03

دی

1403


فرهنگی و هنری

30 فروردین 1396 07:49 0 کامنت

صبح ساحل ، هنری - محسن کیایی پسر جوان سینما، تلویزیون و تئاتر ایران است که اکنون با بازی‌های خوبش تبدیل به یکی از چهره‌های شیرین و دوست‌داشتنی شده است. او بعد از چند همکاری موفقیت‌آمیز با برادرش مصطفی کیایی (کارگردان و نویسنده سینما) حالا دیگر در جایگاهی مستقل برای خودش ایستاده و در بازیگری خط و مشی خودش را دنبال می‌کند. بازیگر فیلم‌های «بارکد»، «عصر یخبندان»، «خط ویژه»، «ضد گلوله» و سریال‌های «پرده‌نشین»، «راه در رو»، «کشیک قلب» و... در ابتدا، بازیگری را با تئاتر آغاز کرد و در چند نمایشنامه علاوه بر بازیگری، کارگردانی را نیز تجربه کرد و موفق به دریافت چند جایزه شد. اکران نوروزی «یک روز بخصوص» به کارگردانی همایون اسعدیان بهانه خوبی شد که با کیایی گفت‌وگویی داشته باشیم که در ادامه می‌خوانید.فیلم سینمایی «یک روز بخصوص» چه ویژگی‌هایی داشت که بازی در آن را پذیرفتید؟

قبل از این‌که بخواهم به متن و فیلمنامه فکر کنم، باید بگویم که خیلی دوست داشتم با آقای همایون اسعدیان همکاری کنم. ایشان کارگردانی حرفه‌ای و کاربلد هستند که من در کنارشان بسیار آموختم. نقشی هم که در این فیلم داشتم شاید خیلی همسو با سیاستگذاری‌های کاری‌ام نبود، اما من به خاطر خود آقای اسعدیان بازی در آن را پذیرفتم.

یعنی خود نقش را دوست نداشتید؟
منظورم این نبود. بالاخره خود نقش هم ویژگی‌های مثبتی داشت که آن را پذیرفتم. شخصیتی که نقش او را بازی کردم یک فرد دغدغه‌مند اجتماعی (خبرنگار) است و همین برای من ارزش زیادی داشت. ضمن این‌که فیلمنامه و سایر عوامل گروه هم آگاه و خوب بودند.
برای انتخاب نقش‌ها و آثاری که به شما پیشنهاد می‌شود، با کسی هم مشورت می‌کنید؟
نه زیاد. معمولا خودم تمام جوانب کار را می‌سنجم تا ببینم یک فیلم در کجای سیاست کاری من قرار می‌گیرد و بعد درباره آن تصمیم می‌گیرم.
تا به امروز در سینمای ما فیلم‌هایی با محوریت خرید و فروش اعضای بدن کمتر ساخته شده، به نظر شما «یک روز بخصوص» حامل چه پیام‌هایی است؟
به نظرم به یک اثر هنری نباید به عنوان یک پیام دهنده نگاه کرد. همین که یک فیلم طرح موضوع کند و راجع به مساله‌ای صحبت کند که مردم در جامعه به عنوان یک معضل با آن دست به گریبانند، کافی است.
شما معمولا نقش‌های مثبت و طنز بازی می‌کنید. خودتان نقش منفی دوست ندارید یا کلا نقش منفی به شما پیشنهاد نمی‌شود؟
من دوست دارم همه جور نقشی بازی کنم، اما تاکنون نقش منفی به من پیشنهاد نشده است.
علاقه به بازی در نقش‌های کمیک ریشه در کجا دارد؟
جامعه درگیر مشکلاتی هست لذا خنداندن مردم در این‌ شرایط، سخت است. حالا وقتی من به عنوان بازیگر می‌توانم کمی آنها را شاد کنم و برای لحظاتی لبخند روی لبشان بیاورم، چرا این کار را نکنم؟ من وقتی در سالن سینما همراه مردم فیلم‌های خودم را می‌بینم و صدای خنده‌شان را می‌شنوم، غرق لذت می‌شوم. حتی خاطرم هست که فیلم «بارکد» را حدود 60 بار با مردم در سینما دیدم، چون از خنده‌شان حالم خوب می‌شد.
ارتباط مردم با «یک روز بخصوص» را چطور دیدید. فکر می کنید این فیلم فاکتورهای جذب مخاطب را دارد؟
خوشبختانه تا جایی که اطلاع دارم این فیلم خوب فروخته و مردم توانستند با آن ارتباط برقرار کنند. به هر حال تلاش شده که این فیلم هنرمندانه ساخته شود و فاکتورهای جذب مخاطب را داشته باشد.
نقطه عطف بازیگری شما در تلویزیون، سریال «پرده‌نشین» و از آن طرف در سینما «خط ویژه» است که شما را بهتر به مردم معرفی کرد. این دو اثر چه تاثیری در روند کارتان داشت؟
خودم سریال «پرده‌نشین» را دوست دارم. کار با بهروز شعیبی که کارگردانی فیلم را به عهده داشت، بسیار عالی بود و الان هم که چند سال از آن زمان می‌گذرد از حضورم در آن گروه بسیار راضی هستم. در سینما هم «خط ویژه» مرا به سینما معرفی کرد و به نوعی مهم‌ترین اتفاق کارنامه سینمایی‌ام به شمار می‌آید.
از آنجا که به نوعی پای ثابت تمام کارهای برادرتان (مصطفی کیایی ـ‌ کارگردان سینما) هستید، کار با کارگردانان دیگر برایتان سخت نیست؟
اصلا. بدیهی است که من و مصطفی شناخت خوبی از هم داریم، اما این دلیل نمی‌شود که نتوانم با کارگردان‌های دیگر کار کنم. کار با آدم‌های جدید و طرز فکرهای تازه لذت بخش است و برای من یک تجربه و شانس.
الان مشغول چه کاری هستید؟
در حال حاضر مشغول مطالعه فیلمنامه‌هایی برای سینما و تلویزیون هستم و همچنین مشغول بازی در تئاتر «پپرونی برای دیکتاتور» که این روزها در سالن پالیز روی صحنه می‌رود.
برای کار در مدیوم های مختلف (سینما، تئاتر و تلویزیون) تفاوتی قائل هستید؟
قطعا مدیوم‌های مختلف با یکدیگر متفاوت هستند و بازیگر اگر شناخت کافی نسبت به تمام آنها داشته باشد، خیلی راحت می‌تواند کارش را انجام بدهد و من فکر می‌کنم مدیوم‌ها را خوب می‌شناسم. البته واقعیت را بخواهید بازی در تئاتر را بیشتر دوست دارم. چون بازیگر هنگام بازی در تئاتر سعی می‌کند نقشش را مردم باور کنند و همین باور تماشاگر برای یک بازیگر خیلی لذت بخش است.

دیدگاه ها (0)
img