قصهگویی هم چنان به عنوان یکی از قدیمیترین و موثرترین شکلهای هنر باقی مانده است؛ هنری که اگر احساس، امید، نشاط و سرزندگی را در کودکان زنده کند، بدون شک زندگی لذت بیشتری دارد.
قصهها علاوه بر سرگرمی گاهی روایتگر صلح و انساندوستی هستند و گاهی ابزار آن؛ قصههای تلخ و شیرین و داستانهای مملو از مردان و زنان قهرمان، قهرمانانی که یاد و کارهایی که برای دیگران کرده اند در قصه های کودکانه تداوم تاریخی خواهد داشت.
«جبار باغچهبان» که قصهاش این بار از زبان مادربزرگ قصهگوی بیستو دومین جشنواره قصهگویی در مرحله استانی روایت شد مصداقی از همین کارکردهاست.
قصه ام روایت گر امید و احساس بود
هدی کهورینژاد قصهگوی بخش مادربزرگها برای دومین سال متوالی در این دوره از جشنواره شرکت کرد و امسال توانست در بخش پدربزرگها و مادربزرگها برگزیده و به مرحله کشوری راه پیدا کند.
وی در گفتوگو با خبرنگار ایرنا بیان داشت: امسال با قصه «بابابرفی» داستانی از مرحوم جبار باغچهبان که برای کودکان زحمات زیادی کشیده، قصهگویی کردم که رای دوران را جلب کرد.
کهورینژاد ادامه داد: موضوع این قصه امید بود و احساس را بیان میکرد که وقتی که یکنفر را ازدست میدهیم با غصه و ناراحتی مواجه می شویم، اما وقتی کارهای بزرگ او و خاطراتش را مرور میکنیم به ادامه زندگی امیدوار میشویم.
این قصهگوی بخش مادربزرگها بیان داشت: من هنوز کتابهای داستان فرزندانم را نگه داشته ام و قصه «بابابرفی» هم از همان کتابهاست.
وی افزود: هرکتابی در حوزه کودک و نوجوان باشد میخوانم چون معتقدم مطالعه کتابها احترام به تلاش نویسنده است.
بازیگر مجموعه «دردانههای خلیج فارس» عنوان کرد: اوقات فراغتم در خواندن داستان و رمان خلاصه میشود و بیشتر هم برای نوهام کتاب داستان میخوانم.
«اردیک پربرکت»؛ قصهای که لالاییها و گهوارهها را زنده نگه می دارد
بدون شک یکی از افتخارات هرشهر و روستا و جامعهای، صنایع بومی و دستی آن است؛ هنرهای سنتی و اصیل، ما ایرانیان ریشه در اعتقادات، آداب و رسوم ما دارد و حفظ ارزشها و سنتهای قدیمی ایرانی گاهی چاشنی قصههای کودکانه میشود که میتواند کودکان را به داشتههای بومی علاقهمند کند.
«خاله باران» نام زنی مهربان است که در یکی از روستاهای شمال گهواره می ساخت و مردم شهر هم بچههایشان را به وی میسپردند و او در گهوارهاش برای آنها لالایی میگفت اما بعد از اینکه روستا تبدیل به شهر می شود و بسیاری از همان بچههایی که او برایشان در گهوارههای دست ساختهاش لالایی گفته بود، بزرگ میشوند و همه آنها صاحب شغل و زندگی میشوند یکی معلم، یکی پزشک و دیگری مهندس.
حتی اسباببازیها هم مدرن میشود و دیگر کسی از «خاله باران» گهواره نمیخرد و کمکم خاله باران و گهوارههایش فراموش میشود تا اینکه یک روز که خاله باران برای چیدن چوب نیزار به سمت رود میورد تا گهواره جدید درست کند یک اردک زخمی میبیند که پایش شکسته، "باران خاله" از دیدن این اردک خوشحال میشود و پرنده را به خانهاش میبرد تا از او مراقبت کند.
