02

دی

1403


فرهنگی و هنری

15 آبان 1396 08:10 0 کامنت

صبح ساحل ، هنری - فرهنگ اگر چه در همه حوزه های عمومی و خصوصی زندگی ما در جریان است اما نگاه تخصصی و تحلیل کارشناسانه در مورد علل و عوامل شکل گیری فاکتورهای موثر در فرهنگ به خصوص در زمینه چالش های اجتماعی می تواند در ایجاد و اصلاح خلا های موجود در فرهنگ عمومی بسیار موثر باشد و چه بهتر که این نگاه کارشناسانه در میان مدیران اداری و سیاست گذاران استانی به وسیله ای برای نگاه درست و اصولی به چالش های فرهنگ عمومی تبدیل شود اما شاید بخشی از معضلات در این حیطه به واسطه برنامه ریزی و تفکر درست اصلاح شود. گفتگوی پیش رو با دکتر محمود رئوفی جامعه شناس و استاد دانشگاه کوششی است برای نگاه علمی به فرهنگ و باید ها و نبایدهای استانی در این حوزه.1.آقای دکتر فرهنگ عمومی به معنای خاص چیست و چه تفاوت هایی با فرهنگ به معنای عام دارد؟برای روشن شدن پاسخ این سوال باید در ابتدا واژه فرهنگ را معنا و تعریف نمود داریوش عاشوری در کتاب تعریف ها و مفهوم فرهنگ  می نویسد صورت باستانی فرهنگ در متن بازمانده از اوستا و نوشته های فارسی باستان یافت نشده است صورت پهلوی آن فرهنگ گمان می رود از پیش وند فر به معنای پیش و ریشه باستانی این کلمه به معنای کشیدن باشد و بخش دوم یعنی هنگ به معنای قصد و آهنگ، هنجیدن و هیختن و به معنای بیرون کشیدن و برآوردن. در ادبیات فارسی اصطلاح فرهنگ با معانی و مفاهیم مختلفی به کار رفته است  معنایی همانند دانش، حرفه و علم فنون و ورزش ها هنر آموختن و بکار بستن و... . با شروع تعلیم و تربیت جدید در ایران، واژه فرهنگ به معنای آموزش و پرورش به کار رفت و اصطلاح فرهنگیان هنوز به دبیران آموزش و پرورش اطلاق می شود و در زبان و بیان روشن فکران اصطلاح فرهنگ با کلمات مبادی آداب، اهل مطالعه، خوش مشرب به کار می رود. به صورت کلی می توان فرهنگ را مجموعه ارزش ها و هنجارهایی دانست که افراد از جامعه و دین و تاریخ و نفس خویش یاد میگیرند و ملزم هستند مطابق این ارزشها رفتار نمایند. منظور از واژه فرهنگ عمومی  که پس از انقلاب اسلامی بسیار رواج یافته است و شورایی نیز به همین نام در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و ادارت کل ارشاد استان وجود دارد به معنای اخص این است که ساز و کارهایی سنجیده و به کار رود که توده مردم در حوزه های مختلف اجتماعی اقتصادی خانوادگی تربیتی دینی علمی صنعتی و به طور کلی در زندگی روزمره این معیار و ساز و کارها را رعایت و عمل نمایند به این معنا از دقت و نظم در امور عاریه روزمره مثل رعایت بهداشت فردی و وقت شناسی تا امور پیچیده مثل رعایت حقوق شهروندی و مسوولیت پذیری اجتماعی و انجام رسالت دینی و انسانی زمره فرهنگ عمومی قرار می گیرد. فرهنگ عمومی هم ابعاد مادی و هم ابعاد معنوی از نریختن زباله در کوچه و خیابان تا عادت به مطالعه و مسوولیت دینی و شهروندی را در بر می گیرد. تفاوت فرهنگ عمومی با فرهنگ به معنای جامعه شناختی و مردم شناختی در این است که فرهنگ در کاربرد علمی مجموعه هنجارها و ارزش های کلی یک جامعه است ولی فرهنگ عمومی در حقیقت جزئی از فرایند عام فرهنگی یک جامعه محسوب می شود. در واقع فرهنگ عمومی مردم باید منتج از فرهنگ کلی جامعه باشد و از دل آن استخراج شودمثلا فرهنگ عمومی ملت ایران باید مبتنی بر فرهنگ ایرانی و اسلامی باشد .2.به نظر شما جامعه و اقلیم بر فرهنگ عمومی اثرگذارند؟