29

آبان

1403


سیاسی

13 اسفند 1399 11:31 0 کامنت

جدایی هرات از ایران یکی از مهمترین وقایع تاریخ ایران و افغانستان به شمار می‌رود. در دوره قاجاریه پافشاری ایران بر تملک هرات مورد اعتراض و هجوم انگلیس قرار گرفت در پی این تهدید ناصرالدین شاه دچار واهمه شد و مذاکرات صلح با این کشور را آغاز کرد که نتیجه این مذاکرات به عقد معاهده پاریس و جدایی هرات از ایران منجر شد.

   

نگرانی انگلستان از روابط ایران

    

در سال 1851 صید محمدخان در هرات به قدرت رسید و حاکم این منطقه شد. او که روابط گرمی با ناصر الدین شاه داشت، نسبت به پادشاه ایران اظهار اطاعت و فرمانبرداری کرد؛ درنتیجه دولت انگلستان نگران شد و به تهران فشار آورد تا سندی را امضا و در آن هرگونه ادعایی نسبت به هرات را رد کند. بر اثر فشارهای انگلستان، ناصرالدینشاه فرمانی را امضا کرد و در آن هرگونه ادعایی نسبت به هرات را منکر شد. دولت انگلستان نیز متعهد شد از دخالت در امور هرات اجتناب کند.

اما ماجرا به اینجا ختم نشد. در واقع دولت انگلستان که از روابط گرم و نزدیک حاکم هرات و ناصرالدینشاه خبر داشت زمینه تحرکات سیاسی علیه حاکم هرات را بهوجود آورد؛ درنتیجه شورشهای مردمی بهوجود آمد و محمد یوسفخان به قدرت رسید. محمد یوسفخان که پایههای قدرت خود را لرزان میدید برای تحکیم قدرت خود به ناصرالدینشاه متوسل شد. ناصرالدینشاه نیز که از مشکلات انگلستان در جنگ کریمه با دولت روسیه آگاه بود، مانع از تصرف هرات به وسیله انگلیسیها شد. همین مسئله نگرانی لندن را در پی داشت. این نگرانی سبب شد انگلستان روابط خود را با تهران قطع کند و به ایران اعلان جنگ دهد. بهانه انگلیسیها برای جنگ نیز نقض سندی بود که در سال 1853م توسط ناصرالدینشاه امضا شده بود و پیش از این ذکر آن رفت. جنگ میان ایران و انگلستان آغاز و پس از چند ماه درگیری و تصرف بخشهایی از خاک ایران همچون شهرهای خرمشهر و اهواز، در نهایت ایران از آن شکستخورده بیرون آمد. 

   

درخواست انگلستان برای تحویل بندرعباس به پادشاه عمان

   

همان‌گونه که از نام عهدنامه بر می‌آید واسطه این قرارداد ننگین که میان ناصرالدین‌شاه و دولت بریتانیا منعقد شد فرانسه و شخص ناپلئون سوم بود. روند وقایع بدین‌گونه بود که ناصر‌الدین‌شاه یکی از شخصیت‌های دربار خود با نام فرخ‌خان امین‌الملک را به دربار عثمانی فرستاد تا شرایط صلح را از طریق سفیر انگلستان پیگیری کند. سفیر انگلستان نیز شرایط بسیار سنگینی برای انعقاد معاهده صلح ارائه کرد. او از ایران خواست هرات را تخلیه نماید و تعهدی رسمی مبنی بر عدم مداخله در امور آن ایالت دهد؛ همچنین وی عزل صدراعظم کشور، یعنی میرزا آقاخان نوری، را خواستار شد و در عین حال از تهران خواست اجازه افتتاح کنسولگری‌های انگلستان در شهرهای بزرگ ایران را صادر نماید. او همچنین خواستار تحویل بندرعباس به پادشاه عمان شد.

