به گزارش صبح ساحل، گفت و گو با دکتر میر شهرام صفری، فوق دکترای نوروساینس ریکن ژاپن، فیزیولوژیست و عضو هیات علمی دانشگاه شهید بهشتی تهران به شرح زیر است.
با توجه به بررسیهایی که درباره ویروس کووید ۱۹ انجام دادهاید، برایمان از ماهیت و ویژگیهای این ویروس بگویید.
کارهایی در گذشته روی دسته ویروسهای کرونا انجام شده بود، یعنی قبل از این که مشکل اخیر در دنیا شروع و شناسایی شود، مطالعات ما بر مبنای دادههایی بود که درباره سارس وجود داشت، چون نزدیک ترین عضو خانواده این ویروس سارس بود که قبلاً شیوع پیدا کرده بود. اوایل شیوع ویروس جدید کرونا در ایران و تقریبا روزهای دوم، سوم اسفندماه، پژوهشگران داخلی تلاش کردند اطلاعاتی که درباره سارس وجود داشت را جمع آوری و منتشر کنند، اما بعد از آن اطلاعات بیشتر شد و توانستیم جزییات بیشتری درباره این ویروس استخراج کنیم.
ویروس کرونای یک، همان سارس است و یکی دیگر از ویروسهای خانواده کرونا مشهور به کرونای ۲ است که بر اساس بررسیها، اندازهاش به حدود ۱۲۰ تا ۱۶۰ نانومتر میرسد. به صورت خیلی عامیانه از نظر ساختاری یکسری پروتئین و یکسری لیپید در ساختار این ویروس وجود دارد؛ یعنی ترکیبی از لیپید (چربی) و پروتئینهایی دارد که در دیواره و داخل سلول هستند و ماده ژنتیکی این ویروس RNA است. از نظر نظر ماندگاری و بیوفیزیکی نیز ویژگی هایی دارد که مطالعات متعددی در این باره در حال انجام و شناسایی است و به دانش مان درباره این ویروس اضافه می کند.
آخرین مطالعات و مقالات منتشر شده در این باره، چه یافتههایی در اختیارمان می گذارند؟
دادههای اطلاعاتی زیادی در حدود دو سه ماه گذشته در این باره منتشر شده که آنها را مرتب به روز و روی سایت و دیگر شبکههای مجازی منتشر می کنم. البته دادههای مختلفی در این باره وجود دارد، اما می توان گفت دادههایی که درباره این ویروس منتشر می شود، چند بعد اصلی دارد؛ نخست درباره خصوصیات فیزیکی ویروس و این که دارای چه خصوصیات فیزیکی بوده و چسبندگی اش چگونه است؟ چه ویژگیهای وزنی دارد؟ چگونه در هوا و در برابر حرارت ماندگاری دارد؟ و ... دسته دوم، ویژگی های بیولوژیکی هستند به این معنا که تعامل ویروس با بدن موجودات زنده در این دسته از مطالعات مورد بررسی قرار می گیرد و سوم روشهای درمان و چهارم روشهای پیشگیری با واکسن. از یک منظر دیگر هم می توان داده هایی که درباره کرونا وجود دارد را به سه دسته تقسیم کرد؛ ساینس یا دانش کرونا، واکسن و داروهای این بیماری.
یافتههای علمی درباره ویروس تا چه اندازه در کشور ما مورد توجه و استفاده است؟
ستاد ملی مقابله با کرونا در ایران، این کار را انجام می دهد. با برخی اعضای ستاد از نزدیک تماس دارم، البته خودم جزو ستاد نیستم اما سعی می کنم اطلاعات علمی که به دست می آورم را منتشر کنم و در اختیار همگان قرار دهم تا استفاده شود. به طور کلی در ایران اساتیدی عضو ستاد کرونا و هم وزارت بهداشت هستند که این مسایل را دنبال و تلاش می کنند بر اساس این دادهها، اطلاعات را به روز کنند و تغییر دهند تا در پروتکلهای بهداشتی استفاده شود.
