02

بهمن

1403


فرهنگی و هنری

08 آبان 1403 08:36 0 کامنت

هنگامی که به تفاوت سطح زندگی افراد جامعه فکر می‌کنیم، سیلی از پرسش‌ها و پاسخ‌ها در ذهن‌مان ردیف می‌شود. از خودمان می‌پرسیم که چرا معیشت طبقات فرودست هر روز سخت‌تر می‌شود؟ بیماری‌های سخت و مشکلات زندگی روزمره بیشتر برای آنان اتفاق می‌افتد؟ اختلالات حیطه‌ی اعصاب و روان بیشتر گریبان آنان را می‌گیرد و به طور کلی زندگی برای آنان هر روز دشوارتر از دیروز شده و بیشتر بر لبه‌ی تیغ حرکت می‌کنند؟ بسیاری از افراد بدون در نظر گرفتن زمینه‌های نابرابری اجتماعی و اقتصادی با توجیهاتی چون شانس، تقدیر، فقدان انرژی مثبت و غیره تلاش می‌کنند شرایط را برای خود عادی‌سازی کرده و از تفکر بیشتر حول محور این موضوع مهم بپرهیزند تا حاشیه‌ی امن و غالب فکری‌شان بهم نخورد و مجبور نباشند با بعضی واقعیت‌های دردآور مواجه شوند. اما برخی دیگر صرفا چون منابعی برای پایه‌ریزی چهارچوب فکری عمیق‌تری نمی‌یابند، نمی‌توانند تحلیل دقیق‌تری از مساله پیدا کنند. به هر صورت، برای به دست‌آوردن افق دید وسیع‌تری در مورد شرایط اجتماعی، اقتصادی و سیاسی باید از متخصصان این حیطه کمک بگیریم و در این مورد چاره‌ی کار در دست کتاب‌هایی است که نابرابری اجتماعی و اقتصادی را به طور کامل برای مخاطب باز کرده و پشت توجیهات پوشالی پنهان نمی‌شوند. هنگامی که به تفاوت سطح زندگی افراد جامعه فکر می‌کنیم، سیلی از پرسش‌ها و پاسخ‌ها در ذهن‌مان ردیف می‌شود. از خودمان می‌پرسیم که چرا معیشت طبقات فرودست هر روز سخت‌تر می‌شود؟ بیماری‌های سخت و مشکلات زندگی روزمره بیشتر برای آنان اتفاق می‌افتد؟ اختلالات حیطه‌ی اعصاب و روان بیشتر گریبان آنان را می‌گیرد و به طور کلی زندگی برای آنان هر روز دشوارتر از دیروز شده و بیشتر بر لبه‌ی تیغ حرکت می‌کنند؟ بسیاری از افراد بدون در نظر گرفتن زمینه‌های نابرابری اجتماعی و اقتصادی با توجیهاتی چون شانس، تقدیر، فقدان انرژی مثبت و غیره تلاش می‌کنند شرایط را برای خود عادی‌سازی کرده و از تفکر بیشتر حول محور این موضوع مهم بپرهیزند تا حاشیه‌ی امن و غالب فکری‌شان بهم نخورد و مجبور نباشند با بعضی واقعیت‌های دردآور مواجه شوند. اما برخی دیگر صرفا چون منابعی برای پایه‌ریزی چهارچوب فکری عمیق‌تری نمی‌یابند، نمی‌توانند تحلیل دقیق‌تری از مساله پیدا کنند. به هر صورت، برای به دست‌آوردن افق دید وسیع‌تری در مورد شرایط اجتماعی، اقتصادی و سیاسی باید از متخصصان این حیطه کمک بگیریم و در این مورد چاره‌ی کار در دست کتاب‌هایی است که نابرابری اجتماعی و اقتصادی را به طور کامل برای مخاطب باز کرده و پشت توجیهات پوشالی پنهان نمی‌شوند. 