خاله باران هرجا که میرفت اردک هم همراهش بود اما یک روز باران خاله میبیند اردکش دور و اطرافش نیست همه جا را دنبالش میگردد تا اینکه اردک را توی یکی از گهوارهها میبیند که خوابیده و تخم گذاشته است.
از آن به بعد بود که خاله باران تصمیم میگیرد تخمهای اردکش را توی گهواره بگذارد و به بازار شهر برود و آنها را بفروشد تا اینکه یک روز یک گردشگر خارجی وارد شهر میشود و چشمش به گهوارههای خاله باران میافتد و یک گهواره میخرد، به این ترتیب مردم متوجه میشوند که باید قدر داشتهها و صنایع دستی خودشان را بدانند.
این بخشی از قصهای است که شادی آزاد بشمنی(خاله باران) قصهگوی بیستو دومین جشنواره بینالمللی قصهگویی در مرحله استانی آن را با زبان کودکانه و با لهجه گیلکی، زبانهای فارسی و چینی روایت کرد و مورد توجه ویژه داوران قرار گرفت.
شادی آزاد بشمنی(خاله باران) متولد سال ۶۲ و دانشآموخته رشته الهیات است که به شدت به کار قصهگویی علاقهمند است و این روزها در برنامههای مختلف فرهنگی و هنری بندرعباس حضوری فعال دارد.
وی که سال ۹۶ نیز در جشنواره مکران رتبه دوم را به دست آورد و در بیستویکمین جشنواره بیناللملی قصهگویی هرمزگان در بخش منطقهای پذیرفته شد، امسال نیز با قصه «اردیک پربرکت» وارد بیستو دومین مرحله استانی این جشنواره شد و با رای داوران به مرحله منطقهای این جشنواره راه پیدا کرد.
شادی آزاد بشمنی در گفتوگو با ایرنا افزود: یکسال است که کار قصهگویی را آغاز کردهام و برای دومین سال پیاپی در جشنواره بینالمللی قصهگویی شرکت میکنم و توانستم برای دومین بار به مرحله منطقهای راه پیدا کنم.
قصههایم را بین همکلاسیهایم میفروختم
این نویسنده کودک و نوجوان در توضیح قصه خود بیان داشت: در قدیم در شمال کشور بیشتر مادربزرگها گهوارهبافی میبافتند و در آن برای کودکانشان لالایی میگفتند و من هم به عنوان یک شمالی تصمیم گرفتم برای شرکت در جشنواره امسال از یک قصه بومی استان خودم استفاده کنم.
وی ادامه داد: این قصه را با هدف معرفی اهمیت لالاییها و توجه به صنایع دستی و بومی زنان شمال به کودکان امروزی نوشتم و آن را به زبان فارسی، چینی و لهجه گیلکی برای مخاطبان این دوره از جشنواره روایت کردم که خوشبختانه مورد توجه ویژه قرار گرفت و برگزیده شد.
آزاد بشمنی مادرش را یکی از مشوقهای اصلی خود در کار قصهگویی میداند که از کودکی برایش قصه میگفت و باعث شد از ۱۰سالگی قصه و داستان بنویسد.
این قصهگو ابراز داشت: قصههایم را روی کاغذ مینوشتم و آنها را به هم میدوختم و با درست کردن یک دفتر داستان دستساخته، قصههایی که نوشته بودم را بین همکلاسیها و دانشآموزان مدرسه میفروختم.
وی گفت: حدود پنج سال است که کار نویسندگی میکنم و ۲کار قصهگویی ویژه نوجوانان من در مجموعه کتاب به نام «مِه باید زندگی بُکُنم» چاپ شده و برخی کارهایم نیز در نشریات چاپ شدهاند.
قصهگوی راهیافته به مرحله منطقهای بیستو دومین جشنواره بینالمللی قصهگویی یادآور شد: کسب رتبه منطقهای این جشنواره قصهگویی باعث شد من به کار قصهگویی بیشتر علاقهمند شوم.