حجم زیادی از اطلاعات درباره این ویروس وجود دارد که برخی از آنها حتی متناقض است. علت این موضوع چیست؟
بله کاملا درست است. یک بخش ماجرا به ناشناخته بودن این ویروس برمیگردد، یعنی ما استانداردها و اطلاعات مشخص و دقیقی درباره این ویروس نداشتیم که همگانی شده باشد و همه با آن آشنا باشند. پس از یک سو، اطلاعات دقیقی وجود نداشت و از سوی دیگر بسیاری از اطلاعات باید دوباره مورد بررسی قرار می گرفت و به روز می شد. به نظر می رسد نه تنها در ایران، بلکه در همه جای دنیا، دفاتر تعقیب یا مرور علمی که هیچ کار دیگری انجام ندهند و فقط بتوانند هر روز تمام مقالات منتشر شده درباره کرونا را بخوانند و به روز کنند، وجود ندارد و در این زمینه ضعف وجود دارد.
این مشکلی است که نه تنها در ایران، بلکه در همه کشورهای جهان وجود دارد. به همین دلیل است که WHO یا سازمان بهداشت جهانی نیز اشتباه می کند و حرفشان را در مواردی تغییر می دهند. اتفاقا این موضوع را در فضای مجازی نیز توضیح دادم که ما نظام جامعی برای مطالعه و بررسی یافتهها نداشته ایم و چالشهای کنونی نیز بیشتر به همین موضوع بر می گردد. گرچه اطلاعاتی که بنده از روز اول اسفند تاکنون، در این زمینه منتشر کردهام، تغییری نکرده که این یک شاهد کلی است برای این که این اطلاعات اگر بر مبنای شواهد محکمی باشد می تواند تغییر نکند. پس اگر دقیق به مقالات نگاه کنیم متوجه می شویم که متاسفانه خواندن مقالات هم به صورت دقیق اتفاق نیفتاده است.
یکی دیگر از دلایل تغییر اطلاعات به این موضوع بر میگردد که نگاه ما درباره چنین بیماری باید بدبینانه باشد. این باور من و یک نگاه علمی است، دانشمندان شاید برخلاف پزشکان و انسان های معمولی، بدبین ترین انسانهای روی زمین باشند هم نسبت به خودشان و هم نسبت به همه چیز، چون باید همه چیز را درباره یک موضوع اثبات کنند تا برایشان مسجل شود و این یک دید دقیق علمی است. همین دید درباره کرونا هم وجود دارد؛ یعنی در تغییر دادن دیدگاهها، ما از جاهایی ضربه خوردیم که نگاهمان سهل انگارانه شد، حتی در سیاستهای کلی کشور هم این مشکل را داشتیم؛ به عنوان مثال اشخاصی در تلویزیون این ویروس را کم خطرتر از آنفلوانزا معرفی کردند؛ این شرایط مردم را سردرگم کرد! تمام این موارد، ناشی از ضعف در به روز بودن افرادی است که این اطلاعات را منتشر میکنند.
مشکل اینجاست که گاهی افراد، پژوهشهای روز در این باره را دقیق نمیخوانند، شاید به این دلیل که برای خواندن پژوهشها زمان لازم است و به نظر میرسد، افرادی که کار کلینیکی انجام نمی دهند و مسئولیت اجرایی دارند فرصت کافی برای این کار در اختیار ندارند، بنابراین افراد مستقل علمی باید موظف شوند که حداقل ۱۲ ساعت در روز مقالات جدید و معتبر در مورد کرونا را مطالعه کرده و اطلاعات را به روز منتشر کنند تا این تناقضها کمتر شود.
با این اوصاف همه گیری کرونا باعث شد اهمیت علم و پژوهش در دنیا بیشتر از قبل مشخص شود.
بله؛ همین طور است. از این نظر کرونا اتفاق خوبی بود. به نظر من، این اتفاق به طور کلی، یک گام مثبت برای علم در دنیا بود. دنیا متوجه شد که ما هنوز خیلی نیازمند به سرمایه گذاری در علم هستیم و باید در این زمینه کارهای ارزشمندی صورت گیرد و هزینه هایی پرداخت شود. وقتی بازار بورس و یا بسیاری از صنایع به خاطر یک ویروس تعطیل می شوند، به این معناست که نیاز داریم این مساله را به شکل علمی حل کنیم. شاید اگر یک دهم این هزینه در گذشته برای پیدا کردن دارو و درمان صرف می شد، اکنون این مسایل را نداشتیم.