 

رویکرد کتاب


برای پیدا کردن عامل و علت موضوعات مربوط به انسان، رویکردها و نگرش‌های متفاوتی وجود دارد. برای مثال در رویکرد زیستی عامل بسیاری از کنش‌ها و ویژگی‌های زندگی بشر مانند ابتلا به سرطان، چاقی، مشکلات رفتاری و سایر خصلت‌های بشری، به نقش ژنتیک و ساختارهای مغز بازمی‌گردد. در رویکرد دوم، فرهنگ و آموزش نقش اساسی را بازی می‌کنند. در این نگرش، معضلات معیشتی، رفتاری و اجتماعی عمدتا ریشه در فرهنگ‌ها و ساختارهای منطقه‌ای دارد و نظریه‌پردازان این حیطه معتقدند که با آموزش، تلفیق شدن فرهنگ‌ها و فرهنگ‌سازی می‌توان هر مشکلی را در حوزه سلامت و معیشت حل کرد. در کنار این دو رویکرد، رویکرد سوم و انتقادی نیز وجود دارد که جامعه‌شناسان انتقادی از آن استفاده می‌کنند و آن رویکرد تحلیل اقتصادی- اجتماعی است. در این رویکرد به جای تمرکز بر عوامل زیستی و فرهنگی، به عوامل اقتصادی، سیاسی و اجتماعی پرداخته می‌شود. برای مثال گسترش بیماری در اقلیت‌های سیاه‌پوست یا اقلیت‌های مذهبی و قومیتی به جای اینکه با رهیافت‌های فرهنگی و زیستی تحلیل شود، معلول یک نظام آپارتاید سیاسی و اقتصادی دانسته می‌شود که رویه‌ی طرد و سرکوب را نسبت به اقلیت‌ها در پیش گرفته است.

