14

آبان

1403


اجتماعی

16 بهمن 1391 08:22 0 کامنت

 صبح ساحل، اجتماعی _ در بین بسیاری مشاغل آزاد که نسل به نسل منتقل می شود هنوز رد پای افرادی هست که از طریق استاد شاگردی توانسته اند موقعیت های مختلف اقتصادی، اجتماعی وحتی سیاسی کسب کنند، درگذشته ای نه چندان دور شاگرد در محضر«اوستاد» به حدی قابل اعتماد بود که رابطه استاد شاگردی به فامیلی منجر می شد. به مرور زمان با گسترش وتوسعه دانشگاهها درشهرهای کوچک وبزرگ و ارتباط منزلت اجتماعی  وشغلی افراد با تحصیلات دانشگاهی آن روابط کمرنگ شد وگرایش افراد به تحصیلات بیشتر وتاجایی که ادامه تحصیل دربین برخی اقشار از جنبه علمی خارج وبه یک ژست اجتماعی تبدیل شد. غافل از اینکه تخصص تجربی به عنوان بخش مهم آموزش به حاشیه رفت وبه دلیل نداشتن مدرک دانشگاهی از اعتبار کمتری برخوردار شد وبسیاری از افراد در دستگاههای دولتی قرار گرفتند که تنها دروس تئوری را گذرانده وتخصص لازم راجهت فعالیت مربوطه نداشتند. پذیرش دانشجو با کنکور وبی کنگور، آموزش از راه دور، آنلاین و مکاتبه ای و همه  وهمه شرایط آسانی را برای اخذ مدارک مختلف علمی فراهم کرده است اما نکته اینجاست که اینگونه آموزش ها  تا چه اندازه به توسعه اقتصادی می انجامد؟ و تا چه اندازه توانسته ایم مشاهیری چون فردوسی، ابن سینا و... را درعصر معاصر داشته باشیم، ارزش را درچه می دانیم؟در کسب مدرکی که هیچ جایی به صورت کاربردی نمی توانیم از آن استفاده کنیم وتنها با الفاظ ومفاهیم کلی آشناییم! اقتصاد دانی گفته :« این همه کارخانه مدرن داریم، ولی هر روز با مشکلات تازه ای در امر تولید مواجهیم و وقتی مشکلات را می بنیم به دنبال تعویض مدیر، تغییر نمودار سازمانی کارخانه و... می رویم و دوباره همین مشکلات تولید تکرار می شوند، امروز به دنبال حصول ارز بیشتر می رویم و وقتی موفق می شویم. خوشحالیم که مسئله کمبود تولید را حل کرده ایم. فردای آن روز دوباره باکاهش ارز مواجه می شویم ومشکلات تولید دوباره بر سر ما سبز می شوند، این روشها مسئله توسعه اقتصادی مملکت را سر وسامان نمی دهد، برای توسعه اقتصادی اولین کار از دید فرهنگی این است که کار اصلی و اساسی را درمدارس  و ازنظر پرورش فرهنگی شروع کنیم.»

به راستی دراستان هرمزگان چه اقدامات پرورش فرهنگی در زمینه کار انجام شده است.

به اذعان بسیاری درهرمزگان فرهنگ کار ومهارت آموزی به نسبت کشور پایین تر به نظر می رسد، شهرهای ساحلی با معضلی به نام مشاغل کاذب روبرو هستند، از سویی شرایط سخت آب وهوایی بیش از 6 ماه از سال، جوانان را از انجام فعالیت های مهارتی دور می کند؛ اما همه این مشکلات قابل مرتفع شدن است ودلیلی ندارد که مسوولان از ایجاد فضای مناسب جهت فعالیت های مهارتی امتناع ورزند. به نظر می رسد هنوز مدیران ودست اندرکاران ضرورت آ‌موزش فنی وحرفه‌ای را به عنوان راهکار اصلی کاهش بیکاری درک نکرده اند دربسیاری از کشورهای جهان که پست ترین مشاغل منبع درآمد افراد بود به تنها راه نجاتشان آموزش ومشاغل مهارتی وفنی وحرفه ای شد.

کانادا، استرالیا، ژاپن، کره جنوبی، آلمان از کشورهایی است که برای مدارک فنی وحرفه ای ارزش خاصی قایل هستند و با ارایه این مدارک به تطبیق و ارزشیابی آن نمی پردازند. اما متاسفانه درکشور و استان مدرک گرایی از اولویت خاصی برخوردار بوده و به آن ارزش داده می شود و دولتمردان ضرورت آن را نمی دانند. به قول وزیری باید مردم فرهنگ کار از پشت میز نشسنی به آچار به دستی و پتک بدستی تغییر دهند ومسوولان نیز مسیر را فراهم نمایند واین محقق نمی شود مگر با احیای فرهنگ استاد شاگردی.

دیدگاه ها (0)
img