یکی از افسوسهایی که بشر می خورد همین است که در دوران به وجود آمدن ویروس سارس، واکسن موثر بر ضد بیماری را تولید نکردند، چون بعد از مدتی این ویروس ریشه کن شد و یا میزان شیوع آن کاهش یافت و تولید واکسن متوقف شد. در فاصله سال های ۲۰۰۳ تا ۲۰۰۴، که سارس شیوع پیدا کرد تا امروز، یک فرصت ۱۵ ساله داشتیم که می توانستیم ۲۰ تا ۳۰ واکسن برضد سارس تولید کنیم ولی این کار را نکردیم، در حالی که به احتمال قوی این واکسن امروز برای شکست کرونا موثر بود.
به نظر شما کرونا چه تاثیری بر سرنوشت و آینده کشورها خواهد گذاشت؟
خیلی وابسته به سرعت تولید واکسن بر ضد این ویروس خواهد بود. من بیشترین ریسک را برای کشورهای کمتر توسعه یافته می دانم. اکنون هم اگر نگاهی به وضعیت شیوع کووید ۱۹ در جهان بیندازیم می بینیم که موفق ترین کشورها در کنترل بیماری، کشورهای اروپایی هستند که در بین همه آنها، پیک شیوع ویروس در حال پایان است. به نظر من خطر آینده، برای کشورهای کمتر توسعه یافته است که نه امکانات آن چنانی و کافی دارند و نه فرهنگ مردم آنقدر قوی است که بخواهند ماسک بزنند و توصیه های بهداشتی را جدی بگیرند. اگر در کشورهایی مثل برزیل، هندوستان، پاکستان و ایران اگر در این کشورها کنترل انجام نگیرد احتمالا این بیماری به این زودی ریشه کن نخواهد شد و با توجه به این که جوامع بشری با هم در تعامل اند، اگر شیوع ویروس به این شدت در دنیا ادامه داشته باشد احتمالا به زودی هم ریشه کن نمی شود و مدت های خیلی طولانی حضور خواهد داشت، مگر این که مشکل با تولید واکسن حل شود.
چقدر انتظار می رود که تولید واکسن بتواند این همه گیری را متوقف کند؟
واکسن باید در حجم زیاد و با قیمت پایین تولید شود، در این صورت احتمال دارد بتواند شیوع کووید ۱۹ را تا اندازه زیادی کنترل کند ولی در هر صورت نیاز به تکرار سالیانه خواهد داشت. بنابراین حداقل باید افرادی که آسیب پذیر هستند و می دانیم احتمالا به شکل شدید بیماری مبتلا می شوند را به صورت سالیانه مثلا در اوایل پاییز واکسینه کنیم و منتظر باشیم تا به مرور عوارض واکسن خود را نشان دهد.
با توجه به اینکه رقابت در دنیا برای تولید واکسن بسیار زیاد است، به نظر شما دانشمندان به زودی به فرمول مناسب برای تولید واکسن دست پیدا کنند؟
بله؛ رقابت خیلی زیاد است. تصور خودم این است که به احتمال قوی در سپتامبر این واکسن تولید می شود اما شاید این کار تا پاییز طول بکشد، یعنی در فاصله سپتامبر تا نوامبر، دست کم دو واکسن تولید شود.
و این واکسن درمان قطعی خواهد بود و یا عوارضی هم خواهد داشت؟
باید زمان زیادی بگذرد تا متوجه تمام عوارض واکسن بشویم ولی موضوع ارزش منافع است؛ یعنی باید بررسی کنیم که چقدر هزینه می کنیم و چقدر به نفعمان است. به عقیده من فایده استفاده از واکسن، خیلی بیشتر از ضررهایش خواهد بود. تصور کنید در کوتاه مدت مثلا یک جمعیت ۱۰۰ میلیونی را واکسینه می کنیم، در این جمعیت، به احتمال یک در صد هزار ممکن است برای کسی خطری ایجاد شود که چیزی حدود 1000 نفر می شود، اما واکسینه کردن ۱۰۰ میلیون می تواند جلوی مرگ ۱ تا ۲ میلیون نفر را بگیرد؛ پس اگر واکسن به هزار نفر هم آسیب بزند، باز هم استفاده از آن به صرفه است.
