29

آبان

1403


اجتماعی

10 مهر 1392 09:18 0 کامنت

صبح ساحل، اجتماعی _ نغمه‌ای به گوش می‌رسد نغمه‌ی‌ سکوت! دنیای سکوت‌شان با دنیای سکوت ما متفاوت است و با رنگ وجلوه‌ای دیگر از دریچه‌ی چشمان‌شان می‌شنوند.

در لابه‌لای سخنان مدیرعامل کانون ناشنوایان هرمزگان سوژه گفتگو با خانواده‌ای که 5 نفر ازاعضای آن در دنیای سکوت زندگی می‌کنند. به ذهنم خطور کرد وکنجکاو کوچه‌پس‌کوچه‌ای باریک وتاریک درخیابان 20متری شاهد محله درخت‌سبز بندرعباس را می‌پیمایم عطر وبویی از احساس و شهادت به مشام می‌رسد احساسی که از تلفیق دیدن وشنیدن تو را در آغاز مهر مهربان‌تر می‌کند اما بدون راهنما نمی‌توانی کوچه‌بن‌بستی را که تنها با پله‌های تراشیده اهالی محل به خیابان اصلی راه پیدا کرده را برای رسیدن به منزل مقصود بیابی !آوای دستان خانواده شهید شعبان طیاری را شنیدم مادری از جنس صبر که نه تنها مادری می‌کند بلکه حق فرزندی خود را نیز با نگهداری از مادر پیر خود به جا آورده است .چهار اتاق تودرتو، چهار خانواده را سرپناه شده است ومادری که تنها پناه وتکیه‌گاه 12 فرزند است. استقبال گرم مادر و خوشحالی عروس خانواده که مسلط به زبان اشاره است از اینکه دریچه‌ای برای بیان مشکلات‌شان باز شده مرا به انجام این مصاحبه مصرّ تر می‌کرد. فاطمه احمدی طیفکانی برخلاف تصورم می‌گوید که پنج عضو خانواده‌اش ناشنوا نیستند بلکه 9 نفر از اعضای خانواده‌اش در دنیای معلولیت بسر می‌برند. وی صاحب 12 فرزند است چهار دختر وهشت فرزند پسر؛ سرماخوردگی بهانه‌ای شده که چهار پسر ویک دختر این خانواده کم‌شنوا ویا ناشنوا شوند تا پس از تشکیل خانواده عروس وداماد و دو نوه ناشنوا نیز به آنان اضافه شود.

سوالاتم را با دلیل ناشنوایی فرزندانش آغاز کردم:

علل ناشنوایی فرزندانم مشخص نشد با وجود آزمایشات مکرر خون وحتی ارسال آن به خارج از کشور نتیجه‌ای حاصل نشد درواقع پس از یک سرماخوردگی متوجه شدم که ناشنوا و کم‌شنوا هستند.

 اگر ممکن است به ترتیب در مورد وضعیت فرزندان ناشنوا و کم‌شنوا بیشتر بگویید.

عیسی فرزند بزرگم 45 سال سن دارد، 25 سال سابقه کار درحرفه تراشکاری واستادماهر وتوانمندی است اما متاسفانه مستقل نیست و با سه فرزند واجاره‌نشینی تنها از کارفرمایش 500هزار تومان حقوق می‌گیرد.عیسی روزهای تعطیل و غیرتعطیل نمی‌شناسد به توانمندی، پاکی، صداقت، مسوولیت‌پذیری‌اش افتخار می‌کنم وبعد ازمدت‌ها چندسالی است که بیمه شده.

 فرزند دیگرتان که باشما زندگی می‌کند چه وضعیتی دارد؟

مهمترین دغدغه من زندگی بهم‌ریخته بهرام است او ناشنوای کامل است و تا دوره سیکل آخرین مدرک تحصیلی‌اش است. همسرش ناشنوا ومتاسفانه دو فرزندشان نیز ناشنوا هستند، بیکاری زندگی مشترک‌شان را تهدید می‌کند و دو سال است که دراتاق خودش را محبوس کرده ودچار افسردگی شدید شده است به دلیل اعتماد به اطرافیان ورشکست شد و از پرداخت اقساط تسهیلات هم بازماند واکنون به دلیل بیکاری شرمنده خانواده‌اش شده است.

 سایر فرزندان ناشنوایتان چگونه تلاش می‌کنند؟

دخترم بتول وهمسرش هم ناشنوا هستند ودر یک اتاق مانند بهرام کنار خودم زندگی می‌کنند.

هر دو از بهترین خیاطان شهرند.