اقلیم و جغرافیا بر تغییر و تحول فرهنگ عمومی تاثیر گذار است اما تاثیر جامعه بر فرهنگ و فرهنگ بر روی جامعه بسیار اساسی تر ، بنیادی تر است. اساسا جامعه و فرهنگ را نمی توان از یکدیگر جدا نمود در یک بحث انتزاعی و نظری معمولا جامعه و فرهنگ را جدای از یکدیگر تحلیل و ارزیابی می کنند اما در عالم بیرون و جهان زیست آدمیان، فرهنگ و جامعه در هم تنیده هستند و کنش متقابل دارند هر فرهنگی ریشه در یک جامعه تاریخ و دین و سنن معینی دارد و هر فرهنگی جامعه خاص آن فرهنگ را بنا می گذارد. از طرف دیگر جامعه نیز فرهنگ خاص خود را ایجاد و تولید و بازتولید مداوم می نماید. تاثیر جغرافیا و اقلیم و آب و هوا و موقعیت مکانی در حوزه فرهنگ عمومی تاثیری تعیین کننده و حیاتی ندارد بلکه بیشتر تاثیر تسهیل کننده دارد. به عنوان مثال در شهرهای پیشرفته  و توسعه یافته ایران رعایت معیارهای فرهنگ عمومی راحت تر است تا شهر های کوچک تر و روستاها مثلا ساحل دوبی زیبا و چشم نواز و دیدنی است اما ساحل دریا در بندر عباس چندان زیبا نیست خوب طبیعی است که رعایت فرهنگ نظافت در این دو ساحل متفاوت خواهد بود و یا شهری که پارکینگ های مناسب برای پارک خودرو ها دارد نسبت به شهری که پارکینگ مناسب ندارد در خصوص رعایت فرهنگ ترافیک و عبور و مرور بهتر عمل خواهد کرد.3.به نظر شما تصمیم گیری از بالا می تواند تغییری در وضعیت فرهنگ عمومی جامعه ایجاد کند؟اگر این تصمیم گیری از بالا و به عبارت بهتر تصمیم گیری توسط حکومت ، دولت ، نهادها و سازمان های فرهنگی و دینی و ارزشی همراه با مشروعیت بخشی اغنا سازی استدلالی توده مردم باشد می تواند در وضعیت فرهنگ عمومی جامعه تغییر ایجاد نماید. برنامه ریزی، سیاست گذاری هدایت و نظارت دولت در حوزه فرهنگ عمومی بسیار مهم و ضروری است اما بهتر از آن خواست و پذیرش و آگاهی شهروندان است. فرهنگ امری اختیاری ،اکتسابی، ارادی و آموختنی است اگر مقدس ترین اعمال و کردارها و آیین ها اجباری بشود و مردم از روی اجبار و ترس آن را بپذیرند و عمل نمایند باز آن رفتار فرهنگی تلقی نمی شود. اموری فرهنگی هستند که توده مردم آن را مختارانه در طول زمان پذیرا می شوند.4.وضعیت فرهنگ عمومی با نگاه به رفتارهای شهروندی در هرمزگان چگونه است؟در باب استان هرمزگان با این وسعت و پراکندگی شهرها و مناطق روستایی از مرکز استان تا شرق غرب و شمال و جنوب استان با نظر به تعدد و تکثر مذاهب و اقوام و گروهها و قومیت ها و مهاجر پذیری شدید مرکز استان نمی توان در خصوص معیارهای رفتار و حقوق شهروندی یک حکم کلی و جامع و مانع صادر کرد. هر شهر و منطقه هرمزگان رفتارهای شهروندی خاصی دارند اما در یک نگاه اجمالی می توان از منظر جامعه شناسی وضعیت فرهنگ عمومی هرمزگان را متفاوت ارزیابی کرد. هرمزگان در خصوص رفتارهای شهروندی تا منطقه ای ایده آل فاصله بسیاری دارد اما نمی توان گفت که رفتارهای شهروندی در هرمزگان نیز ضعیف است ایده آل نبودن و یا عالی نبودن رفتارهای شهروندی در هرمزگان نیز عوامل و دلایل بی شماری دارد که نمی توان در این زمینه فقط توده مردم را متهم و یا سرزنش نمود. چرا که هرگونه ضعف و قوت فرهنگ شهروندی ریشه در ساختار اجتماعی اقتصادی سیاسی دینی و علمی هرمزگان نیز دارد. اگر فرهنگ شهروندی متوسط است به دلیل آن است که فرهنگ شهروندی و شهروند مداری دولت و مراکز تصمیم گیر و نهادهای مدنی و شهرداری نیز ضعیف یا متوسط است.5.آیا فرهنگ عمومی هر جامعه ای حاصل رخدادهای فرهنگی و تغییرات اجتماعی است یا شرایط منطقه ای و سختی یا در دسترس بودن برخی از امکانات مادی و معنوی جامعه؟هر دو دسته از عوامل اجتماعی و فرهنگی و شرایط و امکانات مادی و معنوی در تغییر و تحول و سمت و سوی فرهنگ عمومی جامعه تاثیر گذار است اساسا عوامل مادی و غیر مادی توامان در تغییرات فرهنگی اثر گذار هستند. به عنوان مثال کشورهای پیشرفته صنعتی جهان چون امکانات بسیار خوبی برای زندگی دارند رعایت معیارهای فرهنگ عمومی و رفتارهای شهروندی آنان نیز مطلوب تر از فرهنگ عمومی شهروندان کشورهای در حال توسعه است.6.