29

آبان

1403


خواندنی‌ها

19 مهر 1399 08:46 0 کامنت
عجب گوساله ایه! این یارو ترامپ رو می گم! یعنی حتی شعورش نمی رسه گول بخوره! صبح رفتم پیشش  می گم بیا و بزن زیر همه چیزو از تمام معاهده های بین المللی بیا بیرون.
حالا هر چی هست، چه گرمایش زمینه چه یونسکو چه... برگشته می گه معاهده چی هست؟! سعی کردم براش توضیح بدم، سعی کردم اول «پیش نیاز» بگذرونه، بعد دروس اصلی شیطانی رو پاس کنه. گفتم ببین دونالد، ما در جهان یه تعداد تعهدات داریم. گفت من به زن و بچه م هم هیچ وقت تعهد نداشتم. ریا نشه ولی می تونی از ملانی بپرسی. گفتم اصلا ول کن این کلمه رو که بهش آلرژی هم داری. قانون که دیگه می دونی چیه، قانون. گفت فحشه؟ گفتم نه چرا فحش باشه؟ گفت ما از بچگی از این کلمه به عنوان فحش استفاده می کنیم! بهش گفتم ول کن اصلا این حرفا رو. بریم سراغ جامعه ی بین الملل، حالا اول بگو دیپلماسی. گفت دیپلماسی، چهل، پنجاه، شصت، هفتاد هشتاد، نود، صد ! گفتم ترامپکم! نظرت در مورد آدمای اهل مکزیک چیه که...حرفم رو برید و گفت مکزیکی ها اصلا آدم نیستن! گفتم باید در مورد کنگره...گفت نه از کنگره حرف نزن اون جا حرفای سخت سخت می زنن من چیزی حالیم نمی شه. یه جور دیگه منظورت رو توضیح بده.
گفتم ببین خوشبختانه بشر گند زده و جهان داره به سمت بحران آب می ره. دیگه آب رو که می دونی چیه هاش دو اُ (...H) گفت من توی درس شیمی یه بار تونستم سه و بیست و پنج صدم بگیرم. پرسیدم دفعات بعد چطور؟ بیشتر نشدی؟ گفت نه دیگه اونی که بیشتر شدم همین سه و بیست و پنج صدم بود!
تا غروب هر چیز رو خواستم توضیح بدم که بابت ِ همون یه عمل شیطانی جدید براش طراحی کنم از پایه نمی فهمید. غروب، در حالی که با دست راستم به سینه ی چپم می کوبیدم یه بند نفرینش کردم و از کاخ سفید زدم بیرون.
نویسنده: ابراهیم رها
دیدگاه ها (0)
img