03

دی

1403


اجتماعی

14 آذر 1396 08:07 0 کامنت

صبح ساحل ، اجتماعی - در برخورد اول نگاهی محکم و صدایی مصمم دارد اگر چه روی ویلچر نشسته اما حس نمی کنی با انسان ناتوانی روبرو هستی کسی که علی رغم از دست دادن بخش بزرگی از توانایی و قدرت حرکتی خود سالهای زیادی  تلاش  کرده است  تا به خود و جامعه توانایی هایش را اثبات کند. محمد حسن استاد که در ابتدای جوانی و در دوران تحصیل در رشته مهندسی عمران به علت تصادف و ضایعه نخاعی شدن  برای همیشه پاهایش را از دست داد  راهی را طی کرده که شاید برای یک انسان سالم هم دشوار به نظر برسد. محمد حسن استاد - پس از انصراف تحصیل در مهندسی عمران در رشته های ریاضی و حقوق فارغ التحصیل شده و در حال حاضر هم زمان دانشجوی دکترای حقوق عمومی و دکترای حرفه ای مدیریت کسب و کار ( DBA ) است . وی به عنوان کارآفرین در حیطه معلولان حرکتی به عنوان مشاور استاندار و فعال اجتماعی و فرهنگی چهره ای شاخص در هرمزگان محسوب می شود معلولی که ثابت کرده است معلولیت هرگز محرومیت و محدودیت نیست اگر برای زندگی کردن امید و تعهد و تلاش در انسان وجود داشته باشد او معتقد است یک معلول به خاطر معلولیت نباید خود را از موهبت عشق به زندگی و تحصیل و کار  محروم کند . به عنوان یک حقوقدان  و کسی که از نزدیک با معلولیت سر و کار دارد حقوق معلول در جامعه ما چه تعریفی دارد؟حقوق معلولان به شدت با حقوق شهروندی و قانون اساسی گره خورده و جدای از دیگر شهروندان جامعه و کشور نیست . بر اساس قانون اساسی جمهوری اسلامی دولتمردان در برابر مردم مسئولیت دارند و درآنجا نامی از قوم و نژاد - وضعیت سلامت و ... نیست به طور مثال اصل 29 قانون اساسی به تامین اجتماعی و بیمه  اشاره می کند طبق این اصل تامین اجتماعی  حقی همگانی برای مردم است . در قانون صراحت دارد  که باید افراد از نظر بهداشت و تغذیه و ... حق برابری داشته باشند  پس در این جا معلول و غیر معلول از نظر قانون مساوی هستند . اما در نگاه به معلولان همیشه حقوق آنها نادیده گرفته می شود در حالیکه در کنار کمک به همه افراد و اقشار باید به معلولان هم توجه گردد . فرصت را مغتنم شمرده از نمایندگان محترم مردم استان در مجلس شورای اسلامی  در خواست می کنم لایحه قانون جامع حقوق معلولین که به صحن علنی آمده است را با دقت تصویب کنند . بهزیستی به عنوان متولی اصلی معلولان و تامین نیازهای آنها تا چه حد موفق عمل کرده است ؟ بهزیستی سازمانی بزرگ با شرح وظایف زیاد است که شامل حوزه های مختلف اجتماعی و توانبخشی و پیشگیری ... می شود ضمن اینکه توان مالی و نیروی انسانی ناکافی این نهاد چه از لحاظ کمی و چه کیفی موجب شده تا معلولان سختی های زیادی برای مسایل حیاتی مانند آموزش ، اشتغال ، بهداشت و درمان  ... داشته باشند. از سوی دیگر یکی از چالش های جدی معلولان با سازمان بهزیستی عدم جهت دهی این سازمان به  توانایی های آنها در زمینه اشتغال است این مساله لزوما به معنای هزینه کردن نیست در بسیاری از موارد می توان مدیریت بدون پول هم انجام داد. به عنوان مثال می توان از توانایی و تجربیات سایر معلولان در جهت کمک به دیگر اقشار درگیر معلولیت استفاده کرد  ویا این سازمان می تواند با در اختیار قرار دادن املاک بلا استفاده خود کمک بزرگی به ایجاد کسب و کارهای مختلف بکند. با توجه به آنچه گفته شد نمی توان به عملکرد کلان سازمان بهزیستی نمره قابل قبولی داد البته این یک نقص دراز مدت است .    