03

دی

1403


اجتماعی

07 آذر 1396 07:51 0 کامنت

 صبح ساحل ، اجتماعی - صدف محمودی//یکی از مهمترین مسائلی که کشور با آن مواجه است بحران کتاب و کتابخوانی ست که در استان هرمزگان این مساله پررنگ تر است، حتی با یک نگاه اجمالی به وضعیت کتابخانه ها و کتاب فروشی ها می توان متوجه شد که احتمالا در این شهر کتاب اهمیت ویژه ای ندارد. به عنوان مثال شهر بندرعباس پس از کتابخانه شهدا دیگر کتابخانه مرجع و بزرگی ندارد و پروژه کتابخانه مرکزی شهر بندرعباس راکد مانده است. نکته دیگر قابل توجه این است که در این شهر حتی یک مرکز تخصصی فروش کتاب وجود ندارد البته منظور مرکزی ست برای کتابهای غیر درسی و غیر دانشگاهی. در  بسیاری از شهرهای بزرگ در ایران مکانی به نام شهرکتاب وجود دارد که اتفاقا از شلوغ ترین اماکن محسوب می شوند، در شهر کتابها نه تنها انوع کتب قابل تهیه ست بلکه تنوع در لوازم تحریر و سرگرمی ها و کتب کودک و نوجوان در آن بسیار چشم گیر است. جای خالی چنین مکانی به شدت در شهر بندرعباس احساس می شود.  با فرض اینکه این مکان هم ایجاد شد، چه بسا پیشتر شاهد تعطیلی کتابفروشی در همین شهر بودیم که به علت عدم استقبال مخاطب تعطیل شد. پس همه اینها نشان دهنده این است که با مردمی مواجه هستیم که علاقه چندانی به کتاب نشان نمی دهند. اما چگونه است که چنین اتفاقی رخ می دهد؟ برای بررسی موشکافانه اوضاع گفت و گویی داشتیم با محسن زینعلی تختی مدیرکل کتابخانه های عمومی استان هرمزگان، دکتر محمود رئوفی جامعه شناس و استاد دانشگاه و  همچنین سعید آرمات شاعر و معلم ادبیات که کتابرانه چیچکا را راه اندازی کرده است. مدیرکل کتابخانه های عمومی استان هرمزگان در این باره عنوان کرد: اتفاقاً کتابخانه های عمومی شهرستان بندرعباس در حال حاضر وضعیت خوبی دارند. از سال 92 تا کنون 3 کتابخانه جدید در شهر تخت،روستای سرخون و زیارت سیدسلیمان افتتاح شده و به فعالیت مشغول هستند. همچنین کتابخانه روستای ایسین نیز طی این مدت فعالیت های بسیار خوبی انجام داده و حائز عناوین برتر شده است. کتابخانه های شهری نیز بهسازی، تعمیر و شاداب سازی شده و امکانات، منابع، نشریات و امانت همه بیانگر رشد این کتابخانه ها در سال های اخیر می باشد.وی افزود: از نظر منابع، کتابخانه فردوسی با بیش از 38 هزار جلد کتاب رتبه نخست و کتابخانه های علامه طباطبایی با 31هزار جلد و سیداحمد خمینی(ره) با 28هزار جلد کتاب در حال خدمت به شهروندان عزیز می باشند. با توجه به فضای فیزیکی موجود، این کتابخانه ها بیشتر از حد استاندارد منابع را در خود جای داده اند.زینعلی تختی در خصوص راکد ماندن پروژه کتابخانه مرکزی بیان کرد: با توجه به کمبود اعتبارات عمرانی دولت این پروژه نیز همانند سایر پروژه ها راکد مانده و در لیست پروژه های واگذاری دولت به بخش خصوصی قرار گرفته است. پروژه کتابخانه مرکزی با پیشرفت بیش از50 درصد به حدود 7 میلیارد تومان اعتبار جهت تکمیل نیاز دارد که دو سال اخیر هیچ اعتباری برای تکمیل آن تخصیص نیافته است. لازم به ذکر است که اعتبارات تکمیل این کتابخانه باید در شورای برنامه ریزی استان مصوب شده و در اختیار اداره کل راه و شهرسازی به عنوان مجری طرح قرار گیرد.