وقتی فرخ‌خان این پیشنهاد را به سمع و نظر ناصرالدین‌شاه رساند وی به‌شدت عصبانی شد و زیر بار امضای آن نرفت . در آن زمان آمریکا نیز به دلیل سیاست‌های انزواطلبی میانجی گری را نپذیرفت. بدین‌ترتیب تهران دست به دامن پاریس شد و فرخ‌خان به دستور ناصرالدین‌شاه رهسپار فرانسه شد تا شاید تهران بتواند از طریق میانجیگری دولت فرانسه، انگلستان را به صلح راضی کند.

دولت فرانسه از تقاضای میانجگیری میان تهران و لندن استقبال کرد و حاضر شد این رسالت را برعهده گیرد. ناپلئون در ژانویه 1875م فرخ‌خان را طی تشریفات باشکوهی به حضور پذیرفت و با وساطت وی، مذاکرات صلح میان فرخ‌خان و لرد‌ کاولی، سفیر انگلستان، در فرانسه آغاز شد.

   

خط قرمزهای پادشاه ایران

   

صدراعظم میرزا آقاخان نوری فرمانی برای فرخ‌خان فرستاده بود و در آن متذکر شده بود که فرخ‌خان اختیار دارد در مورد هر مسئله‌ای که می‌خواهد با انگلیسی‌ها وارد مذاکره شود به غیر از دو مورد که آنها خطوط قرمز محسوب می‌شوند: یکی از آنها سلطنت ناصرالدین‌شاه است و دیگری صدارت عظمای خودش.

بدین‌ترتیب زمینه انعقاد قرارداد میان دو طرف فراهم شد و طبق عهدنامه‌ای که در ماه مارس سال 1875م میان فرخ‌خان و لرد کاولی به امضا رسید صلح بین دو دولت برقرار و انگلیسی‌ها تعهد کردند نیروهای نظامی‌شان را در عرض مدت زمان اندکی از خاک ایران خارج و اسیران جنگی کشورمان را آزاد کنند. در مقابل دولت ایران متعهد شد هرات را تخلیه نماید و از هرگونه ادعای حاکمیت نسبت به آن و سایر مناطق افغانستان خودداری ورزد و در عین حال از دخالت در امور داخلی این کشور صرف نظر کند؛ همچنین موافقت شد دو طرف حق دایر کردن کنسولگری در شهرهای مهم یکدیگر را به رسمیت شناسند و به پادشاه عمان این اجازه داده شود که در مورد اجاره بندرعباس وارد مذاکره و رایزنی شود.

    

نتایج عهدهنامه پاریس

    

به موجب این عهدنامه ایران بخش‌هایی از قلمرو سرزمینی خود را از دست داد. در نتیجه این امر، دامنه و حوزه نفوذ کشورمان در این منطقه از میان رفت و باعث افزایش نفوذ انگلستان در این منطقه شد. هرات به طور کلی از ایران جدا شد و افغانستان علم استقلال‌خواهی بلند کرد؛ همچنین در پی انعقاد این عهدنامه بود که انگلیسی‌ها توانستند نفوذ خود را در دربار ایران افزایش دهند و جایگاه مستحکم‌تری نسبت به قبل پیدا کنند. به عبارت صریح‌تر انگلیسی‌ها توانستند عقب‌ماندگی خود از رقیب را تا حدودی جبران کنند و در ایران به موازنه قوا با روس‌ها دست پیدا کنند. به روایتی می‌توان گفت عهدنامه پاریس بازتاب رقابت دو ابرقدرت شرق و غرب در ایران و به نوعی تکمیل‌کننده دو عهدنامه گلستان و ترکمانچای بود که بر کشورمان تحمیل شد و ضربه مهلکی بر استقلال سیاسی و اقتصادی آن وارد کرد.

     به مناسبت انعقاد عهدنامه «پاریس» و جدا شدن بخشی از ایران در زمان ناصرالدین شاه

    

منبع: موسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران 

دیدگاه ها (0)
img