02

دی

1403


شهرستان‌ها

16 آذر 1398 11:21 0 کامنت

در جست‌جوهایم برای سر درآوردن از وضعیت آموزش‌پرورش در شهرستان خمیر به یادداشتی از یک معلم اهل خمیر برخوردم که در آن از هزینه‌هایی که مدارس دولتی به دانش‌آموزان تحمیل می‌کنند، گلایه داشت و در آن از ناکارآمدی سیستم آموزش‌وپرورش گفته‌بود. بخشی از مشکلات دیگر سیستم آموزشی خمیر هم از صحبت‌هایی که توی کوچه و خیابان با مردم داشتم، بیرون زد. بعضی از مادران می‌گفتند که سال تحصیلی گذشته مجبور شده‌اند برای فرزندان‌شان معلم خصوصی بگیرند چون معلم سرکلاس حاضر نمی‌شد. بعضی‌های دیگر از افت شدید تحصیلی فرزندشان گلایه داشتند. برای پی بردن به صحت‌وسقم این ادعاها و پیدا کردن دلیل‌شان به سراغ «ایوب امامی» یکی از معلم‌های شهرستان خمیر رفتم که با 16 سال سابقه تدریس، به خوبی از زیروبم‌های مشکلات آموزشی این شهرستان خبر دارد. در ادامه گفت‌وگوی من با او را دنبال کنید.

این‌که مدارس دولتی مبلغی تحت عنوان کمک به مدرسه دریافت می‌کنند صحت دارد؟


من به‌طور مستند مدرسه‌ای را سراغ ندارم که چنین هزینه‌ای را به دانش‌آموز تحمیل کرده‌باشد اما نبود بودجه و نرسیدن سرانه دانش‌آموز یا کافی نبودن آن، مدارس را دچار مشکلات جدی کرده‌است. وضعیت کلاس‌ها، امکانات آموزشی و رفاهی به‌گونه‎‌ای نیست که دانش‌آموز بتواند همه حواسش را به درس و آموزش بدهد. مدیران مدارس بیشتر از آن‌که بتوانند برای ارتقا سطح آموزشی دانش‌آموزان تلاش کنند، همه هم‌وغم‌شان تامین هزینه‌های مدرسه است. گاهی دانش‌آموزان مجبور می‌شوند خودشان امکانات آموزشی مورد نیاز کلاس را تامین کنند. مدیر هم برای آن‌که مدرسه‌اش تعطیل نشود مجبور است از ولی دانش‌آموزان و خیران کمک مالی بگیرد. تعهد نظام آموزشی ایران این است که درمان و آموزش برای دانش‌آموزان رایگان باشد. من از مسئولان و کسانی که دغدغه آموزش‌وپرورش را دارند تقاضا می‌کنم فکری به حال این مشکل کنند. دانش‌آموزان امروز آینده این مملکت را اداره خواهند کرد. تعلیم و تربیت آنان در یک شرایط مناسب، به نفع خود ماست.


