هرمزگان و فارس؛ متعلق به همه ایرانیان



  صبح ساحل، اجتماعی -  «راهیابی به دریای آزاد هدیه ای برای مردم استان فارس»! این یکی از عجیب ترین جملات و شعارهایی است که می توان از تغییرات جغرافیایی و تقسیمات کشوری مطرح کرد. حتی کشورهایی که بصورت فدرال اداره می شوند و هر ایالت و قوانین داخلی خود را دارد از بردن چنین عباراتی در مورد دیگر ایالات خود داری می کنند. چون در مدیریت سیاسی اصل بر احترام متقابل است و حرمت نهادن به داشته های دیگر ایالات. کشورما یک کشور فدارالی نیست. کشور ما دارای قوانین یکپارچه ای است که این قوانین برای همه مردم و در تمام نقاط بصورت یکسان جاری است. پس اگر در نقطه ای در ایران امتیازی برای بهره وری خلق شود، این امتیاز بطور یکسان برای همه ایراینان وججود دارد ونمی توان کسی را از استفاده از آن منع کرد. منابع دریای و انرژی غیر از آن مستثنی نیستند. خلیج فارس متعلق به همه ایرانیان است، همچنین دریای خزر. منابع نفت و گاز و سایر امکانات این  کشور بطور مساوی جز حقوق همه ایرانیان محسوب می شود. حتی در بسیاری از مواقع استانهای برخوردار از منابع نفت و گاز و دریا و سایر منابع خود جز استانها محروم هستند. یعنی نه تنها مردم این استانها بطور ویژه از امکانات خدادادی در استان خود بهره مند نیستند، بلکه بلکه سطح بهره مندی آنها از سطح استانداری ملی هم پایین تر است. اما چون این منابع متعلق به همه ایرانیان است، کسی حق اعتراض برای استفاده ویژه از آن را ندارد.در چنین شرایطی طرح دستیابی استان فارس به دریای آزاد مطرح می شود، آنهم به بهانه سرمایه گذاری و آبادانی سواحل آبادانی استان فارس. اما این طرح بیش از اینکه ناشی از نگاه برابر به همه ایرانیان داشته باشد، نشان از سهم خواهی استان های با نفوذ از دیگر استانها دارد، بدون اینکه اصول و چارچوب قانونی کشور برای بهره وری برابر از منابع کشور در نظر گرفته شود.بدلایل مختلف از جمله خام بودن توجیه طرح الحاق پارسیان به فارس و عدم نگاه اقتصادی و علمی به این مسأله این طرح نمی تواند اهداف طراحان آن را برآورده کند. بخش خصوصی از ساخت اسکله و بندر در این طرح استقبال نخواهد کرد. زیرا در نزدیکی این طرح اسکله های بزرگتر با زیر ساخت آماده تری در استان هرمزگان و بوشهر قرار دارد. در نتیجه نگاه طراحان طرح به منابع دولتی خواهد بود تا با شبیه سازی اسکله ای بزرگ و تجاری در منطقه پارسیان ایجاد شود که با بنادر استان هرمزگان و بوشهر رقابت کند.به نظر می آید نه در پارسیان و نه در هیچ نقطه ای دیگر از کشور استعداد ایجاد یک بندر  تجاری جدید وجود داشته باشد. در شرایطی که بخش عظیمی از ظرفیت بنادر جدید بدلیل دکور تجارت ملی بلا استفاده مانده است هرگونه احداث بندر جدید در کشور فاقد توجیه اقتصادی خواهد بود. استان فارس در تشویق بخش خصوصی برای احداث بندر جدید (مثل بندر آفتاب در منطقه چارک در استان هرمزگان) نیز ناموفق خواهد بود. امروزه رونق بازار استانهای فارس خصوصاً شیراز تا حد زیادی محصول سرمایه گذاری سرمایه گذاران هرمزگانی در این شهر است، و سرمایه گذاران هرمزگانی از این بعد ،از سرمایه گذاران فارسی جلوتر بوده اند. دراین شرایط بعید است که مسئولین استان فارس توانایی جذب سرمایه گذاری برای ایجاد بندر در منطقه مورد نظر در پارسیان را داشته باشند و این چالشی بزرگ برای منادیان طرح جدایی پارسیان از هرمزگان است. شاید نگاه استان فارس به منابع انرژی آینده ای است که در استان هرمزگان و بوشهر وجود دارد تا این منابع در آینده جز استان فارس شود. این نوع نگاه چیزی جز سهم خواهی منطقه ای نیست و سرمایه ملی را که همان اعتماد ملی و وحدت میان استانهاست خدشه دار می کند. بهتر است نگاه همه چه هرمزگانی ها و چه فارسی ها به منابع و امکانات موجود یک نگاه ملی باشد. خلیج فارس و منابع آن متعلق به همه ایرانیان است و در مقابل منابع کشاورزی، تاریخی و گردشگری استان فارس نیز متعلق به همه ایرانیان است. مردم هر منطقه می توتنندبا شکوفایی توانایی خود در نسبت منطقه ای، به رونق اقتصاد ملی و منطقه ای کمک کنند. زیرا اگر چه فارسی ها از داشته های هرمزگانی ها (مثل دریا) محرومند، هرمزگانی ها هم از بسیاری داشته های فارسی ها محرومند. راه چاره این نیست که با جدا کردن امتیاز دیگر استانها و واگذاری آن به یک استان دیگر فرصتی خلق شود، بلکه راه چاره آن است که مردم هر استان ضمن شکوفایی توانایی و منابع خود، زمینه را برای بهره وری دیگر هموطنان از منابع و امکانات استان خود فراهم کنند، تا این اصل قانونی که منابع ایران در هر نقطه متعلق به همه ی ایرانیان است تحقق یابد. 

 

برای این مطلب تا کنون نظری ثبت نشده‌ است.
0 / 200
  • نظر شما پس از بررسی و تایید منتشر خواهد شد.
  • لطفا از بکاربردن الفاظ رکیک، توهین و تهمت به اشخاص حقیقی و حقوقی خودداری کنید.

آخرین خبرها