02

دی

1403


اجتماعی

31 تیر 1392 09:19 0 کامنت

 صبح ساحل، اجتماعی _ سفر بیماران هرمزگانی به استان‌های همجوار برای درمان، کهنه‌ دردی است که همچنان نگاه‌ها را متوجه نارسایی‌هایی در حوزه بهداشت و درمان این استان کرده است.

به گزارش فارس، اگر چه در سال‌های اخیر روند توسعه خدمات بهداشتی درمانی در استان هرمزگان به گفته مسئولان ذی‌ربط در برخی شاخص‌ها نظیر امکانات فنی و استقرار تیم‌های تخصصی، در تراز استان‌های برخوردار و حتی فراتر از آنها قرار دارد، اما به موازات آن پرسشی همواره وجود دارد که پاسخ درخوری را نمی‌یابد که چه عامل یا عواملی، همچنان زمینه مهاجرت بیماران هرمزگانی به استان‌های همجوار را موجب می‌شود؟!

در این میان آنچه وجه غالب کلام متولیان بهداشت و درمان در هر تریبونی است اینکه استان هرمزگان در یک دهه اخیر چنان رشدی را در توسعه زیر ساخت‌های درمانی استان به خود دیده است که بنا بر همین ادعا کمتر عمل جراحی تخصصی است که در هرمزگان با پیشرفته‌ترین امکانات و مجرب‌ترین متخصصان صورت نپذیرد.

هر چند مسئولان امر برای اثبات این ادعای خود مصادیق فراوانی را از توسعه زیرساخت‌های بهداشتی درمانی، امکانات مدرن پزشکی و حضور بهترین تیم‌های تخصصی در رشته‌های مختلف، مطرح می‌کنند و با تعبیری شبیه به یک مثل عامیانه، مرغ همسایه را برای سیستم بهداشت و درمان استان غاز می‌دانند و مهاجرت‌های درمانی را به نوعی دارای جنبه روانی تا واقعی می‌دانند، اما جای پرسش باقیست که با فرض صحت همه این ادعاها چرا بیماران هرمزگانی در کنار ظرفیت‌ شهرهای خود، با تحمل شرایط سخت مالی، به استان‌های همجوار و حتی فراتر تا استان یزد و تهران و اصفهان بار سفر می‌بندند و درمان خود را پیگیری می‌کنند؟

نگارنده در طرح این موضوع به دنبال ارائه استدلال شخصی و حرفه‌ای خود نیست و قصدی هم بر نادیده گرفتن خدمات مسئولان و انکار توسعه و تحول در زیر ساخت‌های بهداشتی درمانی استان ندارد، بلکه به دنبال یافتن علل پدیده سفرهایی است که همچنان موضوع روز بیماران هرمزگانی به شمار می‌رود.