درباره داروهایی که اکنون برای بهبود مبتلایان به کرونا استفاده می شود نیز برایمان توضیح دهید.
داروهایی که اکنون استفاده می شود متاسفانه هیچ کدام تاثیر صد درصدی در همه فازها ندارد. یک مقاله دو روز پیش منتشر کردم که در مقاله ای، داروها را در سه فاز طبقه بندی کرده و توضیح داده اند چون کرونا سه فاز دارد، تأثیرگذاری داروها هم دارای سه فاز هستند، به این معنا که هر دارویی را در فاز مشخصی اگر استفاده کنید اثر بخشی خواهد داشت. مثلا اگر در فاز یک که فاز تکثیر ویروس است، داروی کورتون تجویز شود، وضعیت فرد را بدتر می کند، در حالی که اگر در فاز سه همین دارو استفاده شود، فرد را درمان می کند. بنابراین مهم این است که بیماری در چه فازی است؟ آیا در فاز تکثیر ریوی رفته یا طوفان التهابی، در هر کدام از این ها داروهای خاص خودش را دارد که می تواند موثر باشد، مثلا داروهایی مثل اکتمرا تاثیرگذاری خوبی در فاز ۳ داشته است. به طور کلی تعداد زیادی از داروهایی که اکنون تست می شوند، در فاز سه خوب عمل می کنند، اما داروهایی که خیلی بشر به آن نیاز بیشتری دارد، داروی واقعی ضد ویروس است.
نبود این داروی ضد ویروس باعث شده فرد در وضعیت خیلی بدی قرار بگیرد و نیاز باشد در طوفان التهابی بیماری را درمان کنیم. فعلا دو داروی ضد ویروس داریم که اثربخشی آن تایید شده، یکی رمدسیویر است که مرگ و میر را کم نمی کند اما سرعت بهبودی را تا ۳۵ درصد افزایش داده، یعنی فرد سریع تر خوب می شود، ولی در همین حد تاثیر داشته است. داروی دوم آویگان یا فاوی پیراویر است که طبق گزارشاتی از ژاپن، هند، روسیه و ترکیه خیلی موثر بوده و در عرض ۴ روز می تواند بدن فرد را از ویروس پاک کند. این دارو به تازگی گزارش شده که خیلی موثر بوده و جزو معدود داروهایی است که در پاک شدن بدن از ویروس و بهبودی فرد موثر بوده است.
به این داروها در کشورمان دسترسی داریم؟
داروی آیورمکتین که در بازار ایران وجود دارد، یک داروی دامپزشکی است و افرادی که در زمینه دامپزشکی فعالیت می کنند با آن آشنا هستند. مقدار خیلی زیادی از این دارو هم در بازار ایران وجود دارد چون هم به صورت محدود وارد شده و هم تولید داخلی داریم ولی هنوز تایید نهایی برای مصرف در کرونا را ندارد و در فاز دوم کارآزمایی بالینی است. اما دو داروی اول، هنوز به طور کامل در بازار ایران وجود ندارند.
با توجه به این که علائم بیماران با هم تفاوتهایی دارد، استفاده از دارو برای هر فرد نیز متفاوت است؟
بله؛ استفاده از دارو خیلی وابسته به علائم و تشخیص است، اما اگر بیماری دقیق تشخیص داده شود، استفاده از دارو آغاز می شود. تشخیص اولیه هم با آزمایش خونی قابل انجام نیست، آزمایش خونی اولیه نشان می دهد التهاب و درگیری وجود دارد. تستی که دقیق تر با آن تشخیص داده می شود پی سی آر است که ماده ژنتیکی ویروس در بدن فرد از طریق سوآپ هایی که وارد حلق می شود، چک می شود. توصیه همین است که اگر تشخیص دقیق بود، درمان شروع شود. کاری که در ایران بر اساس پروتکل های وزارت بهداشت انجام می شود استفاده از درمان های ضد ویروسی است که اختصاصی کرونا نیستند، یعنی برای درمان بیماریهای دیگر بودند و اینجا نیز استفاده می شوند و همچنین داروهای ضد التهابی به همراه آزیترومایسین و هیدروکسی کلروکین در پروتکل درمانی کشورمان استفاده می گردد، که با توجه به لغو مجوز داروی آخر جهت درمان کرونا توسط FDA بهتر است از پروتکل خارج شود.
