جامی ست که عقل آفرین می زندش

باشگاه کتابخوانی بندرعباس که از سال گذشته برای تشکیلش تلاش شده، اقدام به برگزاری جلسات کتاب‌خوانی کودکان کرده است که در جلسه اوایل دی این باشگاه حضور داشتم، جلسه در یک محیط کوچک اما شاد و رنگارنگ و مملوء از کتاب برگزار شد، محیطی دلچسب که بچه‌ها در آن راحت و شاد از لحظاتشان لذت می‌بردند جلسه که به گردانندگی«امیرحسین والا» برگزارشد با کتابخوانی خود بچه‌ها آغاز شد نوعی از کتاب‌خوانی که هم شنونده هم خواننده را غرق لذت می کرد جذاب‌ترین قسمت این بخش برای من کتاب‌خوانی «آناهیتا» بود او کتاب»چمروش»را برای خواندن انتخاب کرد و طوری غرق کتاب شد که از یک جایی به بعد فراموش کرد برای دیگران کتاب می‌خواند و در دنیای خودش فرو رفت، نکته جالب این که بچه‌های دیگر تمرکزشان را از او برنداشتند و تا پایان همراهیش کردند.

بعداز کتا‌ب‌خوانی نوبت به بازی رسید حاضران به دو گروه تقسیم شدند و با هم پانتومیم بازی کردند که این بخش شور و نشاط فوق العاده ای هم برای بچه‌ها هم برای بزرگترها  ایجاد کرد.

بعد از جلسه با امیرحسین والا که گرداننده جلسه بود چند سوال مطرح کردم. وی که از شاعران ساکن هرمزگان است و فعالیت در حوزه ادبیات کودک را در کنار شعر سرودن برای بزرگسالان تجربه می‌کند، در مورد برنامه کتابخوانی گفت: برنامه ما در کافه کتاب ساحل در حقیقت جزئی از یک طرح ملی است با عنوان جام باشگاه های کتابخوانی، که برای علاقه مند کردن کودکان و نوجوانان  تمام کشور به کتاب برگزار می شود. هدف این طرح  ثبت و فعال کردن باشگاه‌هایی برای کتابخوانی‌ کودک و نوجوان در سراسر کشور است. این طرح به دنبال توجه دادن  کودکان و نوجوانان به مساله کتاب در کنار رسیدن به شناخت مناسب از روش‌ها و علایق فردی و اجتماعی شان است. از آن‌جا که  کودکان و نوجوانان امروزی از فعالیت در فضاهای جمعی و شبکه‌ای لذت می‌برند و دوست دارند هویت خود را در این قبیل مجامع ثابت کنند، شایسته است که محور این رقابت کتاب باشد. پایان ماجرا هم رفاقت است و هم آگاهی و همه در آن برنده خواهند بود. البته یکی از اهداف دیگر این طرح ایجاد فرصت رقابت در سطوح کلان استانی، ملی یا جهانی وتلاش کودکان برای اعتلای نام و موفقیت شهر یا روستای محل  برگزاری این نشست هاست. چون به نوعی این باشگاه ها بعد از تاسیس به هم متصل و از کار یکدیگر با خبر می شوند.  فضای فعالیتی ما در این باشگاه پویا و کاملا دور از روش های خسته کننده و برنامه‌های تکراری نظام مدرسه‌ای است. این طرح سعی دارد علاوه بر ارائه راه حل های عملی در خصوص ارتباط با مخاطب و استفاده خلاقانه از امکانات موجود در هر منطقه جغرافیایی، بسته به  شرایط فرهنگی، اقتصادی و اجرایی مختلف آن منطقه،  با بهره گیری از فعالان حوزه کودک آن بخش؛ کودکان و نوجوانان را گرد هم جمع کند و آنها را با مطالعه و فعالیت های مثبت اجتماعی آشتی دهد. البته ما در این باشگاه هدف دیگری را هم دنبال می کنیم و آن همنشینی و گفتگو با کودکان تحت پوشش موسسه خیریه خلیج فارس است که در هر جلسه تلاش می شود ضمن خواندن  کتاب  فضایی شاد و پرامید برای این کودکان فراهم کنیم که صادقانه بگویم هدف اصلی ما همین مساله است.

