29

آبان

1403


حوادث

26 تیر 1395 08:47 0 کامنت

صبح ساحل ، حوادث - مادری درحالی‌که دختربچه‌ای با سری متورم در دستان خود دارد، هراسان و نگران وارد اورژانس می‌شود،  شدت ضربه‌ای که «یسنا» را به این حال ‌و روز انداخته، به حدی شده  که اثرات حیاتی دیگر در چهره و بدن بیمار نمایان نیست و سه بار در اتاق عمل به مادر و خانواده کودک خبر مرگ او می‌دهند.به گزارش ایسنا، نبود متخصص مغز و اعصاب در بیمارستان پیامبر اعظم (ص) قشم و همچنین نبود وسایل موردنیاز برای رسیدگی به حال کودک، مرگ را هرلحظه به یسنا نزدیک‌تر می‌کرد تا اینکه خانم دکتری که جراح عمومی است، مادر یسنا را در دوراهی انتخاب بین باز کردن سر و بیرون کشیدن خون و یا مرگ کودک قبل از انتقال به بیمارستان بندرعباس قرار می‌دهد!«مکه معینی» مادر این کودک می‌گوید: دختر کوچکم مشغول بازی در حیاط خانه بود که به‌یک‌باره از پله‌ها به پایین پرتاب شد.وی بابیان اینکه سر یسنا براثر شدت ضربه بسیار متورم شده بود، می‌افزاید: وقتی یسنا به بیمارستان رسید، هیچ‌گونه علائم حیاتی در او دیده نمی‌شد و وقتی به اتاق عمل بیمارستان منتقل شد، سه بار خبر قطع تمامی علائم حیاتی و مرگ او را شنیدیم.او با اشاره به مرگ فرزند سومش به دلیل نارسایی تنفسی، اضافه می‌کند: همراهان خودم و بسیاری از افراد و حتی کادر درمانی حرف‌های ناامیدکننده‌ای درباره زنده ماندن یا نماندن دخترم به من می‌زدند.معینی، تنها ناجی دخترش را دکتر اکبر نژاد معرفی می‌کند و می‌افزاید: این پزشک به من گفت اگر سر بچه باز شود و خون داخل مغز که ورم‌کرده را خارج کنیم، می‌توانیم طفل را تا زمان انتقال به بندرعباس زنده نگه‌داریم.وی ادامه داد: این پزشک اطمینان خاصی به من و خواهرم داد و به همسرم گفتم هر کاری را که صلاح می‌داند، برای فرزندمان انجام دهد.مادر یسنا، کودک 20 ماهه قشمی پس‌ازاین گفته از خاک تربت امام حسین (ع) برای تبرک به پیشانی و پاهای کودک می‌فرستد و او را به خدا می‌سپارد و از پروردگار هستی می‌خواهد هر آنچه مصلحت می‌داند درباره فرزندش انجام دهد؛ اما فقط این طفل کوچک زجری متحمل نشود... .با این دعای مادر، کودک دوباره راهی اتاق عمل می‌شود، این بار پزشکی از جانب خداوند مأمور می‌شود تا با اطمینان و جرئتی وصف‌ناشدنی و بدون وسایل و تجهیزات کودک را زنده نگه دارد و با بیرون کشیدن خون داخل مغز، پدر دختر، بیمار و کادر پزشکی با آمبولانس راهی بندرعباس شوند.جراح عمومی بیمارستان پیامبر اعظم(ص) قشم درباره این عمل می‌گوید: وقتی این دختربچه را با این شدت جراحات دیدم، امید کمی به زنده ماندن بیمار داشتم؛ ولی سعی کردم با اندک وسایل موجود راه زنده نگه‌داشتن دختربچه را تا زمان اعزام به بندرعباس را بازکنم.دکتر اکبر نژاد توضیح می‌دهد: خونریزی داخلی و تورم بیش‌ازاندازه در سر بیمار، زمینه خونریزی را فراهم کرده بود و اگر این خون از سر بیمار بیرون کشیده نمی‌شد، مرگ بیمار دور از انتظار نبود.وی ادامه می‌دهد: در این هنگام با توضیح وضعیت موجود به خانواده ایشان، اجازه عمل با اندک وسایل موجود را گرفتم تا تنها روزنه زندگی این کودک به زندگی همچنان بازبماند.این جراح عمومی، تصمیم انجام این عمل را بسیار سخت دانست و افزود: شانس زنده ماندن بیمار کم بود و من هم درزمینه مغز و اعصاب تخصصی نداشتم؛ ولی چون جان بیمار درخطر بود و خون باید از سر بیمار خارج می‌شد، این ریسک را پذیرفتم و عمل با موفقیت انجام شد.مادر یسنای کوچک در ادامه می‌گوید: یسنا دو ساعت در اورژانس بود و 10 روز را نیز در بخش ICU بیمارستان بندرعباس بستری بود و تا روز نهم هم هیچ‌گونه واکنشی نداشت.همین‌طور که مشغول صحبت با مادر یسنا بودیم، برادر هفت- هشت‌ساله یسنا هم وارد گود می‌شود و بلند می‌گوید: همش ناامیدی!مادر، مکثی می‌کند و با به یادآوری آن شب‌های سخت می‌گوید: ساعت 12 نیمه‌شب به من اطلاع دادند که بیا بچه‌ات را ببین و آنجا بود که فکر کردم این آخرین بار است که دخترم را می‌بینم!