29

آبان

1403


فرهنگی و هنری

25 فروردین 1399 09:48 0 کامنت

«عطار» چهره درخشان ادبیات فارسی‌ست که امروز25فروردین به نام او نامگذاری شده است.چهره‌ای که خواندن آثارش می‌تواند در این روزهای قرنطینه خانگی استفاده بهینه از وقت باشد. هم استفاده بهینه از وقت، هم آشنایی با عرفان به عنوان جزء جدایی‌ناپذیر فرهنگ ایرانی. جریان‌های شعری مختلفی در ادبیات فارسی وجود دارد که هر کدام از آنها قطعات پازل شعر فارسی را تکمیل می‌کند. یکی از این جریان‌ها، شعر عرفانی‌ست که همانطور که از اسمش پیداست به عرفان می‌پردازد.

عرفان نوعی از شناخت دنیاست که مبتنی بر شهود درونی‌ست یعنی فرد شناخت خود را از جهان پیرامون و خالق آن از طریق کشف‌های درونی به دست می‌آورد و برای این که قادر باشد به این شناخت دست پیدا کند، باید مراحلی را طی کند و خود را برای این دریافت‌های ویژه آماده کند.

زمینه‌های این طرز تفکر در فرهنگ ایرانی وجود داشته، اما با حمله مغول و ناامیدی قوم ایرانی از پیروزی در محیط بیرونی، رواج بیشتری پیدا کرده است. جامعه‌ای که حمله‌ای سهمگین را تحمل کرده و یارای مقابله با وضعیت تلخ خودرا نداشته است، به درون خود پناه می‌برد و سعی می‌کند با قوی کردن روح خود و بالا بردن آستانه تحملی که شاید از نوعی بی‌تفاوتی به دنیا و مافی‌ها حکایت دارد، شرایط سخت را از سر بگذراند . طبیعی‌ست که این تفکر در ادبیات به عنوان آیینه تمام نمای جامعه نمود پیدا کند.

جریان شعر عرفانی فارسی با سنایی آغاز می‌شود، با عطار قوام می‌یابد، با مولانا اوج می‌گیرد و در دیوان حافظ با مضامین عاشقانه و اجتماعی ترکیب می‌شود. عطار شاعری که امروز روز بزرگداشت اوست، کسی‌ست که این جریان شعری را تا حد زیادی پیش برده است.

 او که اوج خونریزی مغول را به چشم دیده و طبق روایاتی به دست آنان به قتل رسیده، متولد نیشابور است و به شغل عطاری که شغل خانوادگی او بوده و تا امروز در خانواده‌اش باقی مانده، اشتغال داشته است. وی تاملات عرفانی خود را به شکل منظوم به مخاطبانش ارائه داده است. مهمترین اثر او منطق‌الطیراست که به توضیح هفت مرحله عرفانی می‌پردازد، مراحل هفتگانه‌ای که هر سالکی باید طی کند تا به اوج عرفان که مرحله فقر و فناست برسد.

 او این مراحل را در قالب داستان مرغانی که قصد دارند نزد سیمر غ بروند و او را به فرمانروایی انتخاب کنند و در سایه فرمانروایی‌اش به سعادت برسند، تعریف میکند. مرغانی که پس از طی کردن راهی سخت وقتی به کوه قاف می‌رسند، می‌بینند تعدادشان بیشتر از سی نیست و در واقع سیمر غ خودشان هستند.

جذابترین و شناخته شده ترین بخش این اثر ارزشمند، داستان شیخ صنعان است، شیخی که سال‌ها اهل عبادت و ریاضت بوده، با عشق دختری مسیحی تمام گذشته‌اش را کنار می‌گذارد و اتفاقات جدیدی را تجربه می‌کند که منجر به مسلمان شدن دخترمی‌شود. داستانی با درونمایه عشق و دوست داشتن، چیزی که ما این روزها برای انجام تعهدات اجتماعیمان بیشتر از هر وقت دیگری به آن احتیاج داریم: دوست داشتن هم و تحمل ناملایمات این روزها به امید پایان شرایط سخت برای همه‌مان.

دیدگاه ها (0)
img