برای روشن شدن دلائل این پدیده در گزارشی میدانی از کسانی که استان‌های همجوار را برای پیگیری مشکلات درمان خود برگزیده‌اند، یافته‌های مشترکی به دست می‌آید که غالب بیماران بر آن اذعان دارند.نخستین مسئله‌ای که در پاسخ به چرایی مهاجرت‌های درمانی مطرح می‌شود موضوع عدم اطمینان به کادر درمانی استان در تخصص‌های مختلف است، از انجام جراحی‌های مختلف گرفته تا آزمایش‌های ساده بالینی.مثلا بیماری که برای ادامه درمان در خصوص مشکلات ناشی از تیرویید به شیراز سفر کرده بود دلیل این امر را عدم اطمینان به آزمایشگاه‌های استان عنوان می‌کند.یا مریض دیگری که هنوز در مراحل اولیه تشخیص بیماری است حضور خود در استان یزد را اطمینان از تشخیص بیماری و پیگیری معالجه  بیان می‌کند.بیمار دیگری نیز صرف زمان زیاد برای دریافت تشخیص بیماری را از دلائل سفر عنوان می‌کند و اینکه در استان هرمزگان هیچ تناسبی بین جمعیت و سرانه خدمات تخصصی وجود ندارد.بنا بر این گفته، وقتی در یک استان با جمعیت 1.5 میلیونی مثلا در یک تخصص فقط یک یا دو پزشک نامی بیشتر نیست طبیعی است نوبت ویزیت هم باید چند ماهه باشد.کمبود امکانات از جمله نوبت‌های طولانی برای برخی نیازهای ضروری پزشکی از جمله (ام.آر.آی) که البته به‌رغم تلاش‌های مسئولان همچنان یکی از دغدغه‌های مردم محسوب می‌شود، تفاوت برخورد کادر درمانی از جمله پزشکان با بیماران و یا به تعبیری تعامل بهتر با بیمار و همراهان نگران در شمار دلائل ذکر شده به عنوان عاملی مهم در مهاجرت بیماران مطرح می‌شود.اینکه نوبت پزشکان متخصص و مجرب و به تعبیر بیماران «صاحب نام»، در استان هرمزگان معمولا یک ماهه و یا حتی بیشتر به طول می‌انجامد و همچنین برخی ذهنیت‌ها که هرمزگان بیشتر استان تجربه آموزی است تا حرفه‌ای‌گری (برای مختصصان و پزشکان)، موارد دیگری است که به عنوان مهمترین عوامل پدیده مهاجرت با هدف دریافت خدمات درمانی از سوی بیماران و همراهان به استان‌های دیگر مطرح می‌شود.طبیعی است طرح این موارد واکنش مسئولان درمان استان را در برداشته باشد که هیچ کدام از این دلائل منطبق با واقعیت نیست و بیش از آن که بر پایه استدلال منطقی باشد بیشتر ذهنیتی کهنه است که از سالیان دور بر سیستم بهداشت و درمان استان تحمیل شده است اما باید بپذیریم که همین ذهنیت‌ها در بسیاری از موارد برای بیماران عینیت است که به وضوح مصادیقی را نیز بر آن بیان می‌کنند.اما سوای دو طرف مناقشه، که از یک سوی بیماران بر صحت دلائل خود اصرار و مسئولان نیز انکار، آنچه بدیهی است اینکه به حکم عقل و در یک محاسبه ساده اقتصادی یا همان دو دوتای خودمانی قطعا در شرایط مشابه پیگیری درمان در شهر خود از هر جنبه‌ای که بررسی شود به صرفه و صلاح بیمار و همراهان است، ولی چرا در چنین شرایطی که «گل شبدر کمی از لاله قرمز ندارد»، کسی «چشم‌های خود را نمی‌شوید تا جوری دیگری ببیند» و بیماران همچنان استان‌های مجاور را با همه هزینه‌های مادی و غیرمادی بر استان خود ترجیح دهند؟کدام بیمار است که از تحمیل هزینه سفر و رنج اقامت برای خود و همراهان راضی باشد، آن هم نه به دلیل نبود امکانات لازم و متخصصان مجرب در استان بلکه یک تصمیم شخصی که ترجیح دهد درمان خود را صدها کیلومتر دورتر از خانه و کاشانه خود انجام دهد.

دلیل کار تا چه اندازه بزرگ است که این امر اتفاق میافتد؟

چرا سیستم بهداشت و درمان استان هرمزگان، حداقل برای رفع شبهه و ذهنیت یا به قولی فرهنگ‌سازی، بر این پدیده تامل و راهکار جدی نداشته است؟ مثلا برگزاری همایش‌های بزرگ مردمی، استفاده از همه ظرفیت‌های اطلاع رسانی برای تنویر افکار عمومی با توجیه دقیق مسئله و زدودن ذهنیت‌ها و همچنین توسعه تعالی رفتار در مراکز درمانی.البته نباید این مسئله را نیز پوشیده نگاه داشت که در باور عمومی موارد ثابت کننده برتری و تفاوت‌های بهداشت و درمان در استان‌های همسایه نیز کم نیستند.از جواب‌های آزمایش متفاوت گرفته تا تشخیص‌های پزشکی و حتی فرآیند نگهداری بیمار در بیمارستان‌ها، شاید همین موارد و انتقال شفاهی آن در زندگی روزمره موجب شده تا هتل‌های زنجیره‌ای برخی استان‌ها با اعتماد به نفس تبلیغات خود را بر در و دیوار بندرعباس بیاویزند و در کنار آن اضافه کنند: «اقامت در نزدیکی مراکز تخصصی درمانی، همراه با اخذ نوبت دکتر»

مسئولان بهداشت و درمان استان برای پایان دادن به این پدیده و اطمینان بخشی به آحاد جامعه باید طرحی نو در اندازند نه اینکه تلویحا معتقد به همان ضرب المثل قدیمی باشند که مرغ همسایه برای مراکز درمانی استان غاز است.

دیدگاه ها (0)
img