03

دی

1403


سیاسی

09 اردیبهشت 1401 16:30 0 کامنت

فلسطین مهم‌ترین روزهای مقاومت خود را در تاریخ اشغال کشورش می‌گذراند و ما شاهد یکپارچه شدن مردم فلسطینی هستیم که بر روی آزادی فلسطین از طریق مسلحانه متمرکزشده‌اند. از همین رو به مناسبت «روز قدس» در گفت‌وگو با «همایون امیرزاده»، فعال سیاسی و دانش‌آموخته امنیت ملی به بررسی آخرین تحولات کرانه باختری پرداخته‌ایم.

 

مبارزات فلسطینیان در دوران پسا حاج قاسم را چگونه ارزیابی می‌کند؟

مقام معظم رهبری حدود سال ۱۳۹۰ دریکی از فرمایشاتشان موضوع مسلح شدن کرانه باختری رود اردن را مطرح کردند. پس از اعلام این راهبرد، مسئله مسلح کردن کرانه باختری موردتوجه قرار می‌گیرد. همچنین در حدود سال ۱۳۹۵ شهید حاج قاسم سلیمانی در یادواره شهدای کرمان نکته مهمی را تصریح می‌کنند که نمایه‌ی روشنی از سیاست‌های محور مقاومت در خصوص کرانه باختری رود اردن است. حاج قاسم خطاب به همه‌ی گروه‌های فلسطینی طی نامه‌ای رسماً اعلام می‌کند، اگر شما می‌خواهید اسرائیل خیالش از کرانه باختری رود اردن راحت نباشد و مسئله را تمام‌شده فرض نکند باید کنار هم و متحد باشید. از آن زمان بحث مسلح شدن کرانه باختری رود اردن شکل و شمایل بیشتری پیدا می‌کند.

بعد از شهادت حاج قاسم به نظر می‌رسد محور مقاومت شکل جدیدی از انتفاضه را در سرزمین‌های اشتغالی سال ۱۹۴۸ آغاز کرده است. این دوره را می‌توانیم به‌عنوان فصل جدید انتفاضه مسلحانه در سرزمین‌های اشغالی نام‌گذاری کنیم. محور مقاومت در برابر رژیم صهیونیستی بسیار متراکم شده است و هم‌بستگی بی‌نظیری بین گروه‌های مختلف فلسطینی، بعد از شهادت حاج قاسم شکل‌گرفته است. خیلی‌ها این تحولات را خیره‌کننده ارزیابی می‌کنند. این میزان همگرایی و هم‌بستگی بین حماس، تشکیلات و نیروهایی که در کرانه باختری از سال ۱۹۴۸ مبارزاتشان را آغاز کرده بودند سابقه نداشته است. یکی از نتایج روشن در دوران پسا حاج قاسم در کرانه باختری رود اردن، هم‌بستگی مثال‌زدنی نیروهای محور مقاومت و فلسطینی است. باید یادآوری کنم که این انتفاضه مسلحانه ریشه‌اش در غزه است که در کرانه باختری هم دارد اتفاق می‌افتد. دو موضوع پیشران این انتفاضه جدید است. یکی اینکه فلسطینی‌های خارج از کشور هم در حال پیوستن به این انتفاضه هستند. دوم عملیات چهارگانه‌ای که در قلب سرزمین‌های اشغالی سال ۱۹۴۸، علیه صهیونیست‌ها انجام شد و آن‌ها دچار وحشت و سردرگمی کرد. جالب است بعد از عملیات چهارگانه که فقط ۱۸ کشته و ۳۰ مجروح داشته، «نفتالی بنت» مطلبی را عنوان می‌کند که عمق پوشالی بودن این رژیم را نشان می‌دهد. او در یک شرایط عصبی گفته بود که اگر فکر می‌کنید با این عملیات ما ازاینجا فرار کنیم، اشتباه می‌کنید. ما ازاینجا می‌ایستیم و مقاومت می‌کنیم. این تعبیری از صحبت‌های بنت بود. واقعاً جالب است که با چهار رشته عملیات، نخست‌وزیر رژیم اشغالگر قدس این را به‌عنوان بیرون کردن خودشان از این سرزمین تلقی می‌کند؛ یعنی خودشان پذیرفتند که این رژیم رفتنی است. همه‌ی این‌ها نتایجی بوده که مابعد از شهادت حاج قاسم می‌بینیم. این رشته عملیات که رژیم اشغالگر را به وحشت انداخته مردمی بوده است؛ یعنی کسانی که عملیات را انجام دادند دیر شناسایی شدند. این موضوع برای رژیمی که سعی می‌کند فردبه‌فرد را نظارت و کنترل کند نشانه ضعف است. صهیونیست‌ها الآن دچار یک آشفتگی هستند چراکه هر آن ممکن است جوانی اسلحه به دست بیاید و عملیات انجام دهد. آن‌ها نمی‌دادند چند اسلحه در اختیار مردم است. هسته‌ تشکیلاتی عملیات در کجا قرار دارد و چه وقت عملیات می‌کنند. 