موضوع بعدی که مطرح شد ایده برنامه بود، که گرداننده جلسه به این شکل توضیح داد:طرح اولیه کتابخوانی گویا از سوی آقای علی‌اصغر سیدآبادی است که از فرزندان  خودش خواسته است هر کتابی که دوست دارند را مطالعه کنند و در گروه‌های کوچک به نقد و بررسی آن بپردازند.  این طرح بعد از مدتی از یک منطقه فراتر رفته و کشوری شده است اما در مورد برنامه خودمان در کافه کتاب ساحل، پیش تر از این گروه کودک حکیم؛ نه دوره از سلسله دوره های «کودک حکیم» را برای اقشار مختلف کودکان برگزار کرده بود که کتاب های آن دوره ها هم موجود است. بعد از آشنایی سرکار خانم اخترشناس، مدیریت کافه کتاب ساحل، با این دوره‌ها،  برای برگزاری دوره  به موسسه دعوت شدیم اما چون شرایط کودکان به گونه ای  نبود که بتوانند پیوسته در جلسات حضور یابند، برگزاری آن  محقق نشد. به پیشنهاد سرکار خانم کیوان، مدیرموسسه ساحل خلیج فارس، و جناب آقای محمد سایبانی باشگاه کتابخوانی ساحل تاسیس شد تا بتوانیم هم در خدمت کودکان باشیم و هم در این طرح ملی شرکت کنیم.

وی درباره چگونگی تصمیم گیری برای اجرای این برنامه اضافه کرد:سال گذشته وقتی جلسات توجیه فعالیت های جام باشگاه های کتابخوانی در اداره کل فرهنگ وارشاد برگزار شد این پیشنهاد شده بود که علی رغم دیر آگاه شدنمان نسبت به سایر استان‌ها این اتفاق در بندرعباس هم بیفتد. سرکار خانم شکوفه صمدی مدرس این دوره هم لطف داشتند و تاکید کرده بودند که حتما باشگاهی در بندرعباس داشته باشیم که فرصت ایجاد باشگاه فراهم نشد. البته فکر کنم دوستان دیگر این کار را انجام داده اند. قضیه کافه کتاب ساحل و کودکان تحت پوشش موسسه که پیش آمد ماجرا کمی متفاوت شد. برای من یک انگیزه به وجود آمد که باشگاه را تاسیس کنم. در اولین گزارشی هم که برای گروه مان از طرف باشگاه ارسال کردم نوشتم   ما برای رفاقت آمده ایم نه رقابت. هدف ما از تاسیس باشگاه کتابخوانی و شرکت در جام باشگاه های کتابخوانی فقط گرد هم آوردن کودکان در مسیر بهبود و ایجاد روحیه شاد در کنار آگاهی برای ایشان است .  

در پایان موسس باشگاه کتاب‌خوانی اهداف این باشگاه را به این شکل تشریح کرد:همانطور هم که گفتم ما دو رشته موازی  را در این طرح دنبال می کنیم. اول شادی و نشاط برای کودکان تحت پوشش. این هدف اصلی من از حضور در کافه کتاب است. بعد ترویج کتابخوانی هم برای اعضای باشگاه هم برای همه کودکان مهمان و در نهایت  ایجاد یک همنشینی بین کودکان و به وجود آوردن  فرصت برای گفتگو وفعالیت های اجتماعی. این سه نکته شاید اصلی ترین اهداف ما باشند. البته امیدوارم که برنامه های خودمان در گروه کودک حکیم را هم بتوانیم مانند گذشته و در همکاری با کافه کتاب ساحل ادامه دهیم.