در مجموع وضعیت تشخیص و درمان ویروس کرونا در کشور ما در مقایسه با کشورهای دیگر دنیا را چطور ارزیابی می کنید؟
به نظر من سیستم بهداشت و درمان ایران جزو بهترین سیستم های دنیاست و این آماری نیست که من اعلام کنم، بلکه بر اساس ارزیابی هایی که در دنیا سالانه انجام می شود، معمولا در امتیاز ۱۰۰ به عنوان بهترین سیستم بهداشت و درمان، سیستم بهداشت و درمان ایران همیشه بین ۶۰ تا ۷۰ درصد بوده است. در مقایسه با کشورهای دنیا می توان گفت تقریبا در این حیطه و حیطه آموزش، بر اساس گزارشات جهانی وضعیت خیلی مناسبی داشته ایم که در سطح متوسط اروپا و شاید از متوسط اروپا هم بالاتر باشیم.
روند کنونی بیماری چگونه است؟ یکسری متخصصان می گویند وارد پیک دوم شدهایم و عدهای می گویند هنوز در پیک اول هستیم، به نظر شما کدام نظر درست تر است؟
در اوایل شیوع ویروس کرونا تست زیادی گرفته نمیشد، در حالی که اکنون بر اساس گزارشهایی که وجود دارد بین ۲۰ تا ۲۵ هزار تست در روز انجام میشود و تعداد زیاد شناسایی مبتلایان به دلیل انجام تستهای بیشتر است. یعنی اگر ۲۵ هزار تست را اوایل شیوع، یعنی اسفندماه پارسال تا اوایل فروردین میگرفتیم شاید موارد تشخیص داده شده ما، سه چهار برابر عددی بود که اعلام شد. در این صورت، ما یک پیک خیلی بزرگتر داشتهایم که اکنون به قسمت های پایین رسیده است. تعداد بیماران بستری نیز نشان می دهد که این موج، هنوز موج اول است چون موجی و پیکی داده و اکنون در مسیر پایین آمدن نمودارهای شیوع است. به استثنای شرایط مرگ و میری که اخیرا در تعدادی از استان ها پیش آمده و دوباره آمار افزایش یافت. پس دقیق نمی توان گفت که ما در چه مرحله ای هستیم، اما حدس من این است که به احتمال خیلی قوی هنوز در موج اول هستیم و به احتمال خیلی کم، تازه در آغاز موج دوم.
این که گفته می شود در اسفندماه با علائم کمتر و تعداد بیشتر مبتلایان روبرو بودیم، در حالی که اکنون علائم شدیدتر و تعداد کمتر شده است، به چه معناست؟
درست است، البته این شاید خیلی مستند نباشد، چون ما هنوز گزارش علمی دقیقی که در این زمینه منتشر شده و علائم قبل و بعد را مقایسه کرده باشد در اختیار نداریم و چون مطالعه دقیقی انجام نشده، آنچه اعلام می شود بیشتر بر اساس تجربیات پزشکان است. قدری علائم در این مدت تغییر داشته، یعنی اوایل خیلی علائم گوارشی مشاهده نمیشد، در حالی که به مرور علائم گوارشی بیشتر مشاهده می شود و مساله دیگر این است که وقتی این ویروس در جمعیت بزرگ تری شایع می شود به مرور زمان علائم جدیدتری ایجاد می شود، چون بدن انسان ها با هم یکسان نیست و در نژادهای مختلف، با هم متفاوتند. اما اینکه به شکل قطعی بخواهیم بگوییم که شدت بیماری زایی بیشتر شده یا کمتر، تغییراتی که داشته، توان شیوع را بیشتر کرده نه کمتر، یعنی امکان سرایت پذیری بیشتر شده و این طبیعت ویروس است که دوست دارد باقی بماند با این حال باز هم وابسته به گونه است؛ یعنی ویروس بین گونه و نژادهای مختلف و در جاهایی گوناگونی که گزارش شده، تغییرات زیادی داشته و گزارشهای مستندی وجود دارد که ویروسی که در چین شیوع پیدا کرده و به ایران هم آمد، نسبت به ویروسی که در آمریکا و اروپا شایع شده درصد کشندگی کمتری داشته، به عبارت دیگر جهشهایی که اتفاق افتاده، میزان کشندگی را در نژاد شایع در امریکا و اروپا بیشتر کرده است.