«آرزوی بزرگ» نمونه جذاب از قصهگویی با ابزار
گاهی قصهگو برای توصیف یک شی، حالت، صحنه، چهره یا صورت و صدا کلام خود را کافی نمیداند و برای این که حق مطلب را به درستی ادا کند، از یک ابزار بهره میگیرد.
مطالعه تاریخ قصهگویی نیز نشان میدهد که قصهگویان سرزمینهای مختلف در زمینه استفاده از ابراز مثل کمان، دهل، شیپور و طبلهای کوچک تجربههای مفیدی داشتهاند.
امروزه قصهگویی برای کودکان ابزار خاص خودش را میطلبد مثل استفاده از لباسها و ابزارهایی که به آن وصل میشود و قصهگو با استفاده از ابزارهای ظریف و جذاب، قصه را برای کودک به شکل تصویری آن روایت میکند مانند آنچه فاطمه غفاری سروستانی در قصه «آرزوی بزرگ» در جشنواره بیستو دوم اجرا کرد.
«آرزوی بزرگ» نمونه خوبی از یک قصه با ابزار بود که در مرحله استانی بیستو دومین جشنواره قصهگویی استان هرمزگان نظر مخاطبان و داوران را به خود جلب کرد و برای مرحله منطقهای انتخاب شد.
اعتماد به نفس و هویتبخشی کودکان پیام «آرزوی بزرگ» است
اعتماد به نفس و هویتبخشی کودکان پیامی است که غفاری در قصه خود آن را به کودکان و نوجوانان و خانوادهها یادآوری کرد.
مربی مسوول کانون فراگیر بندرعباس در گفتوگو با ایرنا توضیح داد: قصه "آرزوی بزرگ" را با استفاده از ابزار ویژه گروههای سنی (ب) اجرا کردم که نظر داوران را به خود جلب کرد و نمونه خوب قصهگویی با ابزار معرفی شد.
فاطمه غفاری سروستانی افزود: قصه آرزوی بزرگ به دنبال هویتبخشی کودکان و ایجاد اعتماد به نفس در آنان است و به فرزندانمان یاد میدهد که برای ساختن مسیر آینده خود، از داشتههای خودشان استفاده کنند.
این مربی راهیافته به مرحله منطقهای بیستو دومین جشنواره قصهگویی ادامه داد: امسال در مرکز فراگیر بندرعباس در بخش قصهگویی صحنهای ۱۸ قصه داشتیم که ۱۵ قصه به جشنواره استانی راه پیدا کرد.
وی اضافه کرد: در جشنواره امسال "هانیه حسنپور" عضو روشندل مرکز فراگیر توانست در بخش دختران و پسران با قصه «در جستجوی خدا» رتبه نخست را به دست آورد که جای خوشحالی دارد و رایان شاهی نیز با قصه «نبرد رستم و اژدها در همین بخش شایسته تقدیر شد.
غفاری سروستانی همچنین در خصوص فعالیتهای جدید مرکز فراگیر بندرعباس عنوان کرد: فعالیت های جدیدی که امسال روی آن تمرکز داریم به خصوص برای کودکان با نیازهای ویژه، شاهنامهخوانی است.
این مربی مسوول مرکز فرهنگی هنری شماره ۳ بندرعباس اضافه کرد: برای شاهنامهخوانی امسال یک دوره تابستانه فن بیان با عضویت ۸۹ نفر در ۲ سطح مقدماتی و پیشرفته اجرا شد که در برنامههای فصل پاییز و زمستان از این تعداد ظرفیت و استعداد در حوزه شاهنامه خوانی بهرهگیری خواهد شد.