او اظهار می‌کند: دخترم به هوش آمده بود و پس از عملی سه و نیم‌ساعته، زبان، و یکدست و یک‌پایش فلج شد و چشمانش مرتب می‌لرزید.وی درباز شرح آن شب طولانی بیان می‌دارد: پزشکان گفته بودند که مویرگ‌های عصبی یک سمت مغز دختربچه از بین رفته و ممکن است یک سال طول بکشد تا دوباره یسنا بتواند قدم بردارد.صبح روز بعد یسنا درحالی‌که تنها یک سرم در دستان کوچکش جا خوش کرده بود، به هوش آمده بود، مثل کودکی که تنها به خواب‌رفته و تازه به دنیا آمده است؛ این توصیفی بود از لحظه پس از عمل یسنا توسط مادرش. وی اعتقاد به خدا و ائمه اطهار و آغاز کردن هر کاری را با کلمه «بسم‌الله» را عامل نجات دخترش می‌داند و می‌افزاید: از امام حسین (ع)، حضرت ابوالفضل (ع) و عَلَم شمشیری (یکی از مراسم مذهبی قشم که در محرم و رمضان به‌وسیله علمی که گفته می‌شود از عالم غیب و چند صدسال قبل به قشم آمده انجام می‌شود) خواستم به ما و دختر کوچکمان کمک کنند.«مکیه»، که هر شب پشت در اتاق ICU سوره الرحمن و یاسین می‌خوانده و بالای سر دخترش، دعای حضرت فاطمه (س) را قرار می‌داده می‌افزاید: شب قبل از به هوش آمدن دخترم، پرستاران از عیادت فردی ناشناس از یسنا خبر دادند و این در حالی بود که دخترم ممنوع‌الملاقات بود و مرا هم برای دیدن یسنا به داخل اتاق راه نمی‌دادند و خود پرستاران نیز از چگونگی ورود این فرد متحیر شده بودند.مادر یسنا، این واقعه را به فال نیک می‌گیرد و می‌گوید: گمان می‌کنم ائمه برای زنده ماندن یسنا آمده بودند و من زنده ماندن دخترم را یک رخداد طبیعی نمی‌دانم.وی همچنین خطاب به مردم و مسئولین قشم می‌گوید: همه‌چیز بازار و مال و اموال نیست؛ بلکه داشتن پزشکان متخصص و تجهیزات بیمارستانی در یک جزیره نیز می‌تواند بسیار مهم باشد.او اظهار می‌کند: باید بخشی از پول‌هایی که از بازار و تجارت به دست می‌آید درراه درمان نیز هزینه شود.سرپرست بیمارستان پیامبر اعظم(ص) قشم نیز در این رابطه می‌گوید: موقعی که یسنا به بیمارستان منتقل شد، وضعیت نامساعدی داشت و اگر اقدامی روی آن انجام نمی‌شد، مرگ مغزی دور از انتظار نبود.میثم فتحی ادامه می‌دهد: انجام برخی اقدامات توسط یکی از جراحان این بیمارستان موجب شد مردمک چشم بیمار به حالت اولیه بازگردد و بیمار پس از بازگشتن از حالت کما به عادی، راهی بندرعباس شود.وی مشکل کمبود نیروی متخصص را ازجمله مشکلات این بیمارستان دانست و افزود: با توجه به بعد مسافت و جزیره‌ای بودن قشم، تخصیص متخصص به این بیمارستان می‌تواند به بسیاری از مشکلات خاتمه دهد.سرپرست بیمارستان پیامبر اعظم(ص) قشم ادامه داد: درخواست نیروی متخصص مغز و اعصاب برای این بیمارستان داده‌شده و در انتظار پاسخ از سوی دانشگاه علوم پزشکی هرمزگان هستیم. پزشک معالج این بیمار پس از گذشت هفته‌ها از انجام عمل جراحی، به‌صورت اتفاقی با مادر بیمار روبرو می‌شود و با دیدن یسنا که در حال بازیگوشی است، به وجد می‌آید و این همان لحظه ایست که خنده‌ها و اشک‌های شوق در دل کادر درمانی بیمارستان نقش می‌بندد.این بار باتدبیر پزشک بیمارستان پیامبر اعظم قشم و یاری پروردگار، یکی از بیماران قشمی از مرگ حتمی جا سالم به دربرد؛ اما سؤال اینجاست که آیا بیماران بعدی هم به‌اندازه یسنا و مادرش خوشبخت هستند که دوباره زندگی را از سر بگیرند و یا اینکه به خاطر نبود متخصص در این بیمارستان، باید در انتظار خبر مرگ بایستند؟!به گزارش ایسنا، خواست مردم و مسئولین، با توجه به قرارگیری در منطقه آزاد و جزیره‌ای بودن قشم، اختصاص متخصصان و دستگاه‌های ویژه در بخش‌های گوناگون پزشکی است تا بیماران به علت دوری مسافت و یا کمبود تجهیزات و منابع انسانی قربانی نشوند و این امیدی است که تنها می‌توان از دولت یازدهم و وزیر باکفایت آن داشت تا نگاه ویژه‌تری به مناطق محروم و مرزی داشته باشند و باتدبیر خود، مردم قدرشناس قشم را خوشحال کنند.

دیدگاه ها (0)
img