هشدار نسبت به خطر ویروس برای افراد مسن تا چه اندازه درست بود و آیا حساسیت بخشی از جامعه را نسبت به این ویروس کم نکرد؟
به نظر من این حرف درستی نبود که مساله را کوچک نشان دهیم. ممکن است کشندگی ویروس در افراد بزرگسال و بالای ۷۰ سال به ۱۷ تا ۲۰ درصد برسد که عدد بسیار بالایی است، این درصد اگر در کودکان یا نوزادان یک یا دو دهم درصد باشد یعنی از هر هزار نفر، یکی دو نفر فوت می کنند که این هم خطر بزرگی است. البته آماری که در آمریکا منتشر شده نشان می دهد این درصد بیشتر از عددی است که سازمان بهداشت جهانی در ابتدا اعلام کرده بود، ولی باید داده کامل به دست بیاید تا بتوانیم قضاوت کنیم.
یکی از مشکلات بزرگی که اکنون داریم این است که در شرایط پاندمی اصلا متوجه نمی شویم واقعا چه تعداد به ویروس مبتلا شده اند. چون افراد بدون علامت را نمی توان شناسایی و پیدا کرد و حرفی درباره آنها زده نمی شود. به تبع آن، در صدها هم دقیق نیستند. مثلا در آمارهایی که از کشور خودمان و کشورهای اروپایی داشتیم اوایل، تعداد موارد زیادی شناسایی نمی شد، فقط از افراد بدحال تست گرفته و شناسایی می شدند. در کشور ما آمار مرگ و میر بین ۷ تا ۱۰ درصد بود؛ یعنی از هر ده نفر که مبتلا شوند یک نفر جان خود را از دست می دهد، این عدد با واقعیت منطبق نیست چون بسیاری از افراد بدون علامت یا با علامت خفیف را در آمار محاسبه نکردیم و اگر قرار باشد تمام آمار در نظر گرفته شود یعنی جمعیتی که بیماری را به صورت خفیف گرفتند هم در آمار محاسبه شوند احتمالا مرگ و میر بین ۱ تا ۲ دهم درصد دارد، اما این عدد بین همه مردم و طبیعتا در افراد مسن بیشتر است. در یک کلام می توان گفت آمار و ارقامی که در ابتدا از کرونا گزارش شد، درست نیست چون در جمعیت محدودی گزارش شد.
با تمام این اوصاف و شرایط، مهمترین توصیه شما به مردم برای پیشگیری از ابتلا به کرونا چیست؟
واقعیت این است که به هیچ کس اعتماد نکنند که ناقل ویروس نباشد، باید فرض تان بر این باشد همه افرادی که جلوی شما قرار میگیرند بیمار اند و احتمال انتقال بیماری از آنها به شما وجود دارد. حتما فاصله اجتماعی رعایت شود، در محیطی قرار بگیرید که تهویه کافی داشته باشد و هوای تنفسی فرد به سمت شما نیاید، توصیه میشود به جز محیط خانه، ماسک بزنید و همچنان از تماس دست آلوده با چشم و دهان و بینی خودداری کنید، دست هایتان را مرتب بشویید. اگر این نکات رعایت شوند هیچ مشکلی پیش نخواهد آمد، خود بنده از اوایل اسفند با رعایت همه این موارد در جامعه حضور داشتهام و هیچ اتفاقی هم برایم نیفتاد.
