و چین را در پی خواهد داشت و ممکن است علیه سیاست‌های هسته‌ای جمهوری اسلامی به اردوگاه غرب بپیوندند. با وجود اینکه غرب با خروج از برجام و افزایش تحریم‌ها و همچنین حمایت از تهدیدات امنیتی علیه ایران باعث شده است که ایران به این سمت برود با این وجود کشور را در مضیقه قرار خواهد داد. تغییر دکترین هسته‌ای ایران هر چند با فقدان نیروهای بازدارنده و نیابتی تا حدی می‌تواند بازدارندگی ایجاد کند ولی تهدیدات خاص خودش را نیز دارد. تهدیدات امنیتی، تحریم‌ها  و معیشت عمومی را تحت تاثیر قرار خواهد داد. از اینرو به نفع همه طرف‌ها است تا تنشی که امروز در خاورمیانه است با یک آتش بس برای همه به اتمام برسد چون انتهای این تنش قطعا یک جهان و خاورمیانه دیگر خواهد بود که الزاما مطلوب طرفین نخواهد بود و هزینه بیشتری از وضع کنونی ناچار هستند بپردازند.
 

 

دیدگاه ها (0)
img