این مقام مسئول ادامه داد: شهر بندرعباس دو پروژه در دست ساخت شهرک اندیشه و کتابخانه مرکزی دارد که با تکمیل آن حدود 9000 متر مربع به سرانه کتابخانه های شهر افزوده خواهد شد. کتابخانه شهرک اندیشه با بیش از 75 درصد پیشرفت فیزیکی در صورت تخصیص اعتبارات تا پایان سال جاری به بهره برداری خواهد رسید و کتابخانه مرکزی نیز نیازمند تخصیص اعتبار می باشد.مجری پروژه های مذکور اداره کل راه و شهرسازی می باشد و چنانچه روند تخصیص اعتبار به کتابخانه شهرک اندیشه تسریع یابد شاهد افتتاح این کتابخانه خواهیم  بود. دکتر محمود رئوفی جامعه شناس و استاد دانشگاه می گوید: در باب وضعیت مطالعه و کتابخوانی باید عوامل مختلفی را مد نظر قرار داد و با یک علت و عامل نمی توان این پدید را توضیح داد.  همچنین نمی توان به آمارها تکیه کرد. این که می گویند مثلا در کشور آمریکا میزان مطالعه افراد روزانه یک ساعت و در ایران دو دقیقه است قابل اتکا نیست. چرا که آن ها حرفه ای مطالعه می کنند، مثلا در حوزه پزشکی ، روان شناسی، حسابداری و دیگر حوزه های تخصصی شان مطالعه می کنند. البته که مطالعه کتاب در ایران پایین است اما اینطور هم نیست که ایرانیان به این امر توجهی نداشته باشند. چراکه در سال های اخیر کتاب های کاغذی رقبای جدی پیدا کرده است، فضای مجازی همه چیز را تحت تاثیر قرار داده، دانشگاه ها، مدارس و آن هایی که با کتاب بیشتر سروکار داشتند این روزها  بیشتر در فضای مجازی مطالعه می کنند و کمتر مجله و روزنامه می خرند اما این دو امر علاوه بر رقیب مکمل یکدیگر نیز هستند. یکی دیگر از عوامل پایین بودن میزان مطالعه از منظر جامعه شناختی این است که ملت ایران ملتی با فرهنگ شفاهی ست نه کتبی. این بدان معناست که ما ایرانیان بیشتر تمایل به گفت و گو داریم، برای مثال تلویزیون و رادیو از همان ابتدا جای خود را به خوبی در خانه های ایرانیان باز کرده بود پس نمی توان گفت ایرانیان به دنبال آگاهی نیستند، بلکه فرهنگ مان شفاهی ست. روابطمان عاطفی و چهره به چهره است. در غرب چون فرهنگ عقلانی ست کتاب بیشتر مورد توجه  قرار می گیرد. نکته دیگر این است که وقتی کتاب مورد نیاز مردم نوشته شود، استقبال صورت می گیرد. این روزها کتاب های روان شناسی، عامه پسند و کتب کمک  درسی به خوبی به فروش می رسند و این نشان دهنده این است که نیازی را پاسخ می دهند. ناشران، مترجمان و نویسندگان مخاطبان را متهم می کنند اما وقتی کتاب های سطحی، مبتذل و تکراری چاپ می کنند دیگر چه انتظاری از مخاطب می توان داشت. یکی دیگر از عوامل عدم استقبال مردم، گرانی کاغذ است. در سال های اخیر قیمت کتاب ها افزایش چشم گیری داشته است، اما هزینه زندگی بالاست و خانواده ها نیازهای دیگری دارند. در سبد زندگی ابتدا خوراک، پوشاک و مسکن اهمیت دارد و بعد فرهنگ و هنر.اما در خصوص شهر بندرعباس باید گفت از آنجایی که بندرعباس شهری تجاری، دریایی و صنعتی ست سطح مطالعه و فرهنگش با شیراز، قم و مشهد قابل مقایسه نیست. اگر در حوزه اقتصادی ضعیف عمل شود جای تعجب دارد نه در حوزه کتاب و کتابخوانی! باید این انتظار را داشته باشیم که در چنین شهری افراد چندان طالب کتاب نباشند. در کنار این کتابخانه های عمومی این شهر به روز نیستند و دانش آموزان تنها در ایام امتحانات و کنکور از آنجا استفاده می کنند.  