وقتی قصههای مادربزرگها به کمک نوجوانان قصهگو میآید
«مبینا عبداللهی» دانشآموز مدرسه افروز شهابی پور در پایه هفتم مشغول به تحصیل است که توانست با قصه «روباه و حقهاش» در مرحله استانی بیست و دومین جشنواره بین المللی قصهگویی در بخش دختران و پسران شرکت کرده و به بخش ملی این جشنواره راه پیدا کند.
وی متولد ۲۸مهر ماه ۱۳۸۵ و عضو مرکز شماره ۴ کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان بندرعباس است.
عبداللهی در گفتوگو با ایرنا افزود: ۲سال است تئاتر کار میکنم و از سن ۱۰سالگی به همراه داییام عبدالحمید انصاری بارها به کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان میرفتم و از امسال عضو کانون شدم.
عضو مرکز فرهنگی هنری شماره ۴ کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان بندرعباس بیان داشت: برای نخستین بار در بیستو دومین جشنواره قصهگویی شرکت کردم و رتبه سوم این جشنواره را به دست آوردم.
این عضو برگزیده در بخش ملی جشنواره، علت شرکت در این دوره از جشنواره قصهگویی را تشویق داییاش عنوان کرد و افزود: قصه من با نام «خلو روباه مکار و خلو گرگ خوش خیال» از قصههای قدیمی مادر بزرگم است.
وی خلاصه داستان خود را اینگونه روایت کرد که؛ کشاورزی یک قوطی روغن به پادشاه هدیه داده بود پادشاه نیز به "خلو روباه" دستور داد که این قوطی روغن را بیاورد، "خلو روباه" اما در بین راه تمام روغنها را خورد و وقتی به قصر پادشاه رسید هیچ روغنی نمانده بود پادشاه نیز این بار دستور داد "خلو " را به درختی ببندند و فردا او را مجازات کنند اما خلو روباه گرگ را جای خود بست.....
عضو راهیافته به بخش ملی بیست و دومین جشنواره بینالمللی قصهگویی، نتیجهگیری خود از قصهاش را امانتداری و دوری کردن از دروغ عنوان کرد و گفت: چون به قصههای مادربزرگم علاقه دارم در این دوره از جشنواره، قصهای که مادربزرگم برایم تعریف کرده بود را روایت کردم و خوشبختانه مورد توجه داوران قرار گرفت و برگزیده شد.
عبداللهی از کتابهای مورد علاقهاش به «خداحافظ راکون پیر، هستی، بی بال پریدن، تارا و مرغ دریاییاش اشاره کرد و ابرازداشت: در دورهمیهای خانوادگی از جمله شب یلدا، بیشتر قصه میگوییم و بیشتر هم مادربزرگم و داییام قصه میگویند.
وی ضمن قدردانی از تلاشهای فاطمه تقیزاده مربی مسوول کانون شماره ۴، توصیه کرد: اگر به کتابخوانی و قصهگوییهای قدیمی بیشتر توجه شود ضمن اینکه قصهخوانی و قصهگویی در بین کودکان و نوجوانان و خانوادهها، اهمیت بیشتری پیدا میکند، قصههای قدیمی نیز حفظ میشوند.
هدفم در جشنواره قصهگویی نشان دادن تواناییام بود
«رایان شاهی» دیگر عضو شایسته تقدیر در این دوره از جشنواره قصهگویی است که در پایه هفتم مدرسه راهنمایی جامعهالصادق بندرعباس مشغول به تحصیل است.
این دانشآموز ۱۲ ساله و متولد سال ۸۶ از سال ۹۷ عضو کانون پرورش فکری کودکان ونوجوانان هرمزگان شده و در مرحله استانی بیست و دومین جشنواره بین المللی قصهگویی در بخش پسران و دختران با داستان خان سوم شاهنامه(هفت خان رستم) شرکت کرد و شایسته تقدیر شد.