در زمان زلزله بم در بندر عباس ما تجربه کمک به کسانی که ضایعات نخاعی شده بودند  را داریم و تلاش کردیم تا تجربیات اعضای این سازمان مردم نهاد  را در اختیار افرادی که با مشکلات مشابه ما درگیر هستند قرار دهیم تلاش کردیم با کمترین هزینه و در اوج تنگ دستی با کمک برخی خیران و استفاده از امکاناتی که در انبار بیمارستان بلا استفاده مانده افراد ضایعه  نخاعی شده را در حد توان  به زندگی عادی برگردانیم. مطمئنا اگر طی زلزله کرمانشاه افرادی قطع نخاع شده باشند که شده اند می توانیم کمک کنیم . اما   پرسش اینجاست که سازمان بهزیستی چند نفر از این افراد را شناسایی و نیاز سنجی کرده توجه کنید  که کمک های ابتدایی در همان روزهای نخست به این افراد در بازگشت دوباره به زندگی روزمره اهمیت بسزایی دارد.این مساله و عدم نیاز سنجی معلولان در طی سالهای اخیر در کل جامعه تعمیم پیدا کرده است چرا در این سالها همواره حقوق معلولان و خودشان دیده نمی شوند؟جواب این پرسش سخت و حاصل چند عامل است یکی به دلیل نگرش منفی نسبت به معلولان ( عدم باور توانمندی ها ) و اینکه اصولا در ادبیات گفتاری  برخی از  مردم در چند دهه گذشته فرد معلول را علیل و عاجز می دانستند یا انسانی که به آخر خط رسیده. اگر  فیلم های گذشته را مورد بررسی قرار دهیم  رییس باندهای قاچاق ، افراد جامعه گریز و خلافکار بیشتر  معلول بودند . کم کم این دیدگاه با فعالیت نهادهای مردمی معلولین عوض شده اما با تلخکامی گاهی  مشاهده می کنیم که  صدا و سیما سریال ستایش را می سازد که در آن شخصیت منفی فیلم به خاطر گناهش معلول می شود باید نهادهای دولتی و عمومی غیر دولتی مثل صدا و سیما، مردم و فرهیختگان جامعه برای این تغییر تلاش کنند تا همدلی و همکاری و همراهی  در جامعه جای ترحم و دلسوزی های بی مورد را بگیرد .  مساله دیگر مربوط به برخی از مدیرانی می شود که به جای بر طرف کردن اصولی مشکلات و نیازهای معلولان فقط به آنها ترحم می کنند به عنوان مثال در بازدید برخی مدیران از مرکز حرفه آموزی و کارآفرینی علی رغم ارایه توانمندی معلولان و بازدید از کارگاه های کارآفرینی مسولان اغلب به جای ایجاد فرصت کارو تلاش  برای این افراد، تنها به وعده کمک های نقدی بسنده می کنند در صورتی که معلولان  به کار بیشتر از کمک های نقدی احتمالی احتیاج دارند . نکته بعد مربوط به کمرنگ شدن حس همیاری و همدلی نسبت به معلولان است ... اصناف ، تجار و خیرین کمتر حاضرند در این گونه مراکز  سرمایه گذاری  کنند البته ناگفته نماند  بخشی به دلیل وضعیت اقتصادی حاکم بر بازار و بخش دیگر  مربوط به عدم دغدغه در این زمینه است. کاش شرکت های بزرگ غرب شهر بندرعباس و مناطق آزاد به مسوولیت اجتماعی خود عمل می کردند و در مراکز حرفه آموزی معلولین سرمایه گذاری می کردندیا حداقل نیازمندی های خود را از این مراکز تهیه می نمودند .  مشکل بعدی به مستمری های کم و بی جایی است که به برخی از  معلولان پرداخت می شود به عنوان مثال به جای کارآفرینی و توانمند سازی هدفمند معلولان برای درآمدزایی بیشتر مستمری اندکی پرداخت می شود که این مساله از اصل هدف سازمان بهزیستی دور افتاده ایم .طرح CBRچقدر اصولی و درست بوده و تا چه حد به حل مشکلات معلولان کمک کرده است؟طرح CBR توانمند سازی معلولان مبتنی بر جامعه است و اگر بودجه لازم به آن اختصاص یابد طرح بسیار خوبی است که عدالت اجتماعی را به همراه خواهد داشت . اینکه  فرد معلول در همان منطقه و جامعه ای ( روستا ) که زندگی می کند قدرت اداره زندگی خود را داشته باشد عامل مهمی در جلوگیری از مهاجرت این افراد به شهرها می شود و از بسیاری آسیب های اجتماعی  پیشگیری می گردد . باید به این طرح از سوی سازمان بهزیستی بهای بیشتری  داده شود معلولین را در روستاها شناسایی و توانمند کرد  .به گفته شما یکی از ضروری ترین نیازهای معلولان شغل  است اصلی ترین مشکل این قشر در حوزه اشتغال چیست ؟