برای مسئولان وزارت بهداشت و تصمیم گیرندگان کشور چه پیشنهادی دارید؟
مهم ترین پیشنهاد این است که آموزش در این زمینه را خیلی دقیق تر، درست تر و سازمان یافته تر دنبال کنند، چون مهمترین آسیبی که مردم در این دوره دیدند، تناقض در توصیهها بود که بسیار خطرناک است. دوم این که در شرایط شیوع، همیشه مسئولان متولی باید بدترین سناریو را در نظر بگیرند اگر این مساله را کوچک نشان بدهیم، به نظر من آسیب های بسیار بزرگی به دنبال خواهد داشت و مهم ترین توصیه ام این است که جان حتی یک نفر از هم وطنمان هم بسیار با ارزش است پس اگر ثابت شده دارویی تاثیر گذار است، ارزش آن را دارد که برایش هزینه کنیم. ما کشور بسیار بسیار قدرتمندی هستیم مگر نمی گوییم صنایع نظامی ما در خاورمیانه تک است، ابرقدرت منطقه هستیم و به این تواناییها افتخار می کنیم، پس وارد کردن چهار داروی شیمیایی به کشور، کار سختی نیست، اما نباید مردم را ناامید و کاری کنیم که حس دلسردی پیدا کنند. مردم باید این پیام را دریافت کنند که مجموعه نظام و حکومت تمام توان خود را برای خدمت به آنها به کار میگیرد هر مسئولی هم باید جان هر انسان را ارزشمند بداند، دارو وارد کشور شود و به تک تک افراد آموزش های کافی داده شود.
چه داروهایی برای مقابله با کرونا می توان وارد کشور کرد؟
هر دارویی که پاسخ خوبی می دهد، فاو پیراویر دارویی است که کشورهای روسیه، هند، ترکیه، ژاپن بر روی آن تاکید دارند البته تغییراتی هم در آن ایجاد کرده و دوز قرصهای ژاپنی را از ۲۰۰ میلی گرم را مثلا روسیه به ۳۰۰ رسانده است. آوری وافیر هم گزینه خوبی است که وارد ایران شود، کشورهایی مثل ترکیه، کویت، سنگاپور، هند، مصر، روسیه و ... هم این داروها را وارد پروتکل های درمانی شان کردهاند. به نظر من ما هم باید این داروها را وارد کنیم و یا اگر آنها را در کشور تولید و استفاده کرده ایم و تاثیر خوبی نداشته، با شجاعت اعلام کنیم فرمولاسیون خوبی نداشته اند و باید اصلاح شوند. داروی رمدسیویر نیز در دنیا تایید و استفاده شده و شرکت داروسازی سبحان نیز تولید این دارو را شروع کرده است. همه اینها می توانند امید بخش باشند، آن هم در شرایط کنونی که در شبکه های مجازی، پیام منفی زیادی از مردم دریافت می کنم که نگران وضعیت شان هستند.
همچنین ارگانهای متولی بد نیست یک گزارش مفصل درباره تولید واکسن در کشورمان بدهند و سناریوهایشان را معرفی کنند. مردم انتظار ندارند که همه ۸۰ میلیون ایرانی واکسن بزنند، مردم ما خیلی آگاه تر از این حرفها هستند و مشکلات و سختیهای زیادی را تحمل کردهاند که این بیماری در برابر آن چیزی نیست. اما راهکار این است که مسئولان اعلام کنند امسال می توانند ۵ میلیون واکسن وارد کنند که اولویت تزریق واکسنها به افرادی است که در معرض خطر هستند. چه اشکالی دارد رسما اعلام کنیم و بگوییم تا سه سال دیگر امکان توزیع گسترده واکسن وجود ندارد؟ به نظر ناامید کردن مردم، در شأن کشور ما نیست و هر مسئولی این کار را انجام دهد، تیشه به ریشه کل نظام میزند.
یک نکته دیگر هم درباره سیاست گذاری کلان برای آموزش و رعایت توصیههای بهداشتی است که اهمیت زیادی دارد. درباره واکسن و داروی کرونا نیز برخی کشورها پیش خرید واکسن انجام می دهند، ما هم نه این که بگوییم نیاز داریم ۴۰۰ میلیون دوز واکسن و دارو بخریم اما می توانیم با جایی قرارداد ببندیم که ۱ تا ۲ میلیون دوز از آنها بخریم تا هم نیاز افراد آسیب پذیر تامین شود و هم در جامعه امید ایجاد کند.
به نظر شما توانایی تولید واکسن را در داخل کشور داریم؟
یک موسسه در شیراز کار مطالعاتی در این زمینه را شروع کرده و فکر میکنم آنقدر سخت نباشد. البته ممکن است در فاز مطالعاتی قدری از نظر تکنیکی پیچیدگیهایی وجود داشته باشد که سرعت مطلوب را نداشته باشیم ولی اگر روش تولید در اختیار ما قرار گیرد شاید امکان تولید واکسن در ایران را داشته باشیم.
منبع:ایسنا