به نظر شما کاستی ها و کمبودها در مساله فرهنگ عمومی در هرمزگان کجاست؟ و سرمایه گذاری بر روی مباحث فرهنگ عمومی چگونه باید صورت بگیرد؟در هر دو بعد و سطح سخت افزاری و نرم افزاری و مادی و معنوی و فرهنگی و اقتصادی در هرمزگان کاستی و کمبود در این خصوص مشاهده می گردد در این زمینه هم شهروندان در مواردی مقصر هستند و هم سازمان های دولتی ، اداری ، آموزش و شهرداری وظایف خود را به نحو احسنت انجام نمی دهند و هم بستر و فضای فیزیکی و کالبدی مناسب نداریم به نظر می رسد ضعف مطالبه گری عمومی، بی تفاوتی، کرختی اجتماعی، مشارکت اجتماعی پایین، فرد گرایی منفی و تضادهای اجتماعی و مذهبی و سیاسی و فرهنگی و یا تصور موقت بودن شهروندان غیر مقیم در هرمزگان از مهمترین کاستی ها در این خصوص است.7.چه اقدامات عملی می تواند سبک زندگی مردم به خصوص در سطح شهر بندر عباس از لحاظ توجه و اهمیت به معیارهای یک شهر پاک و زندگی سالم را به وجود بیاورد؟رای تغییر وتحول وارتقای سبک زندگی مردم، باید از یک طرف فرهنگ شهرنشینی وشهروندی ارتقاء یابد وازطرف دیگر  شاخص ها ومعیارهای شهر سالم نیز توسط دولت وشهرداری وبخش خصوصی تحقق یابد. باید پذیرفت که ایران واز آن جمله،شهر بندرعباس درحال مدرن شدن است اما این مدرنیته   بدقواره و بدفرم است. همانطور که لباس بدقواره هرچند گران قیمت وخوش دوخت نیز باشد هنگام پوشش دربدن نمای بدقواره ای را نمایش میدهد مدرنیته ایرانی برزخی است بین سنت وتجدد بخش هایی از جامعه سنتی و بخش های‌دیگر مدرن است ودر مواردی یک بخش مشخص و حتی یک فرد معین بخشی از وجود و وجوهش سنتی وبخش‌دیگر مدرن ومتجدد است طبیعی است درچنین شرایط واوضاع واحوالی وضعیت شهرستان ها بدتر از تهران باشد. از نظر سخت افزاری و امکانات و فضای کالبدی نسبتا مدرن وپیشرفته هستیم ،اما از نظر نرم افزاری وفرهنگی و ذهنی وفکری هنوز سنتی و قدیمی هستیم  با تخریب روستاها و ضعف بنیادهای کشاورزی ودامپروری از دهه ۴۰ شمسی تاکنون ومهاجرت بی رویه روستانشینان به شهرها فرهنگ شهروندی وشهرنشینی برزخ واری بین روستا و شهر درکشور و به ویژه در تهران ومراکز استان ها شکل گرفت وادامهَ پیدا کرد.این فرهنگ شهروندی نه با قواعد روستانشینی هماهنگ است ونه با قوانین شهرنشینی شهرهای بزرگ کشور واز جمله تهران بیشتر شهر روستا و یا روستای مدرن محسوب میشوند تا شهر به معنای مدرن آن.درچنین اوضاع واحوالی ،بی هنجاری وناهنجاری رفتاری وکرداری و سبک زندگی نامتعادل نیز دور از انتظار نیست. ازطرف دیگر سبک زندگی مطلوب و بنیاد و تاسیس شهر سالم صرفا با مباحث نظری واخلاقی وتوصیه ونصیحت عملی نخواهد شد،بلکه باید فضای کالبدی وفیزیکی و محیطی شهر بندرعباس نیز مطلوب وبهینه وسالم باشد. شهری که فضای سبز مناسب مراکز فرهنگی و هنری و ادبی و ورزشی و تفریحی مطلوب  خیابان و بلوار وکوچه و معابر شیک و زیبا وسایر امکانات مطلوب زندگی شهرنشینی را داشته باشد میتوان انتظار داشت که شهروندان نیز سبک زندگی مطلوب داشته باشند. نظریه ای است در آسیب شناسی اجتماعی درتحلیل کجروی وجرم وجنایت به نام «پنجره شکسته»،این نظریه معتقد است :بین شیک وتمییز ومدرن بودن ساختمان ها وفضای شهری وجرم وجنایت،رابطه معکوس وجود دارد.هرچه فضای شهری وساختمان ها وکوچه وخیابان ومعابر،شیک وتمییزتر باشد،کجروی اجتماعی کمتر میشود وهرچه فضای شهری نمای زشت تر وکج ومعوج تری داشته باشد، کجروی اجتماعی وجرم ،بیشتر مشاهده میگردد. اگر درشهر بندرعباس،سبک زندگی سالم واخلاقی ،ایرانی واسلامی میخواهیم؛باید شهر سالم نیز محقق شود؛درغیر اینصورت،همین وضعیت نه چندان مطلوب ادامه پیدا خواهد کرد.

دیدگاه ها (0)
img