این عضو مرکز فرهنگی هنری شماره ۳ کانون پرورش فکری کودکان و نوجوان هرمزگان در گفتوگو با ایرنا، هدف خود را از شرکت در این دوره از جشنواره قصهگویی نشان دادن توانایی و استعدادهای خود بیان کرد.
شاهی علت رفتن به سمت شاهنامهخوانی را نیز تشویقهای شیرین اژدری معلم کلاس پنجم خود و مادر و مادربزرگش دانست و افزود: هفتخان رستم کنایه از پشت سرگذاشتن مرحلههای مختلف زندگی با موفقیت است.
وی که سابقه شرکت در نمایشهای تئاتر و نقالیخوانی دارد، گفت: بیشتر به شاهنامه و آثار پروین اعتصامی علاقه دارم و قصد دارم کل شاهنامه را حفظ کنم.
این دانشآموز شاهنامهخوان از دیگر آثار مورد علاقهاش به کتاب شاعران مثل سعدی، حافظ، مولوی و مولانا و داستانهای طنز اشاره کرد و بیان داشت: در موضوع مادر و زندگی نیز شعر سرودهام اما هنوز شعرهایم به چاپ نرسیده است.
از حس خوب مخاطبانم در قصهگویی انرژی میگیرم
مبینا جعفری کروگانی دیگر عضو مرکز شماره ۴ کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان هرمزگان است که امسال با «ماهی رنگینکمان» وارد مرحله استانی بیستودومین جشنواره قصهگویی هرمزگان شد و عنوان شایسته تقدیر را دریافت کرد.
وی متولد سال ۱۳۸۳ و دانشآموز سال نهم است که از سال ۹۰ در سن هفت سالگی عضو کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان است.
عضو شایسته تقدیر بیستودومین جشنواره قصهگویی ۳ سال است که وارد کار قصهگویی شده و در جشنواره پایانی بیستو یکم قصهگویی نیز در بخش دختران و پسران با قصه «کلوچه خوشمزه» رتبه دوم را به دست آورد.
مبینا جعفری کروگانی در گفتوگو با ایرنا، درباره قصهاش توضیح داد: ماهی رنگین کمان ماهی است که دوستانش را دوست دارد اما کمی مغرور است و هیچ چیز بجز پولکهاش دوست نداشت؛ این ویژگی رفتاری باعث رنجش سایرماهیها و دور شدن آنها از ماهیرنگینکمان میشود.
وی ادامه داد: ماهی رنگین کمان که متوجه دور شدن سایر ماهیها از خودش شده، متوجه رفتارش میشود و به طور اتفاقی یکی از پولکهایش به یکی از دوستانش به اسم ماهی آبی کوچولو میچسبد و او هم فکر میکند ماهیرنگین کمان پولکش را به او بخشیده است درواقع این پولک بهانهای برای دوستی دوباره ماهیها با ماهی رنگینکمان میشود و او نیز تصمیم میگیرد پولکهایش را به دوستانش ببخشد.
این دانشآموز پایه نهم، پیام قصه ماهی رنگینکمان را بخشیدن عنوان کرد و افزود: این قصه از داستان ماهیرنگین کمان برای گروه (الف و ب) و از کتابهای قدیمی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان انتخاب کردم.
جعفریکروگانی با بیان اینکه به خاطر کسب رتبه قصه نمیگویم بلکه ملاکم حس خوبی است که مخاطبانم از قصه من میگیرند، توضیح داد: وقتی درحال قصهگویی هستم و میبینم یک کودک و یا نوجوانی با قصه من همراهی میکند این به من انرژی میدهد و این یک حس خوبی برای یک قصهگوست.
این عضو شایسته تقدیر در مرحله استانی بیستودومین جشنواره قصهگویی هرمزگان، اضافه کرد: وقتی میبینم با قصهگویی میتوانم عاملی برای ارتقای مهارت زندگی و درک مخاطبانم از زندگی شوم این حسم برای ادامه کار قصهگویی دوچندان میکند.
