29

آبان

1403


اجتماعی

11 شهریور 1400 08:15 0 کامنت
«همه چیز خیلی تار است؛ درست مثل سیاهی. احتمالاً به همین دلیل اهدافم را تعیین نمی‌کنم؛ زیرا چیزی نمیبینم». این پاسخ یکی از شرکت‌کنندگان مبتلا به افسردگی در تحقیقات بو گمبل (دانشگاه اوکلند، نیوزلند) و همکارانش است. آن‌ها دریافته‌اند که تخیل اهداف کوچک و بزرگ متفاوت می‌تواند در سلامت روان ما نقش اساسی بازی کند و آینده برای افراد مبتلا به افسردگی بسیار مبهم و تاریک است. در واقع افراد افسرده قادر نیستند آینده‌ روشنی را برای خود متصور شوند. اهداف و مسیر رسیدن به اهداف برای آنان مبهم و نامشخص می‌نماید. همین مسئله باعث دست نیافتن به اهداف و ضعیف‌تر شدن اراده در آنان خواهد شد. 
   

دسترس‌پذیری اهداف

طبق تحقیقات گمبل، دو عاملی که مشخص می‌کنند ما چقدر برای اهدافمان تلاش و به چه میزان به آن‌ها دست پیدا کنیم: «قابل دستیابی دانستن و اهمیت آنها برای ماست». هر چقدر ما اهداف بلندمدت و کوتاه‌مدت خود را طبق اهمیت و پیوستگی‌شان با هویت و مسیر زندگی‌مان تعیین کنیم، به احتمال بیشتری به آن‌ها دست پیدا میکنیم و باعث سلامت روان خودمان خواهیم شد. در مقابل اهدافی که افراد افسرده مشخص می‌کنند در نظرشان غیرقابل دسترس میآید و حتی اگر به آن‌ها دست پیدا کنند، باعث خوشحالی‌شان نخواهد شد. مهم‌ترین یافته‌ای که بو گمبل در این تحقیق به آن دست یافت، پی بردن به این مهم بود که تصور کردن آینده و اهدافمان به صورت مثبت، قوی‌ترین پیش‌بینی کننده‌ سلامت روان در ما خواهد بود. پس اگر شما هم آینده را مبهم، تاریک و ناموزون میبینید، بهتر است موضع‌ خود را نسبت به اهداف و جهانبینی‌تان تغییر دهید. گمبل و همکارانش مینویسند: «تخیل به وضوح یک توانایی سازگاری است و می‌تواند برای کمک به افراد در رسیدن به آینده‌ای که می‌خواهند بهتر باشد، کمک کند». این یافته‌ها می‌تواند به افرادی که مبتلا به افسردگی هستند، کمک‌های شایانی در بهبود خلق کند. همچنین به افرادی که انگیزه‌ی کافی برای رسیدن به اهداف یا تغییر زندگی‌شان را ندارند، کمک کند تا بتوانند سلامت روانی خود را بهبود ببخشند و اراده‌شان را در رسیدن به اهداف ورزیده کنند.
  
 

برنامه‌ای برای روزهای خوشحال‌تر

اولین نکته‌ای که از تحقیقات گمبل قابل برداشت است، تاثیر به سزای برنامه‌ریزی و هدف‌پردازی بر رضایتمندی از زندگی است. پس همین حالا شروع کنید و تصویر روشنی از آینده برای خودتان ترسیم کنید. اهداف کوتاه‌مدت، اهداف بلندمدت، مسیرهای مختلف رسیدن به آن‌ها، تاثیر و اهمیت این اهداف در زندگی‌تان و حتی اولویت رسیدن به این هدف‌ها به شما کمک می‌کند تا تصویر واضح تر و در نتیجه تاثیرگذارتری در ذهن بپرورانید. به این وسیله به خودتان در بهبود سلامت روان، شادی و رضایتمندی کمک میکنید. هدف‌ها باید مسیر مشخصی داشته باشند. میزان تاثیرگذاری اهداف در زندگی فعلی و آتی شما بسیار مهم است. پس بهتر است از اهدافی استفاده کنید که واقعا برایتان ضرروی هستند، امکان دستیابی بالایی دارند و رسیدن به آن‌ها خوشحال‌تان می‌کند. فراموش نکنید که معیار هدف‌گذاری شما هستید، نه خواسته‌های اطرافیان. مسئله‌ دیگر تاثیر مثبتنگری در رشد شادی و خشنودی است. در واقع هرچه نسبت به رسیدن به اهداف‌تان خوشبین‌تر باشید، در رضایتمندی بیشتری از زندگی به سر می‌برید. مصداق همان جمله است که می‌گوید برای اتفاقی که هنوز نیفتاده سوگوار نباشید؛ برای اتفاقات خوبی که ممکن است بیفتد، خرسند باشید. چرا که حتی اگر در آینده اتفاق‌های خوشایندی در انتظارتان نباشد، با حفظ موضع مثبت بخش زیادی از انرژی روانی‌ شما ذخیره خواهد شد و در مواقع لزوم به کمک‌تان می‌آید. مسئله بعدی مسئولیت در هدف‌گذاری است. اینکه اهداف را در کنترل خود ببینید، باعث شکل‌گیری تعهد و مسئولیت‌پذیری نسبت به زمینه‌ زندگی‌ خواهد شد. به طور کلی، برد شما در زندگی به مثبت کردن تخیلات‌تان از آینده بستگی دارد. پس همین حالا مثبت‌نگری را جایگزین منفی‌بافی کنید و از زندگی لذت ببرید. 

روزنامه صبح ساحل

دیدگاه ها (0)
img