 

چرا این نوع تحرکات باعث وحشت صهیونیست‌ها شده است؟

بعدازآن که پیمان اسلو به امضا می‌رسد این‌ها شهرک‌سازی‌ها را در آن منطقه بیش از ده برابر افزایش می‌دهند تا بحث‌های امنیتی را برای خودشان حل کنند. تصور این بود، با جمعیت تحمیلی که به‌عنوان شهرک‌نشین‌ها تزریق می‌کنند، می‌توانند یک نوار امنیتی برای خودشان داشته باشند؛ اما این سلسله عملیاتی که بسیار غیرمنتظره بود نشان داد که جمعیت تحمیلی تزریق‌شده نتوانستند مسئله‌ای از امنیت رژیم اشغالگر قدس را حل کند. از طرف دیگر استنباط صهیونیست‌ها این بود که هیچ راهی برای مجهز و مسلح کردن مبارزان وجود ندارد اما این عملیات نشان داد که این تصور هم بربادرفته است.«حاج قاسم سلیمانی» در زمان حیاتش خاری در چشم صهیونیست‌ها بود. حال اگر آن موقع ژنرال سلیمانی خاری در چشم رژیم اشغالگر قدس بود، الآن «شهید حاج قاسم سلیمانی» شمشیری در چشم این رژیم است و این روند حتماً به زوال رژیم اشغالگر قدس کمک خواهد کرد.

با توجه به عدم کارایی سپر گنبد آهنین پس از حملات مقاومت، آیا این موضوع را می‌توان به‌عنوان پررنگ شدن امید برای پیروزی قلمداد کرد؟

گنبد آهنین از ابتدا با تبلیغات گسترده‌ای همراه بود. البته طبیعی است هرکسی که دچار فروپاشی شود به هر چیزی متصل می‌شود. رژیم اشغالگر قدس، یک سری گنده‌گویی‌هایی در رابطه با گنبد آهنین داشتند در کنار آن با فضای رسانه‌ای که ایجاد کردند قصد داشتند این تفکر را القا کنند که مبارزان و مجاهدان فلسطینی اگر هم به سلاح دست یابند، تلاششان بیهوده است و گنبد آهنین جلوی این را می‌گیرد. تبلیغات بسیار بی‌حدوحصری در مورد امنیتی که گنبد آهنین می‌تواند برای فلسطینی‌ها ایجاد کند، انجام دادند اما این تبلیغات نتیجه عکس داد. تبلیغات با این هدف انجام شد که فضای روانی آسوده‌ای ازلحاظ امنیتی برای شهروندان صهیونیست ایجاد شود؛ اما دیدیم در یک عملیات، از ۴۹ موشک تنها ۹ موشک را توانستند منهدم کنند و در مقابل راکت‌های متنوع، پرشمار و پرحجم جبهه مقاومت کارایی نداشت. این موضوع را خودشان هم اعتراف می‌کنند. هر موقع حجم آتش‌بار جبهه مقاومت بیشتر شد این گنبد دچار سردرگمی و اشتباه محاسباتی زیادی شد و امنیت روانی که رژیم اشغالگر قدس با گنبد آهنین در ذهن شهرک‌نشین‌ها ایجاد کرده بود به‌یک‌باره فروریخت.