وی قصهگویی و کسب رتبه اعضای کانون در جشنوارهها را یک کار گروهی و تلاش و دلسوزی مربیان میداند و معتقداست: امروزه کتاب خواندن کمرنگ شده اما این اشتیاق برای قصهگویی از نوجوان تا پدربزرگ و مادربزرگها در جشنواره قصهگویی بسیار امیدبخش است.
پدرها و مادرها نیاز جدی به مطالعه دارند
جعفریکروگانی با اشاره به اهمیت مطالعه انواع کتاب در حوزه کودک و نوجوان بیان داشت: داستانها و قصهها همه پیامهایی را آموزش میدهند بنابراین مطالعه تنها برای وقت پرکردن نیست و هرمتن خوب یا کتاب خوبی که چاپ میشود هدفی مفید پشت آن قرار گرفته است.
وی اظهارداشت: بزرگانی چون حکیم ابوالقاسم فردوسی که۳۰سال زحمت کشیده و کتابی به اسم شاهنامه نوشته یا حکایتهای بوستان و گلستان سعدی یا کتابهای شعر مولانا یا کلیله و دمنه؛ همه این اشعار در قالب داستانهای بسیار زیبا روایت شده؛ لذا فرهنگ ادبی ما یک فرهنگ بسیار غنی است که هرکدام آنها در قالب داستان و حکایتها شیوه درست زندگی کردن را به ما آموزش میدهند.
این دانشآموز پایه نهم با بیان اینکه از کودکی فضای قصه و داستان و حکایت دربین اعضای خانواده ما وجود داشته و به همین دلیل بیشتر به سمت قصه گفتن راغب شده، اظهار داشت: کودکان بسیار باهوش هستند و والدین سعی کنند شبها برایشان داستان بخوانند تا فرزندانشان بتوانند از هوششان بهترین استفاده را داشته باشند.
جعفریکروگانی گفت: مطالعات آزاد من در خانه بیشتر کتابهای روانشناسی و انگیزشی و در کانون نیز بیشتر کتابهای قصه است.
دوست دارم یک جراح قلب خوب باشم
وی ادامه داد: فضای مجازی باعث شده نسل جدید از جمله دانشآموزان همکلاسی ما کمتر سراغ کتابهای غیردرسی مکتوب بروند لذا تا جایی که بتوانم دوستان و همکلاسیهایم را به مطالعه و کتاب خواندن تشویق میکنم و تاکنون نیز تشویقهایم اثربخش بوده و برخی به طور جدی وارد مطالعه شدهاند.
این عضو کانون پرورش فکری کودکان که پدر و مادرش هردو روانشناس و اهل مطالعه هستند، گفت: با گسترش فضاهای مجازی و لزوم آگاهی خانوادهها از مزیتها و آسیبهای این فضا، پدرها و مادرها نیاز جدی به مطالعه دارند، زیرا مطالعه اثرگذاری مثبتی در خانواده دارد.
وی اظهارداشت: علاوه بر مهارت قصهگویی دوست دارم یک جراح قلب خوب باشم و به جامعهام خدمت کنم، زیرا اعتقاد دارم تنها مدرک داشتن برای باسواد بودن یک فرد کافی و ملاک نیست.
عضو شماره ۴ کانون پرورش فکری کودکان و نوجوان هرمزگان اضافه کرد: هر فردی در کنار علم و آگاهی خود دارای یک مهارت نیز باشد زیرا این مهارت و توانمندی است که فرد را ارزشمند می کند.
دفتر قصهگویان بخش استانی در هرمزگان با ۱۱برگزیده بسته شد
ناهید سلیمانی احمدی، مدیرکل کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان هرمزگان نیز گفت: برای برگزاری بخش استانی بیستودومین جشنواره بینالمللی قصهگویی در این استان ۱۶۳ اثر در بخش صحنهای به دبیرخانه این جشنواره ارسال و در نهایت ۷۴ اثر برای رقابت قصهگویان توسط داوران انتخاب شد.
