29

آذر

1403


سیاسی

19 آذر 1403 08:09 0 کامنت

دوران حکومت بشار اسد که از سال ۲۰۰۰ با مرگ پدر وی، «حافظ اسد» آغاز شده بود همواره با چالش‌های اساسی روبرو بوده است که تنها با حمایت متحدان بین‌المللی و منطقه آن یعنی روسیه، ایران، حزب الله و دیگر گروه‌های محور مقاومت توانسته بود سرپا بماند و بدون شک می‌توان عدم برقراری امنیت داخلی و عدم موفقیت دولت_ملت سازی را اصلی‌ترین عامل سقوط حکومت بشار اسد دانست. 
از سوی دیگر درگیری همزمان روسیه در جنگ اوکراین، ایران در مواجهه با اسرائیل و جنگ غزه و حزب‌الله در لبنان عاملی شد تا گروه‌های مخالف حکومت وقت سوریه از فرصت استفاده کرده و با تصرف حلب و فقط با گذشت ده روز از آن،  دمشق را نیز را در اختیار بگیرند تا با خروج بشار اسد دور جدیدی از معادلات سیاسی در سوریه  آغاز شود‌. 
مسئله‌ای که بهت و حیرت ناظران منطقه‌ای و بین‌المللی را به همراه داشت. شاید کم‌تر کسی فکر می‌کرد بعد از فروکش کردن جنگ‌های داخلی بعد از سال ۲۰۱۶ مخالفان حکومت اسد بتوانند چنین توانمندی را داشته باشند که حتی بخشی از سرزمین‌های تحت حاکمیت حکومت مرکزی را تصرف کنند، اما فقط با گذشت ده روز تمامی مناطق از جمله دمشق پایتخت این کشور به دست گروه معارض  تحریرالشام افتاد. 
سرعت تحولات سوریه در حدی بود که بازیگران منطقه‌ای چون ایران، ترکیه، روسیه و کشورهای عربی نتوانستند اقدامی موثر در راستای کنترل آنچه در سوریه می‌گذرد انجام دهند و نقشی در تحولات آینده سیاسی آن ایفا کنند. هرچند نزدیکی و حمایت‌های ترکیه و اردوغان به مخالفان را باید به عنوان یکی از مولفه‌های تاثیرگذار در موفقیت این نیروها در تصرف دمشق به شمار آورد. اما همانطور که گفتیم عدم توانمندی حکومت بشار اسد در برقراری امنیت داخلی و عدم موفقیت دولت_ملت سازی اصلی‌ترین عوامل سقوط آن بود. موضوعی که همواره به عنوان یکی از چالش‌ها در کشورهای عربی خاورمیانه بعد از سقوط امپراتوری عثمانی وجود داشته است. روسیه و ایران در صدد آن بودند تا حکومت بشار اسد بتواند پروژه دولت_ملت سازی را تکمیل کند و قدرت و حاکمیت خود را بر سرزمین سوریه تثبیت کند. به همین جهت حمایت‌های نظامی، لجستیک و مالی نیز صورت گرفت اما همانطور که تجربه‌های مشابه دیگر همچون پروژه ایالات متحده در افغانستان و حتی عراق با موفقیت همراه نشد در سوریه نیز این امر محقق نشد. هر چند جمهوری اسلامی ایران با در نظر گرفتن منافع ملی و برای کنترل تهدید نیروهای اسلام‌گرای تندرو و تکفیری لازم بود تا در بحث سوریه دخالت کند اما توجه به تجارب ناموفق گذشته نیز باید مدنظر قرار می‌گرفت. بشار اسد بعد از سال ۲۰۱۶ تاکنون فرصت داشت با برطرف کردن شکاف‌های قومی و مذهبی آینده حکومت خود را در سوریه به سمت دیگری ببرد اما ادامه‌دار شدن تنش‌ها در منطقه و عدم برنامه‌ریزی مناسب از سوی ایران و روسیه در این امر سبب شد تا بحران مشروعیت بشار اسد همچنان ادامه‌دار باشد و حتی ارتش رسمی این کشور نیز تمایلی به مقاومت در برابر نیروهای مخالف را نداشته باشد و همچون تصرف بدون درگیری کابل توسط طالبان دمشق نیز بدون درگیری و مقاومت در اختیار گروه تروریستی تحریرالشام قرار بگیرد. 
با وجود این شرایط و مباحثی که پیرامون دلایل سقوط رژیم بشار اسد مطرح است اما باید در نظر داشت واقعیت فعلی در سوریه تغییر حکومت آن است. رهبر شورشیان سوری اعلام کرده است قدرت به زودی توسط نخست وزیر حکومت حال حاضر انتقال داده خواهد شد و باید منتظر یک رژیم سیاسی جدید در سوریه باشیم. این مسئله با توجه به اینکه حکومت بشار اسد یکی از ارکان محور مقاومت در منطقه بوده بعید است پیامدهای مثبتی در معادلات بین‌المللی و منطقه‌ای برای جمهوری اسلامی ایران داشته باشد. اکنون که  به نظر می‌رسد ایران یکی از متحدان خود را در منطقه از دست داده است باید برنامه‌ها و راهبردهای سیاست خارجی خود را متناسب با این تحولات انجام دهد اما نکته اساسی که بیش از هر چیز باید به آن توجه کرد سرعت و روند تحولات است و اگر برنامه متناسب با آن نباشد همچنان غافلگیری‌ها می‌تواند ادامه‌دار باشد.

کانال یک روسیه به نقل از کرملین اعلام کرد:  بشار اسد رئیس جمهور سوریه و اعضای خانواده‌اش در مسکو هستند. این کانال افزود: به دلایل انسانی به اسد و خانواده‌اش پناهندگی اعطا شد.

روزنامه صبح ساحل

دیدگاه ها (0)
img