چراکه به شهروندانشان گفته بودند می‌توانیم با این گنبد امنیت شمارا حفظ کنیم اما دیدیم که بعد از مدتی خودشان رسماً بحث‌های پناهگاه‌ها را مطرح می‌کردند. همه‌ی این‌ها نشان‌دهنده این است که شهروندان اعتمادشان را به رژیم اشغالگر ازدست‌داده‌اند. در رقابت‌های سیاسی سران و فعالان رژیم اشغالگر قدس موضوع گنبد آهنین همواره موردبحث و جدال آن‌ها بوده و یکی از بخش‌هایی که یکدیگر را مقصد می‌دانند. همچنین شهروندان می‌بینید علی‌رغم هزینه‌های سر به فلک کشیده این گنبد نتوانسته امنیت برای این‌ها به دنبال داشته باشد و ادعای این‌ها پوشالی بوده است. به‌طورکلی مهم‌ترین بلایی که سر صهیونیست‌ها با ناکارآمدی سامانه گنبد آهنین پیش آمد، شکنندگی امنیت روانی جامعه رژیم اشغالگر قدس بود. در کنار هزینه‌های سرسام‌آور اقتصادی و عدم توانایی در ره‌گیری موشک‌های مبارزان فلسطینی. پوشالی بودن گنبد آهنین رعب و وحشت زیادی در جمعیت صهیونیستی ایجاد کرده که هم نسبت به سران خود بی‌اعتماد شدند هم خودشان احساس امنیت نداشته باشند.

با توجه به تلاش برخی از کشورهای منطقه برای عادی‌سازی روابط با اسرائیل، وضعیت سیاسی رژیم اشغالگر را در آینده چگونه ارزیابی می‌کنید؟

سؤال شمارا با سؤال پاسخ می‌دهم. میزان امنیت اتاق شیشه‌ای شیخ‌نشینان امارات تا قبل از عادی‌سازی روابط چقدر بوده و الآن چقدر شده است؟ این ارتباط عادی‌سازی روابط درزمانی صورت گرفته که رژیم اشغالگر قدس به این‌ها چک سفید امضا داده است که ما با آمدن به این منطقه برای شما امنیت می‌آوریم. حال آیا بعد از عادی‌سازی روابط امنیت امارات بالاتر رفته یا کاهش پیداکرده است؟ قطعاً پاسخ منفی است. ضریب امنیتی امارات به‌شدت دچار کاهش شده است. الآن همان تست‌هایی که در رژیم اشغالگر قدس جواب نداد در امارات در حال پیاده‌سازی است. درواقع سر امارات را کلاه می‌گذارند. این کشورها نتوانستند امنیت را از رژیم اشغالگر قدس بخرند و از همین رو ضریب امنیتشان به‌شدت کاهش پیداکرده است. یکی از اهداف بلندمدت اسرائیل درآمدن به منطقه این است که در حوزه نفوذ ایران بزرگ اسلامی بتواند مداخله داشته باشد و بتواند پایگاه‌هایی را ایجاد کند و موازنه قدرت را به نفع خودش رقم بزند که بسیار دچار اشتباه هستند. اگر رژیم اشغالگر قدس ذره‌ای فهم و شعور از این موضوع داشت این‌گونه وارد میدان نمی‌شد. اگر حاکمان کشورهایی که در حال عادی‌سازی روابط با اسرائیل هستند اندکی فهم درستی از شرایط داشتند مردم خودشان را تحریک نمی‌کردند. چراکه انتفاضه‌هایی که در فلسطین می‌بینیم احتمال وقوع آن در این کشورها هم وجود دارد. قطعاً کشورهای محور مقاومت و نهضت‌های محور مقاومت در این ماجرا پیروز میدان هستند. این آینده بسیار محتمل و روشن است. عادی‌سازی روابط باعث ایجاد امنیت برای این کشورها نخواهد شد. وقتی می‌بینید ایران رسماً و برای اولین بار به یک پایگاه و مرکز جاسوسی در اربیل عراق شلیک می‌کند و ابایی ندارد که بگوید من زدم و اعلام می‌کند که ما این کار را انجام دادیم و آن را تکرار می‌کنیم؛ یعنی دشمن بداند که ایران یک مانیفست و راهبردی در حوزه امنیت خلیج‌فارس برای خودش متصور است که تحت هیچ شرایطی اجازه نمی‌دهد پای اسرائیلی‌ها به خلیج‌فارس باز شود. مطمئن هستم با اتفاقاتی که در آینده در منطقه رخ خواهد داد این کشورها در موضوع عادی‌سازی روابط با رژیم اشغالگر قدس حتماً تجدیدنظر خواهند کرد.

 

 

دیدگاه ها (0)
img