علاوه بر این رسانه ها نیز در تشویق فرهنگ وقت نمی گذارند در استان اکثر اخبار درباره مسائل اقتصادی و سیاسی ست.سعید آرمات کتابرانه چیچکا را می گرداند،  چیچکا ماشینی ست که با گشتن در نقاط مختلف شهر کتابهای به روز را به مردم می فروشد. او درباره وضعیت کتاب خوانی می گوبد:فروش کتاب با توجه به ظاهر وضع موجود یعنی با اتکا به تعداد کتابفروشی ها و نوع کاربری شان مشخصا باید خیلی پایین تر از مرز معین در کشور باشد . باز هم البته این حرف کاملا دقیق و علمی نیست چون به هر حال تعدادی از شهروندان ممکن است کتاب های مورد نیاز را از طریق های دیگری تهیه کنند . به علاوه نکته ای که در مورد کتاب و به شکل کلی،فرهنگ در شهر بندرعباس به شدت آزار دهنده است نبود مکانهایی مثل کتاب فروشی ها در کنار انواع و اقسام فروشگاهها ست . عملا کتابفروشی ها به عنوان یک شغل مورد نیاز در راستای فرهنگ حذف شده اند ، البته ظاهرا حذف کتابفروشی ها و کلا کتاب و فرهنگ و فرهنگ سرا چندان اهمیتی ندارد ! لابد این هم جز مشاغل غیر کاربردی بوده و سوددهی لازم نداشته و به همین مناسبت باید حذف می شده این را باید از جامعه پرسید و متصدیان امر و مسئولان دل سوز ! از نهادهای ذیربط که نامشان روزی روزگاری تولّی فرهنگ را تداعی می کرد و دیگر ما داریم فراموششان می کنیم. اما نکته اینجاست که چرا پلنگ ایرانی مهم می شود لاک پشتهای پوزه عقابی مهم می شوند و برایشان کمپین سراسری راه می افتد !؟ و انقراض کتابفروشی های بندرعباس امر معمول ؟! نکته درست همین جاست که عده ای که شاخک های حساسی دارند نسبت به هر مساله ای چه زیست محیطی و چه فرهنگی عکس العمل نشان می دهند بعد سیستم دیگری وجود دارد که می آید با توجه به محرک های حسی جامعه این مسایل را درشت نمایی می کند و میزان تاثیر گذاری و حتی سودمندی ٱن را می سنجد و بعد وارد عمل می شود !کتاب امر مهمی نیست همچنان که فرهنگ بنا براین چه کسی حاضر است وقت خود را تلف کند و برایش کمپین راه بیندازد در نتیجه می بینم برای سرپرستی یک باشگاه یا یک تیم فوتبال ، مهم ترین افراد شهر سر یکدیگر را می شکنند ولی همینان را بارها دیده ام از مقابل کتابرانه رد شده اند و حتی لحظه ای پاسست نکرده اند ببینند چه خبر است ؟ واقعا هیچ جای نگرانی نیست امر فرهنگ امر مرده و تباه شده ای است سالها پیش بر جنازه اش زار هم زده ایم؛ پس چرا دیگر درباره ش حرف بزنیم ؟کافی است همه چیز شکل نمادینش را پیدا کند کافی است یک روز به نام کتاب و کتاب خوانی باشد یک روز به نام شعر و یک روز هم به نام پلنگ ایرانی ، بعد از مرگ ، همه اینها را میدانی می کنیم و دورش می چرخیم بعد خیال همه راحت است دیگر ، می توانند به امورات مهمشان برسندوی در خصوص کتابرانه می گوید: کتابرانه از مهر ماه نود و پنج آغاز به کار کرد در کنارش سوای ارائه کتاب به شهروندان فضایی شکل گرفته ، تلاشمان بر این است که سوراخی ، شکافی ، خشی هر چند کوچک هر چند محدود در وضعیت صلب فرهنگی بیندازیم دن کیشوتیم با شمشیر چوبی و استعاره اسیاب های بادی همین ساختمانهای فست فودی و پل رسالت است همین سنتر ها و پاساژها که به معابد سرمایه داری اند ، بماند اینکه ما به هر حال به وضع خود و اوضاع جامعه واقفیم کتابرانه نه عصای معجزه گر است نه ما اهل شعبده منتها با وضع موجود