مدیران و دولتی که به قدرت رسید

صبح ساحل، سیاسی - مردم ایران در فاصله بعداز دولت اصلاحات تا روی کارآمدن دولت اعتدال دوره ای را تجربه کردند که هر روزش گامی خلاف قواعد و اصول شناخته شده اجتماعی و سیاسی و حتی مذهبی بود. از نقض اصول رفتار دیپلماتیک در عرصه بین الملی همچون سفرهای بدون دعوت رئیس جمهور به کشروهای دیگر تا شرکت دراجلاسی با پرچمی که برروی آن خلیج ع- ر- ب- ی به جای خلیج فارس نوشته شده تا رفتارهایی که برخلاف اعتقادات مرسوم شیعه بود و حتی در مواردی طرح فال بینی در بین برخی نزدیکان رئیس جمهور. اگر مواردی که برخلاف اصول دیپلماتیک و مذهبی بود تنها در حداخبار با مردم مرتبط می شد، رفتارهایی که خلاف اصول اجتماعی وقواعد شناخته شده جامعه بود رفتارهایی کاملا مرتبط با زندگی روزمره عموم مردم بود که نتایج آن نه تنها در تمام هشت سال بلکه سالیان سال از زندگی آنها به سادگی محونخواهد شد. نوع استخدام ها و ارتقاهای شغلی از جمله رفتارهایی است که در تمام سطوح اجرایی در سراسرکشور شواهدی از اقدامات غیرقانونی را باخود دارد و استان هرمزگان هم از این قاعده مستثنی نیست. تاریخ این هشت سال سرشار از مواردی است که عده ای بدون داشتن سابقه ای مرتبط و حتی برخورداری از حداقل مدرک تحصیلی موردنیاز در مناصب عالی استان قرارگرفتند و مصداق ضرب المثل ره صدساله را یک شبه پیمودن گشتند. اما مسئولیت این انتصابات خلاف رویه معمول و اصول از سوی کسانی انجام می شد که خود منصوب مقامات عالی دولت و استان بودند و به اراده خود مجری دستورکسانی بودند که تفکرو اعتقاداتشان کشور را به مسیری رساند که درنهایت تورم 40درصدو بالاتر و رشد فرارمغزها و هزاران آسیب دیگر را به ارمغان آورد. این گفتار قصد مجادله در خصوص نوع تفکر و اثبات یا رد آن را ندارد،اما پرسشی جدی را طرح می کند در خصوص کسانی که در مناصب عالی مدیریتی استان قرارگرفته و به جد وجهد به اجرای سیاستهایی در وضع اقتصادی و سیاسی منتهی به تیرماه 92 را رقم زدند. این عده ، چه آنان که کسانی اند که طبق اعتقادی رفتارکرده اند که به اظهار وزرای دولت کنونی دیگر رفته اند ، چه آنان که برحسب شایستگی برمسندی نشستند و امضایشان بارها تصمیماتی خلاف تدبیرو عقلانیت رااجرایی کرد ،کسانی اند که با چهره دولت قبل شناخته شده اند. بنابراین مردم استان هرمزگان منتظرند که این تغییر چهره دولت را هرچه زودتر آشکارا شاهد باشند.

نظربه اینکه صاحبان مسئولیت در رده های بالای استانی و کشوری در هردوره از تفکر و اعتقادی تبعیت می کنند که شیوه مملکت داری را تعیین می کند، باید آن مسئول پاسخگوی آن تفکر و در نتیجه تصمیمات گرفته شده طبق آن طرز تفکر نیز باشد. چنانچه با تغییر دولت شخصی که صاحب مناصب بالای سیاسی واقتصادی و اجرایی درسیستم دولت است همچنان در همان رده باقی بماند افکارعمومی با دو تفسیر با این پدیده مواجه می شود: الف-  اساسا تغییری جدی در تفکر حاکم صورت نگرفته  ب- افرادی که با قرارگرفتن در مسئولیت دولت قبل تصمیمات تفکرگذشته را اجرا می کردند ، امروز با هیچ گونه مسئولیتی مواجه نشده و هیچ گونه تاوانی هم ندادند . که به این معنی است که افراد هیچ لزومی نمی بینند که درآینده در برابر تفکر و اعتقادی که ممکن است کشور را به مسیری ناصحیح هدایت کنداحساس مسئولیتی کنند و در نتیجه احتمال قدرت گرفتن و آسیب رسیدن از جانب هر تفکری بدون آنکه حامیان آن تفکر بعدا نیازی به پاسخگویی ببینند قابل پیش بینی است(چه بسا آسیب جدی کشور تاکنون از همین نوع ناپاسخگویی مسئولان در برابر حمایتشان از جناح های خاص بوده است). چراکه کافی است به سمت قدرتی بروند که حاکم شده وآنوقت از هرگونه هزینه و تاوانی مصون می مانندمدیرانیکه می گویند ما حامی دولتیم نه تفکرخاص، کسانی اند که تنها درپی قرارگرفتن در مسندمدیریت اند بدون پاسخگویی نسبت به تبعات سیاست دولت حاکم.هراس افکارعمومی هرمزگان از آن است که عده ای که به محض اعلام نتایج انتخابات علی رغم در اختیارداشتن اختیارات محول شده دولت قبل به ایشان، در انواع نشستهای شبانه و روزانه ،علنی و غیرعلنی تلاش کردند با یادآوری نقاط کمرنگی از فعالیت های دوران اصلاحات خویش ، مسئولیت دولت عدالت خواه را از خود مبرا کنند بار دیگر در مسئولیتهایی قرارگیرند و مردم سرگشته آن باشند که چگونه همان مدیران می خواهند سرنوشت به کج رفته اقتصاد و سیاست و فرهنگ و اجتماع استان را به راه راست خودبرگرداند؟!