پاسخ به این سوال خیلی پیچیده نیست ایاب و ذهاب بزرگ ترین مشکل یک معلول برای حضور در اجتماع و کار کردن است بدون پرداخت حق ایاب و ذهاب،  سخن گفتن از مشارکت اجتماعی معلولین بیهوده است . اگر سازمان بهزیستی و سایر ارگان های دولتی سرویس حمل  نقل در اختیار ما قرار دهند همه معلولان  قادر خواهند بود از امکانات مرکز حرفه آموزی  استفاده کنند اما معلولی که وضعیت مالی مناسبی ندارد و هیچ کس هم برای کمک در حمل و نقل ندارد عملا قادر به استفاده از این امکانات و آموزش های رایگان نیست . معلولان هرمزگانی از حداقل هایی مانند حق ایاب و ذهاب که در شهرهای بزرگی مانند تهران و اصفهان پرداخت می شود محروم هستند این در شرایطی است که بندر عباس و سایر مناطق استان شرایط آب و هوایی ویژه ای دارد و علی رغم آمار بالای معلولیت مطالبه گری درستی در این زمینه انجام نمی گیرد و این مساله موجب شده تا معلولان از ابتدایی ترین و اصلی  ترین حقوق خود برخوردار نباشند. بارها و بارها جهت رفع مشکلات  سیستم معیوب حمل و نقل عمومی درخواست کمک کرده ایم اما تا کنون گره گشایی نشده است .برای بر طرف شدن مشکل ایاب و ذهاب آیا رایزنی با شهرداری یا استانداری انجام شده است ؟حمل و نقل عمومی برای معلولین باید اصلاح گردد . متاسفانه پس از مذاکرات فراوان با شهرداری شهرستان بندرعباس هنوز برای تامین یک ون مناسب سازی شده برای معلولان در پیچ و خم های اداری عجیبی گرفتار هستیم با توجه به تامین منبع مالی هنوز نتوانسته ایم یک دستگاه ون مناسب سازی شده در اختیار بگیریم. خوشبختانه به تازگی جناب آقای استاندار با اهدای تعداد ده  ون موافقت نمودند تا دو مرکز برای حمل و نقل معلولان در جامعه معلولین استان و انجمن ضایعات نخاعی در نظر گرفته شود - محل و نیروی انسانی بر عهده این دو سازمان مردم نهاد و ون با استانداری استان هرمزگان که از طریق منطقه آزاد قشم تامین گردد  . در بحث مناسب سازی فضای شهری عملکرد شهرداری و سایر ارگان های شهرسازی را چطور ارزیابی می کنید؟فضای شهری برای معلولان به شدت ناامن و نامهربان است . اماکن عمومی همانند بوستان ها، سینماها و مراکز بزرگ خرید  استاندارد ساخته نشده . یک مثال جالب، معلولان تا چند سال پیش خودرو محسوب و باید از خیابان تردد می کرند اما عملا هیچ خیابانی برای تردد معلولان مناسب نبود اگر چه در حال حاضر با تغییر قانون معلولان پیاده محسوب می شوند اما در عمل نه تنها ویلچر نشینان که حتی نابینایان و اغلب معلولان دیگر هم نمی توانند به راحتی از پیاده روها استفاده کنند چرا که مناسب سازی پیاده روها در شهر بسیار کم رنگ و غیر استاندارد است. حتی نهادهای تصمیم گیری که به این منظور ایجاد شده هم ضعیف عمل میکند به عنوان مثال از سال 1380 کمیته ای به نام کمیته مناسب سازی فضای شهری و اماکن عمومی در استانداری تشکیل شده است رییس این کمیته شخص استاندار با تفویض اختیار معاون عمرانی  ایشان هستند در این کمیته نهادهایی مانند شهرداری و راه و شهرسازی  و تعدادی دیگر از ادارات و سازمان ها .... در آن عضویت دارند جلساتی که قرار بود هر ماه یک بار تشکیل شود اما کم کم هر سه ماه و گاهی هم شش ماه یکبار تشکیل میشود که معمولا مصوبات این جلسات به دلیل غیبت برخی  از اعضا مانند شهرداری و یا صدا و سیما و ... بدون نتیجه و عقیم باقی می ماند . بسیاری از مدیران این جلسه را جدی نمی گیرند و در آن شرکت نمی کنند ...  از سوی  دیگر در شورای چهارم مبلغ قابل توجهی برای مناسب سازی پیاده رو ها در نظر گرفته شد اما واقعیت امر  سطح ناهموار جلوی خانه ها ، مغازه ها ... و عدم هماهنگی ساخت نه تنها معلولان بلکه بسیاری از مردم هم قادر به استفاده از پیاده رو های شهر نیستند. دانشگاه ها برای عبور و مرور معلولان مناسب سازی نشده است حتی رمپ ها ( سطوح شیب دار )  هم معمولا به دلیل پارک ماشین برای معلولان غیر قابل استفاده هستند معلولین  در شهر با فضایی نا امن و پر مانع برخورد می کنند و عملا هیچ استانداری برای امنیت و راحتی معلولان در نظر گرفته نشده است.

دیدگاه ها (0)
img