کاری به جز این نمی توان کرد یک سال و دو ماه از شروع کار گذشته است صدها بار کتابرانه پر و خالی شده است چند هزار جلد کتاب از همین چند قفسه کوچک به خانه های شهر راه پیدا کرده اند و احتمالا میزانی از این کتاب ها توانسته کمی وضع موجود را تغییر دهد ، به عینه تغییر نگاه و سطح مطالعه را در مخاطبان دایمی می بینیم نقش دیگرش هم برپایی برنامه های فرهنگی در فضای باز پارک و کنار دریا است و اینکه تعدادی از رسانه ها عامدانه اخبار ما را پوشش نمی دهند هم خود نکته جالبی است همان طور که گفتم لابد مسایل مهم تری دارند اخباری ای بسا مهم تر از بزرگداشت نیمایوشیج و شاملو و خیام .اینکه عده ای بعد مدتی از خریدن کتاب ، و نه مطالعه آنها ، اشباع می شوند و اتاقهایشان را پر می کنند و تصور می کنند چون کتابها را خریده اند دانایی را به خانه برده اند و مثل هر چیزی مالک و صاحب ٱن شده اند هم جالب استاینکه عده ای دیگر روز به روز با اندک مایه هزینه زندگی کتاب ها را قسطی می برند و سر برج دوباره می آیند و تلاششان را برای تغییر و جابه جایی می بینیم و بسیاری چیزها که نیاز به نوشتن روزانه دارد از بس بسیار است ، و اینکه دوستانی چه در رسانه و چه در هر موقعیت و وضعیتی این یک سال را در کنار ما بوده اند و جزیی جدایی ناپذیر از کار. اهل کتاب بودن و نبودن خودش یک فرهنگ است تا جایی که من حافظه م یاری می کند این شهر هیچ گاه صاحب کتابفروشی های گسترده و شبکه ای نبوده تک و توک آدمهایی اقدام به کتاب فروشی کرده اند که بعضی موفق بوده اند و اکثر شکست خورده اند . بیست و اندی سال پیش کتافروشی تربیت توانست به مدت قابل توجهی فعالیتش را ادامه دهد دلیلش ساده است ، به خاطر اینکه مکانش اجاره یا شخصی نبود . بزرگترین معضل کتابفروشی در بندرعباس بالابودن هزینه اجاره است معضل بعدی دوری مسافت از تهران که هزینه جابه جایی را با توجه به پانزده تا بیست درصد سود بالا می برد اینگونه است که تابلوهایی کتابفروشی ها بعد از مدت کوتاهی جایشان را به مشاغل پرسودتر می دهند شما هیچ قضاوتی درباره کتاب خوان بودن یا کتاب خوان نبودن مردم نمی توانید بکنید ابتدا باید این مسایل را حل کرد بعد برویم سراغ آمارها .مشکل اصلی همان است که گفتم . کتاب و فرهنگ زیر سلطه نظام سود و سرمایه است این در شهری مثل بندرعباس که شهری تجاری است خودش را بیشتر نشان می دهد کتابرانه طی همین مدت کوتاه ثابت کرده علاقه به کتاب در بین مردم هرگز پایین نیست ، لااقل در سطحی که همواره بر سر زبانهاست نیست ، بندرعباس شهری دانشگاهی هم هست و علاوه بر کتاب های درسی دانشجویان علاقمند به خواندن کتاب های بسیاری هستند ، بارها از دانشگاه های مختلف به خصوص دانشگاه هرمزگان دانشجویان تقاضای حضور کتابرانه را در مجاورت خوابگاه یا محیط دانشگاه داشته اند متاسفانه به دلیل مشغله کاری کمتر پیش می آید که این تقاضا ها عملی شود ولی همین چند باری که کتابرانه توانسته در فضای دانشگاه حضور پیدا کند میزان استقبال دانشجویان واقعا عالی بوده، خیلی از دانشجویان با توجه به دوری مسافت خوابگاه از محل استقرار ما همواره در طول هفته به ما سر می زنند ، چرا مکان و فضای دانشگاه به گونه ای باشد که هیچ کتابفروشی تا کیلومترها در نزدیکی آن نباشد ،

دیدگاه ها (0)
img