02

آذر

1403


حوادث

28 مرداد 1399 08:53 0 کامنت

گیج و مبهوت است و مضطرب  ، مسائل را در ذهنش مرور می‌کند که در محاسباتش چه اشتباهاتی رخ‌داده که اکنون در محاصره پلیس است . ترس در چهره‌اش موج می‌زند نمی‌داند چرا داستان آن‌طور که می‌خواست پیش نرفت ،سه سال زندگی مخفیانه ، سه سال  کابوس اعدام  و در لحظه‌ای که فکر می‌کند آب از آسیاب افتاده در زمان استراحت در منزلش دریکی از محلات بندرعباس به تله قانون می‌افتد. دستبند به دست دارد و تصاویر در چشم ذهنش نقش می‌بندد، میلگرد خونین ، جنازه  همکارش که  بر روی زمین افتاده است، کارگران ساختمان نیمه‌کاره  که صحنه وحشتناک درگیری بین آن‌ها را دیده‌اند ، اختلاف مالی باعث قاتل شدنش شده بود و...

 

 پایان تلخ درگیری 
27 مهرماه سال 96 است و صدای درگیری لفظی دو همکار در محیط ساختمان  می‌پیچد و هرکدام از کارگران سعی دارند به‌نوعی موضوع را حل‌وفصل کنند اما درگیری شدت می‌یابد مرد جوان خشمگین  کنترل خود را از دست می‌دهد میلگردی را برمی‌دارد به سر فرد مقابل وارد می‌کند و لحظه‌ای بعد زمین آغشته به خون می‌شود ... مرد جوان وحشت‌زده  درحالی‌که دست‌هایش آشکارا می‌لرزد از صحنه فرار می‌کند...

 

 به جریان افتادن پرونده قتل
کارآگاهان اداره مبارزه با جرائم جنایی پلیس آگاهی در پی اعلام یک فقره مرگ مشکوک در یک ساختمان نیمه‌کاره ، پیگیری موضوع  را در دستور قرار می‌دهند  و در زمان حضور درصحنه پی می‌برند  که متوفی از کارگران ساختمانی است که توسط همکارش  به قتل رسیده است و قاتل نیز متواری است. پرونده  قتل مرد 44 ساله  به جریان می‌افتد،تا آنکه مأموران سرنخ تازه‌ای از قاتل می‌یابند.

 

 سه سال زندگی مخفیانه
رئیس پلیس آگاهی هرمزگان دراین‌باره می‌گوید:با توجه به حرفه‌ای بودن قاتل، مأموران با اقدامات فنی و گسترش چتر اطلاعاتی مطلع شدند.
وی  پس از ارتکاب قتل به مدت سه سال در قلعه گنج کرمان مخفی‌شده و دائماً محل سکونت خود را تغییر می‌داده است. سرهنگ عبدالمجید کرمی ادامه می‌دهد: در بررسی مأموران مشخص شد که قاتل پس از سه سال وارد استان هرمزگان شده و دریکی از محلات شهرستان بندرعباس خود را مخفی کرده است، که طی یک عملیات غافلگیرانه متهم در مخفیگاهش دستگیر و به پلیس آگاهی استان منتقل شد.

 

 آخر خط 
مرد 33 ساله می‌خواهد از جواب دادن طفره برود، در بازجویی‌ها منکر هرگونه بزه انتسابی بود اما با ارائه دلایل و مستندات می‌داند که به آخر خط رسیده است چاره‌ای جز تسلیم ندارد.
وی اعتراف می‌کند که  به دلیل اختلاف مالی همکارش را با ضربه میلگرد به قتل رسانده است.

دیدگاه ها (0)
img