ساختار کتاب 


‌ریچارد جرالد ویلکینسون (متولد 1943) اپیدمیولوژیست اجتماعی، نویسنده و فعال سیاسی انگلیسی است و کتاب "نابرابری با ما چه می‌کند" را در سال 2018 منتشر نموده‌است، او برای درک و تحلیل نابرابری‌ها و بررسی پیامدهای آن، از رهیافت اقتصادی-اجتماعی بهره‌برده است. در کتاب پیش‌رو، زیربنای اقتصادی و اجتماعی جامعه نه فقط «عامل» بلکه «علت» بسیاری از معضلات اجتماعی فرض می‌شود و به همین امر هم متکی نشده و فراتر می‌رود تا  به تأثیر ساختار اقتصادی و اجتماعی بر ذهن و بدن انسان‌ها بپردازد. نویسنده در این کتاب تلاش می‌کند برای مخاطب شرح دهد که اثر نابرابری بر اجتماع چیست و چگونه این اثرات به بدن افراد می‌رسند و آن‌ها را بیمار می‌کنند و یا در ذهن افراد اثر گذاشته و خشونت بر دیگری یا حتی بر خویشتن را گسترش می‌دهد. به طور خلاصه، این کتاب قرار است به ما بگوید که چرا نابرابری تا این حد مهم است و پیامدهایش چیست. در این کتاب به مخاطب نشان داده می‌شود که سلامتی، امید به ‌زندگی، ‌‌‌‌‌مرگ‌ و میر نوزادان، ‌بیماری‌های روانی، مصرف مواد مخدر و چاقی در کشورهایی که اختلاف درآمد بیش‌تر است به سمت بدتر شدن میل می‌کند. معضلات اجتماعی چون نرخ خشونت، درصد نسبی زندانی‌ها، مادران نوجوان و فرصت‌های زندگی برای کودکان نیز تابعی از میزان نابرابری درآمد در این کشورها هستند. زندگی اجتماعی در کشورهای نابرابرتر ضعیف می‌شود و این نوع ضعیف از زندگی اجتماعی محیط را پراسترس و ناامن می‌کند و واکنش به این وضعیت را می‌توان در رفتارهای بیماری‌زا و آسیب‌زا مشاهده کرد. مزدک دانشور، به عنوان مترجم کتاب در توصیف فصول کتاب می‌نویسد: «در فصل اول نویسندگان تعریضی به کتاب‌های خودیاری می‌زنند؛ کتاب‌هایی که در ایران امروز خواهان زیادی دارند و عناوینی چون «عادت‌های اتمی»، «دختر خودت باش»، «قورباغه‌ات را قورت بده» و… بر آن‌ها نقش بسته است. نویسندگان به روشنی می‌گویند که راهکارهای فردی و ‌‌‌‌‌‌روان‌شناسی زرد کمکی به تغییر وضعیت نخواهد کرد و این کتاب نیز‌ نمی‌خواهد در این راستا قدم بردارد؛ گرچه به موضوعات مشابهی چون شرم، خجالت، معذب بودن و… می‌پردازد. پرسش اصلی نویسندگان کتاب که در این فصل مطرح می‌شود این است که به رغم بهبود روزافزونِ سطح زندگی مادیِ شهروندانکشورهای ‌توسعه‌یافته و ثروتمند، چرا به خصوص در نیم‌قرن گذشته زندگی اجتماعی در کشورهایِ نابرابرتر ضعیف‌تر و شکننده‌تر شده است؟ بنا به آمارها، در این کشورها مشکلاتی چون اضطراب اجتماعی، اختلالات خلقی، حس ناامنی و بی‌اعتمادی به خود، سوءمصرف مواد و… افزایش یافته است. از نگاه نویسندگان کتاب، وقتی برای ارزیابی دلیل افزایش یا کاهش ‌بیماری‌های تنفسی به کیفیت آب و محیط‌زیست توجه می‌کنیم، برای فهم این مشکلات سلامتی باید به محیط اجتماعی نیز بنگریم و تفاوت‌ها را در میان کشورها از این منظر تحلیل کنیم. در فصل دوم نویسندگان به گستردگی اضطراب و افسردگی در کشورهای نابرابرتر می‌پردازند و نشان می‌دهند که نه فقط این مشکلات در کلِ این‌گونه جوامع بیش‌تر است، بلکه هر چه به سمت مرتبه‌های اجتماعی پایین‌تر می‌رویم نیز این معضلات تشدید می‌شود. در فصل سوم نویسندگان، پس از شرح ریشه‌های اجتماعیِ احساسات ما، به یکی دیگر از اثرات نابرابری می‌پردازند. 
آن‌ها نشان می‌دهند که افزایش نابرابری نیاز افراد به دفاع از ارزش وجودی‌شان را به شدت افزایش می‌یابد. نوع بیمارگونۀ این ابراز وجود، خودشیفتگی و سایکوپاتی است». در فصل‌های بعدی نویسنده به این می‌پردازد که چگونه محیط اجتماعی در مقایسه با محیط طبیعی در تکامل رفتاری ما نقش بزرگ‌تری ایفا می‌کند و همچنین بیان می‌کنند که افراد در نظام‌هایی با نابرابری شدید برای درمان اثرات دوگانۀ نابرابری (افسردگی و اضطراب در عده‌ای، و خودشیفتگی و سایکوپاتی) به رویکردهای نادرستی پناه می‌برند و  سرمایه‌داری که خود، علت اصلی مشکلات پیش‌آمده به واسطۀ نابرابری است، این درمان‌های نادرست را به قربانیان خود می‌فروشد. 
موضوع درخشان دیگری که کتاب به خوبی به آن پرداخته تاثیرات مصرف گرایی است و نویسندگان با آمار و ارقام معتبر نشان می‌دهند که شادکامی و رضایت از زندگی با مصرف‌گرایی رابطه‌یی عکس دارد. 
به طور کلی این کتاب در تبیین نابرابری و توصیف پیامدهای آن بسیار جامع و کاربردی عمل کرده است و مخاطب غیرمتخصص هم می‌تواند به وسیله‌ی پیش روی با کتاب، به درک متناسبی از نابرابری و بلایی که بر سر جامعه خواهد آورد، رسید.
 

دیدگاه ها (0)
img