سلیمان دیگر پسرم 33 سال سن دارد تا کلاس چهارم درس خوانده و درباطری‌سازی مشغول به فعالیت است که درمجموع فرزندان ناشنوایم وضعیت زندگی مساعدی ندارند.

 آخرین فرزند ناشنوایتان؟

[همزمان با طرح این سوال مجتبی از باشگاه می‌رسد و با لحنی تند و عصبانیت خود را از حضورم درجمع خانواده‌اش بروز می‌دارد و می‌گوید: همه به دنبال سوء‌استفاده هستند همه مسوولان می‌آیند وشربت وشیرینی‌شان را می‌خورند و وعده‌هایشان را نیز همین‌جا فراموش می‌کنند،] پس از آن توضیح دادم که خبرنگارم و قصد انتقال مشکلاتشان را به مسوولین دارم اما دیگر مجتبی به هیچ‌کس اعتماد ندارد که درمانی برای التیام دردهایشان باشد.

حدود یک‌ربع ساعت از بی‌مهری‌های مردم وکم‌توجهی‌های مسوولان گلایه‌مندی کرد ودرپایان گفت: هر بسته باطری سمعک 10هزار تومان است، کدام مسوول ابتدایی‌ترین مشکل ناشنوایان را حل می‌کند؟  متاسفانه وعده و وعیدهای مسوولان باعث شده که بچه ها اعتمادشان سلب شود. مجتبی را از دوسالگی به کلاس بردم و درخارج از استان توانست دیپلم خودرا بگیرد و پس از رفت و آمد مکرر به اداره بنادر باتوجه به اینکه پدر شهیدشان دراین اداره کل مشغول بود توانستم مسئله استخدام آن را قطعی کنم.

مجتبی ورزشکار است و به تیم ملی ناشنوایان هم دعوت شده بودکه متاسفانه کم مهری هایی  را نیز در این خصوص دیدیم... جا داردکه از همسر مهربان و صبورش تشکر نمایم .خداوند را شاکرم که عروس و داماد خوبی دارم از اینکه ناشنوا هستند ناراحت نیستم اما حق زندگی دارند، حق همسر و فرزند دارند خداوند به آنان صبر داده  اما به حمایت نیاز دارند.

 زندگی با شرایط سخت معلولیت برهیچ کس پوشیده نیست نقش خانواده را در زندگی روزمره چه میزان می دانید؟

- فرق اساسی ناشنوایی با سایر معلولیت‌ها این است که نامحسوس است و تا با ناشنوا صحبت نکنی متوجه آن نمی شوی به همین دلیل بیشترین مشکلات را در جامعه دارند بنابراین خانواده در اجتماع هم باید همراه این معلولین باشد. آنان دوست دارند مانند سایر افراد مستقل باشند متاسفانه جامعه پذیرای معلولین نیست و نگاه تحقیر همراه با ضعف وناتوانی برمعلول دارند و این موضوع را با صراحت نشان می‌دهندکه خود مشکلاتی برای معلول وخانواده‌ها دارد. همه اعضای خانواده باید زبان ناشنوا را بدانندتا بتوانند ارتباط  برقرار کنند و آن را به جامعه منتقل کنند در واقع تنها معلولیتی که به رابط ومترجم نیاز دارد ناشنوایی است و  اگر خانواده‌ها نباشند ضربه ها و آسیب های جدی برآنان وارد است.

 عمده ترین مشکل ناشنوایان را چه می‌دانید؟

- مشکلات ناشنوایان فراتر از سایر معلولیت هاست، از یک معلول ذهنی انتظاری وجود ندارد یا انتظارات از یک قطع عضو و سایر معلولیت ها چارچوب دارد اما هرکسی حاضر نیست با ناشنوایان کار کند.یکی از مشکلات آنان ارتباط ناقص با جامعه است و در واقع قادر نیستند صدایشان را به گوش مسوولان برسانند و  حقشان را بگیرند.برخی مشکلات مشترک بین همه انسانها وجود دارد  که برای ناشنوایان بیشتر است. مهمترین دغدغه آنان کار است، فرد ناشنوا به راحتی امکان پیداکردن شغل مناسب را ندارد و باید مستقل باشد تا بتواند زندگی کند.دیگر اینکه گوش تکمیلی کم شنواها سمعک است هر سمعک هزینه گزافی دارد و ناشنوا توان خرید‌ آن و حتی خرید باطری آن را هم ندارد و در هوای شرجی بندرعمر مفید آنان بسیار پایین است. مشکل مسکن، آموزش که مهمترین مسئله برای  ناشنوایان است دراستان بسیار ضعیف است،4 سال پیش مسکن مهر ثبت نام کرده ایم متاسفانه هنوز بچه‌ها اجاره نشین ویا درکنار خودم زندگی می کنند درخصوص آموزش هم متاسفانه افراد ناشنوا پس از اتمام مقطع دبستان درمدرسه عادی باید ادامه تحصیل بدهد که این موضوع باعث بی انگیزگی و عدم امکان ارتقاء  سطح معلومات ناشنوایان نسبت به سایر دانش آموزان را درپی دارد.

