03

دی

1403


اجتماعی

28 مرداد 1392 08:59 0 کامنت

صبح ساحل، اجتماعی _ هرساله در ایام و مناسبتهایی که به روزنامه وخبرنگار ومطبوعات مربوط است شاهد مطرح شدن موضوعاتی هستیم که بر نقدپذیرشدن وبالاتر رفتن تحمل مدیران در برابر نقد مطبوعاتی تأکید دارند.

 

نقدمطبوعاتی از آن دسته مقولات پرچالشی برای دست اندرکاران فضای رسانه ای کشور است که به سادگی ابزاردست افراطیون می شود.افراطیونی از هردوسوی سیاست که یا به بهانه اینکه نقدی را مطلوب نمی دانند آنرا به  توهین و تخریب نامگذاری می کنند(بدون اینکه مصادیقی مبنی برتخریب وجودداشته باشد)، و اگر خود و روزنامه های منسوبشان فردیا افرادی را ناشایست در منصبی تشخیص دهند به راحتی به بهانه نقد به حریم شخصی و زندگی خصوصی افراد وارد می شوند.

 

نقدمطبوعاتی غالبا آن بخشی از محتوای رسانه را در برمی گیرد که درصدد بررسی نقاط مثبت و منفی و برجسته کردن تبعات اقدامات دولتها وبه طور کلی مقامات مسئول ونهادهای مسئول است.

 

درکنار وظایفی که رسانه ها جهت اطلاع رسانی به عهده دارند،انتظارعمومی و رسالت آنها ایجاب می کند که به عنوان مهمترین بخش نظارتی خارج از چارچوب اداری حاکم(به استثنای رسانه هایی که ارگان بخشهای حکومتی و دولتی ویا مجلس شورای اسلامی هستند) که به اطلاعات دسترسی دارند به بررسی عملکرد مقامات و دستگاه های مختلف هم بپردازند. به عبارت دیگر به جای آنکه نوع رابطه رسانه ها صرفا به گزارش دهنده و انتقال دهنده نظرات،دیدگاه ها وعملکرد دستگاه ها و مدیران خلاصه شود به عنوان رکن چهارم دمکراسی و در مقام نقادی ایفاگر نقش ناظرو نماینده افکارعمومی هم باشند.

 

تحقق این هدف که در رسالت روزنامه نگاری هم پیش بینی شده نیازمند فضایی است که وجود نقد را پذیرفته و آنرا بخشی ضروری برای رشد وپیشرفت جامعه بداند. چنین فضایی طبیعتا هنگامی شکل می گیرد که آنهایی که نظارت برفضای رسانه ای را به عهده دارند پیش فرضهای ذهنی خود را مبتنی بر یکدست سازی و یا انحصاری بودن راه توسعه ندانند.

 

هنگامی که تصورشخصی این باشد که راهی که برای رسیدن به توسعه و رسیدن به آرمان های انقلاب باید پیمود یک راه وآنهم راهی است که برای مثال من و نزدیکان من،رئیس جمهور و وزرایش  ومانندآن می شناسد دیگر نقد برای آن شخص جایی در فضای رسانه نمی یابد.چراکه راهی که لازم بوده پیموده شده و حال اشتباه و یا درست بودنش هم به دلیل آن راه صحیح لابد ناگزیرتشخیص داده می شود.

 

اما فضای نقدپذیرو مدیرنقدپذیر مستلزم پیش فرضهای دیگری است مبنی براینکه اولا –راه رسیدن به توسعه و آرمانهای انقلاب منحصر به یک راه نیست و می تواند راه های دیگری هم برای آن متصوربود

 

دوما- اشخاصی که به مسئولیتی گمارده می شوند معصوم نبوده و هیچ یک مصون از خطای در انجام وظایف نیستندبنابراین نقد عملکرد آن ها می تواند عرصه را براشتباه های بیشتر و یا تداوم خطای این افراد درصورت ارتکاب اشتباه ببندد.

 

سوما- مخاطبان ما وجامعه ایرانی به حدی از شعورسیاسی و اعتماد به نفس رسیده است که بروز یک اشتباه از سوی مقامات هرچند در سطوح عالی دولت را نه نشانه ای برناکارآمدی نظام می داند و نه آنرا به عموم مقامات تعمیم خواهد داد؛بلکه چه بسا که اینگونه نقدها می تواند به مردم این اطمینان خاطر را بدهد که باتوجه به اینکه هرخطایی زیرنگاه مطبوعات ورسانه های آزاد بلافاصله برملا می شود نظام جمهوری اسلامی در هرلحظه امکان اصلاح مسیرهای اشتباهی که هریک از مسئولان می پیمایند را درون خودامکان پذیرکرده است.

 

چهارما- تکنولوژی های اطلاعاتی که همه در حال استفاده آن هستیم راهی جز این پیش روی این جهان نگذاشته که دیگر هیچ اقدامی نمی تواند دور از چشم سایرین باقی بماند.حوزه نظارت این جهان اطلاعات که جهان شیشه ای را برای ما می سازد آنچنان وسیع و گسترده است که اگر قادرباشیم وبتوانیم باید تلاش کنیم آن دست اطلاعاتی را که بامقوله امنیت ملی و سیاست خارجی در ارتباط با کشورهای دیگر مستلزم حفاظت است را در جهت حفظ منافع ملی به دور از این جهان شیشه ای نگه داریم. بالطبع این دست از اطلاعات هرچه محدودتر و تخصصی تر و مرتبط تر با مقوله مذکورباشند با امنیت بیشتری هم قابل حفظ خواهدبود.

 

دیدگاه ها (0)
img