زنگ زدند گفتند وا بدهید ما برویم پلی آف

صبح ساحل، ورزشی _ مس رفسنجان با بهمن فروتن به دسته دوم سقوط کرد آن هم در شرایطی که می توانست در روز پایانی تنها با یک امتیاز در لیگ دسته اول باقی بماند. اما شکست در بندرعباس تاوان سنگینی برای رفسنجانی ها داشت تا علی سامره مهاجم و کاپیتان کرمانی ها تنها دلیل بروز این اتفاق برای تیم زادگاهش را فقدان یک مربی باتجربه بداند.مهاجم کهنه کار رفسنجانی ها در گفتگویی تمام حرف و حدیث هایی که در راتباط با تبانی ها و کارهای پشت پرده در لیگ یک زده می شود را تایید کرد گرچه مدعی شد این اقدامات در نتایج نتوانست تاثیرگذار باشد.

 سقوط به دسته دوم ،کمتر کسی انتظار این اتفاق را برای مس رفسنجان داشت؟

فوتبال ورزش لحظه هاست و هر کس در این رشته ورزشی علمش بیشتر باشد و از فرصت هایش نهایت استفاده را ببرد موفق تر خواهد بود چیزی که ما در روزهای پایانی نداشتیم.

 خیلی با منظور صحبت می کنی؟

متاسفانه در این سال ها هر وقت صحبت از ریشه یابی مشکلات فوتبال ایران می شود همه از تیم های پایه ای یاد می کنند در حالی که مشکل اصلی فوتبال باشگاهی ما فقر مربیان کاربلد و با دانش است!مگر لیگ دسته اول بعد از لیگ برتر دومین تورنمنت مهم باشگاهی در ایران نیست و از همین مسابقات بازیکن به تیم های برتر راه پیدا نمی کنند پس چرا هر چه به بازی هایش نگاه می کنی یک فوتبال خوب و تاکتیکی پیدا نمی کنی!

 یعنی در این لیگ مربی خوب وجود ندارد؟

اگر داشت که همه بازی ها نمی شد علی اصغری و بکش زیرش!80 درصد تیم های حاضر در لیگ دسته اول اصلا" نمی دانند تاکتیک چیست!تنها روی زور و اتفاقات به گل می رسند و این نتیجه را با بکش بکش حفظ می کنند.95درصد بازی های لیگ دسته اول با همین شکل و شمایل تمام می شود آن وقت می آیند می گویند چرا مسابقات باشگاهی ما این گونه شده و تیم ملی مان افت کرده است!

 اما در همین لیگ دسته اول کم مربی نامدار نداریم؟ 

تا حالا شده بنشینید و یک بازی دسته اول را به صورت کامل تماشا کنید؟!

من که بعید می دانم جواب شما یا خیلی از اهالی فوتبال بله باشد.در ایران انگار نه انگار که مسابقات لیگ دسته اولی هم داریم.نه نظارتی روی تیم های و مربیانش می شود و نه صدا و سیما علاقه ای به پوشش این مسابقات دارد !نتیجه اش هم می شود همین که الان می بینید یعنی کلی حرف و حدیث و... بگذریم.

 خیلی دل پری داری؟

حرف من حرف دل خیلی از حاضران در لیگ دسته اول است.ببینید وقتی این حالت ها پیش بیاید طبیعتا" ترکش هایش یقه لیگ برتر ما را هم می گیرد چون دسته اول یکی از عوامل تغذیه برای باشگاه های لیگ برتری است اما وقتی مربی خوبی در لیگ دسته اول نیست شما انتظار دارید یک بازیکن جوان با چه چیزی پیشرفت کند؟!کیفیت لیگ یکی ها به قدری پایین است که قهرمانش تنها یک سال در لیگ برتر دوام می آورد و مثل آسانسور دوباره به لیگ دسته اول برمی گردد.

 به هر حال این تصمیم مدیران باشگاه ها است و خودشان هم باید جوابگو باشند؟

به نظر شما می تواند مدیریت خوبی در دسته اول دید؟ وقتی مربیان بر اثر رابطه ها جا به جا می شوند و در این جا به جایی یکسری بازیکن خاص هم با آن ها این طرف و آن طرف می روند دیگر مدیریتی دیده نمی شود که بخواهیم راجع به آن صحبت کنیم.حکایت لیگ یک ما همین چیزهایی است که گفتم و شاید هم بیشتر از این اما برای حفظ حرمت ها بهتر است دهان من بسته باقی بماند.

 منظورت به ماجرای تبانی هایی است که مطرح شده؟

در بحث تبانی من اعتقاد دارم بعضی ها شیطنت کردند که کاری بکنند اما نتوانستند روی بازی ها تاثیر بگذارند.خیلی هم تلاش کردند اما بازیکنان ما اکثریت وجدان و شرافت خود را به پول نفروختند و با وجود تمام مشکلاتی که داشتند با شرف بازی کردند.اما یکسری حرف ها روی داوری ها بود که نمی شود آن را ثابت کرد چون وقتی اعتراض کنی می گویند اشتباه داوری بوده و این هم جزئی از فوتبال است.در این بحث فکر می کنم تنها مراجع قضایی  وزارت اطلاعات می تواند ورود کند و با رصد کردن تماس های تلفنی واقعیت ها را مشخص کند.

 شنیدیم به خود تو هم پیشنهاداتی شد؟

یک ماه قبل از بازی با شهرداری یاسوج با من و 4 بازیکن تیم مس تماس هایی از سوی یاسوجی ها گرفته شد و پیشنهاداتی دادند.

 چه پیشنهادی؟

به بعضی ها گفتند شل بازی کنید تا ما برویم پلی آف اما به خود من و یک نفر دیگر گفتند فصل بعد شما را برای لیگ برتر می خواهیم.حتی بین دو نیمه بازی هم وقتی مساوی بودیم این پیشنهادات تکرار شد و حتی دو نفر از بچه های ما که خیلی خوب بازی کردند را تحت فشار گذاشتند اما به نتیجه نرسیدند.نکته جالب برای من جایی بود که  صحبت ها و پیشنهادات از یک ماه قبل آغاز شده بود درست در مقطعی که جمشید غدیری سرمربی تیم را برداشتند اما بعد از این اتفاق  سرمربی به ما زنگ زد و گفت اگر پیغام و پسغامی از طرف یاسوجی ها به شما رسید بدانید که من دیگر در این تیم نیستم.خب این سئوال برای شما پیش نمی آید که  غدیری از کجا و چگونه می دانسته که با بچه های ما صحبت شده است؟!

 یعنی همه این اتفاقات برنامه ریزی شده بود؟

صد درصد ،من کاری ندارم که تبانی رخ داده یا نه اما اگر بوده مطمئن باشید که تنها دست یکی دو نفر در میان نبوده و خیلی ها پای شان در این ماجراها گیر است که یک نمونه کوچکش برای ما رخ داد.