ناشنواها برای ادامه تحصیل باید به استان های مجاور بروندکه باتوجه به پایین بودن سطح زندگی خانواده‌ها امکان این کار مهم را ندارند.امکان اخذگواهینامه نیز از دیگر خواسته های ناشنوایان است. همه این مشکلات متاسفانه تاثیر مهمی در زندگی خانوادگی وآینده ناشنوایان دارد.

 تا چه حد نهادهای مربوطه دراین خصوص از ناشنوایان حمایت می کنند؟

- متاسفانه سازمان بهزیستی وبسیاری مسوولان وعده‌های قشنگ می دهند ما ظاهرا تحت پوشش دو سازمان عریض وطویل بهزیستی و بنیاد شهید هستیم اما متاسفانه کم مهری های زیادی را می‌بینیم این وضعیت زندگی ماست، منکر اقدامات مثبت آنها نیستیم اما باید حمایت ویژه نمایند.نماینده رییس جمهور به ملاقات ناشنوایان آمد وعده داد و هرگز عملی نشد.حفظ شان وحرمت ناشنوایان باید حفظ شود نباید از آنان درهر کاری استفاده شود. بهزیستی نباید فقط ساختمان سازی کند بلکه به مشکلات معلولین برسد. ناشنواها قادر به بازپرداخت تسهیلات بیشتر نیستند باید وام های بلاعوض اختصاص یابد. باید از کودکی برای آنان برنامه ریزی شود مهارتی فرا بگیرند تا هنر وحرفه‌ای بلد باشندکه مورد سوء استفاده قرار نگیرند.

من از بهزیستی چندان انتظاری ندارم اما بنیاد شهید باید حمایت های ویژه‌ای از فرزندان  شهید کند.برخی ها تصور می کنندکه بنیاد شهید و بهزیستی کمبودی برای ما نگذاشته اند اما واقعیت این است که مشاهده می کنید.

  چه خواسته و انتظاری از مسوولان دارید؟

نابینا یا عصای سفید،معلول با ویلچر، اما ناشنوا با آوای دستان خود منظورش را به اطرافیان می رساند و این زبان اشاره همه گیر نیست بنابراین مردم با آن نا آشنایند که باید تدبیری اندیشیده شود.

 خانواده های عروس ها وداماد چگونه درحمایت از ناشنوایان همراه شما هستند؟

- خدا را شکر حمایت ها خوب است حمایت باید دوجانبه باشد چون همدیگر را درک می‌کنیم کمتر بین خانواده‌ها مشکلی پیش می آید.

 اگر بخواهم خاطره ای را تعریف کنید به چه اشاره خواهید داشت؟

- خاطرات فراوانی با پسران و دخترم دارم اما آنچه همیشه آزارم می دهد و فراموش نمی شود  ماجرای مراجعه به اداره ای بودکه مسوول آن ارگان گفت اگر به من فحش بدهید بهتر است تا تقاضای استخدام فرزندانتان را بکنی.

 انتظار شما از مسوولان چیست؟

- مشکلاتی که مطرح شد مورد توجه قرار بگیرد طبق آمار کانون ناشنوایان استان بیش از 3000 ناشنوا در استان شناسایی شده که باید برای ساماندهی آنان برنامه ریزی شود دیگر اینکه به وعده خود عمل کنند، قرار بود هزینه رهن مسکن را به بچه ها بدهند تا مستقل شوند اما متاسفانه عملی نشد وحالا هر خانواده دریک اتاق زندگی می کنند. موضوع اشتغال هم دغدغه اصلی ماست که باید فکری انجام شود.

 حسن ختام این گفتگو همزمان شد با حضور تعدادی از ناشنوایان کانون استان که از خانواده شهید طیاری بازدیدکردند، هرکدام از آنان که با زبان بی زبانی سخن گفتند حکایتی بود تکراری که از زبان خانواده شهید طیاری شنیدیم.

دیدگاه ها (0)
img