کمی از نقص‌های آموزشی در خمیر بگویید؟


نقص‌های آموزشی چند جنبه دارند. بخشی از آن منطقه‌ای است و بخشی دیگر به کل سیستم آموزش‌و‌پرورش برمی‌گردد. ممکن است بعضی از متولیان امر در آموزش‌وپروش کاردان نباشند و صرفا با رابطه و آشنابازی سرکار آمده‌باشند. درحالی‌که ما در خمیر افرادی را داریم که حتی توانایی ریاست آموزش‌وپرورش را دارند. کارایی مدیران و معلمان بومی بیشتر از یک غیر بومی است. یک معلم بومی با زیروبم‌های کار در خمیر آشنا است و بیشتر دغدغه شهرش را دارد. یکی دیگر از کاستی‌ها مربوط به وضعیت ابلاغ‌های معلمان است. گاهی چندماه از شروع سال تحصیلی می‌گذرد اما معلم هنوز ابلاغش را نگرفته‌است و نمی‌داند چند ساعت و چه سرفصل‌هایی را باید تدریس کند. برای ما پیش آمده‌است که چندین ساعت اضافه تدریس داشته‌ایم اما حق‌الزحمه آن را دریافت نکرده‌ایم. همین موضوع باعث می‌شود معلم سرکلاس نرود. سال‌گذشته گزارش‌هایی از خمیر رسید که میزان قبولی دانش‌آموزان تنزل داشته‌است. بخشی از ایراد‌ها هم به کل نظام آموزش‌وپرورش برمی‌گردد. مانند تالیف کتاب‌های درسی و تغییرات هرساله آن. درحالی‌که آن کتاب هنوز امتحانش را پس نداده‌است و نمی‌توان درباره کارایی یا عدم آن نظر داد. بهتر است به‌جای الگوبرداری‌های ناقص از سیستم آموزش‌وپرورش مناطق و کشورهای دیگر محتوای کتاب‌های درسی را کاربردی‌تر و با شرایط زندگی خودمان سازگار کنیم. به این ترتیب دانش‌آموزان هم برای یادگیری آن انگیزه بیشتری دارند. یکی از مشکلات اصلی این است که ما همیشه تقصیر را به گردن دیگری می‌اندازیم و خودمان را از خطا مبرا می‌دانیم. وقتی شرایط را با پنج سال قبل مقایسه می‌کنم، متوجه پس‌رفت آموزشی می‌شوم. این به عملکرد مدیران برمی‌گردد. وقتی یک مدیر در اداره مدرسه‌اش موفق‌تر از مدرسه دیگر عمل می‌کند، یعنی با همین شرایط هم می‌توان در سطح کیفی مطلوبی عمل کرد.


ترک تحصیل در خمیر چقدر جدی است؟


متاسفانه جامعه امروز ما علم‌دوست نیست و بخشی از علت ترک تحصیل به دلیل بی‌انگیزگی نسبت به تحصیل است. من دانش‌آموزی داشتم که می‌پرسید: «حالا درس بخوانم که چه بشود. دوتا برادر مهندس دارم که به هیچ‌جا نرسیدند اما آن برادرم که دیپلم هم ندارد وضعش خیلی خوب است. من کدام را الگوی خودم قرار دهم». دانش‌آموزان باید دورنمایی برای خودشان متصور باشند و بدانند با درس خواندن جایگاه اجتماعی مناسبی به دست می‌آورند. نه این‌که از ترس بیکاری و نداری قید درس و مدرسه را بزنند. ما دانش‌آموزانی داریم که آثار فقر در نوع لباس پوشیدن و ابزار آموزشی‌اش نمایان است. اما مدیر به‌جای آن‌که فرصت داشته‌باشد به مشکل این دانش‌آموزان رسیدگی کند، مدام درگیر پیدا کردن راهی برای تامین هزینه‌های مدرسه‌اش است. دانش‌آموزان بدسرپرست هم از آن‌جایی که والدین پیگیر و جوابگویی ندارند، معمولا ترک تحصیل می‌کنند. بعضی از این دانش‌آموزان رفتارهای نابه‌هنجاری دارند و در نظام آموزشی اخلال ایجاد می‌کنند اما مدیر حق اخراج کردن آ‍‌ن‌ها را ندارد و باید تحت هر شرایطی آن دانش‌آموز را حفظ کند. درحالی‌که رفتار بد آن دانش‌آموز صد دانش‌آموز دیگر را تحت‌الشعاع قرار دهد. درست است که مدیر و معلم وظایقی در قبال دانش‌آموزان دارند اما قطعا این حقوق دوطرفه است و دانش‌آموز هم باید شان مدرسه را حفظ کند. باید شرایطی فراهم شود که این دانش‌آموزان ابتدا با کمک مشاور مشکلات اخلاقی خود را برطرف کند، بعد به کلاس بازگردد.


تابه‌حال کسی به دلیل نداشتن مدارک شناسایی از تحصیل باز مانده‌است؟


کسانی که شناسنامه ندارند، قطعا تابع ایران نیستند. قبلا که خمیر مهاجر افغان می‌پذیرفت، این مشکل زیاد بود اما الان ورود آنان به خمیر به کل قدغن است. به‌همین دلیل جدیدا نشنیدم که کسی از این موضوع گله‌مند باشد. دانش‌آموزانی هم که یکی از والدین‌شان ایرانی است، می‌توانند مدارک شناسایی تهیه کنند و تحصیل‌شان در مدارس خمیر مانعی ندارد.

دیدگاه ها (0)
img