در بخش استانی این جشنواره قصهگویان ۲ روز از ۱۷ تا ۱۸ مهرماه جاری در مرکز فرهنگی و هنری آفرینش اداره کل کانون پرورش فکری کودکان ونوجوانان هرمزگان باهم رقابت کردند.
در این دوره از جشنواره با رأی هیات داوران از ۱۱ برگزیده منطقهای و کشوری، پنج قصهگوی برگزیده استانی برای حضور در مرحله منطقهای معرفی شدند که ۲۸ تا ۳۰ آبان قصهگویان برگزیده در این استان قصههایشان را برای داوران روایت میکنند.
در بخش منطقهای جشنواره قصهگویی، استان خراسان رضوی، میزبان قصهگویان برگزیده از استانهای هرمزگان، خراسان جنوبی، سیستان و بلوچستان، کرمان و یزد خواهد بود.
بر اساس آرای هیأت داوران بخش استانی بیستودومین جشنواره بینالمللی قصهگویی هرمزگان، الهام اسکندری با قصه ابرکوچولو، آناهیتا محلفی با قصه «شهر چوبیها»، فاطمه غفاری مربی مسوول مرکز فراگیر بندرعباس با قصه «آرزوی بزرگ»، زهرا سلامتی هرمزی از جزیره هرمز با قصه «بیبی گل و بیبی صورت» و شادی آزاد بشمنی با قصه «اردیک پر برکت» از قصهگویان راهیافته به جشنواره منطقهای قصهگویی در بخش زنان و مردان بودند.
هیات داوران همچنین در این بخش، فاطمه رشید از بستک با قصه «بدترین جشن تولد مار بوآ»، هانیه هادینژاد از بندرعباس با قصه «سوال موموکی» و سمیه اسلامی از بندرعباس با قصه «یک پرش، دو پرش و سه پرش» را شایسته تقدیر دانستند.
این جشنواره برگزیدگان بخش دختران و پسران و پدربزرگها و مادربزرگها را نیز اعلام کرد. براساس این گزارش، هانیه حسنپور عضو روشندل از مرکز فراگیر بندرعباس با قصه «در جستجوی خدا»، مریم آیینپرست از مرکز سیریک با قصه «آدم کوچولوی گرسنه» و مبینا عبداللهی از مرکز شماره ۴ بندرعباس با قصه «روباه و حقهاش» از برگزیدگان بخش دختران و پسران کانون هرمزگان بودند.
هانیه املوچ از مرکز شماره ۳، مبینا جعفری کروگانی، محمدامین سالاری جایینی از میناب، زهرا محمدینژاد از هرمز، رایان شاهی از مرکز شماره ۳ و ریحانه میرشکاری از فین نوجوانان شایسته تقدیر جشنواره استانی قصهگویی بودند که به ترتیب قصههای «هوشنگ شاه»، «ماهیرنگین کمان»، «رنج و گنج»، «یخی که عاشق خورشید شد»، «نبرد رستم و اژدها» و «آلوچه کوچولو» را روایت کردند.
هدی کهورینژاد با قصه «بابا برفی»، عبدالرسول معینی هنگامی با قصه «قورباغه چاهنشینی» و محمد پرخو با قصه «تقدیر»، مادربزرگ و پدربزرگهای قصهگوی برگزیده بخش استانی بیستودومین جشنواره بینالمللی قصهگویی بودند.
هیأت داوران بیستودومین جشنواره بینالمللی قصهگویی در هرمزگان متشکل از محمد سایبانی کارگردان و بازیگر تئاتر، عاطفه جمالی مدرس دانشگاه هرمزگان و نعیم اسدی کارشناس مسوول فرهنگی، هنری و ادبی اداره کل کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان این استان، بخش استانی این رویداد فرهنگی را در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان هرمزگان قضاوت کردند.